نوشته شده توسط : کاریاب

استراتژی دیجیتال مارکتینگ

چگونه یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ ایجاد کنیم ؟

قدم اول: برای ایجاد استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما باید اهداف و ماموریت اصلی خود رامشخص نمایید .
اهداف بازاریابی شما همیشه باید به اهداف اساسی کسب و کار متصل شوند. اهداف باید دارای پنج ویژگی مهم باشند (SMART goal):
S – Specific: اهداف شما باشند خاص باشند و جنبه عمومی آنها کمتر باشد
M – Measurable:اهداف باید قابل اندازه گیری باشند.
A – Achievable:اهداف باید قابل دست یابی باشند .
R – Relevant:اهداف شما باید به اهداف کلی کسب و کار مرتبط باشند .
T – Time-Bound:اهداف باید دارای بازه زمانی مشخص و کوتاه باشند .

اندازه گیری اهداف
هدف شما هرچه که باشد چه ایجاد آگاهی از برند, افزایش ترافیک وب سایت یا افزایش فالووهای شبکه های اجتماعی باید بدانید که چگونه آن را اندازه گیری کنید، و مهمتر از آن، بتوانید آن را اندازه گیری نمایید .در واقع ابزار بازاریابی دیجیتال مناسب را در اختیار داشته باشید
این که بتوانید کارایی استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را اندازه گیری نمایید برای هرکسب و کار متفاوت است و بستگی به هدف شما دارد . اما حصول اطمینان از این که بتوانید این کار را انجام دهید حیاتی است، زیرا این معیارها و متریک ها به شما در تنظیم استراتژی آینده کمک می نماید و مشخص می نماید که چیزی در برنامه مارکتینگ شما کار می کند و چه چیزی کار نمی کند

قدم دوم: . گذشته خود را تجزیه و تحلیل کنید و از اشتباهات خود را یاد بگیرید.
تجزیه و تحلیل موفقیت و شکست شما می تواند به تنظیم بهترین شاخص های کلیدی عملکرد (KPI ها)برای کسب و کار شما کمک کند. یک دوره زمانی را که میخواهید تجزیه و تحلیل کنید انتخاب کنید و از ابزارهای آنالیز مانند گوگل آنالیتیکز استفاده نمایید. فراموش نکنید که استراتژی بازاریابی رقبای خود را نیز تحلیل کنید. این سوال را در فواصل منظمی از خود بپرسید: آیا چیزی دیگری وجود دارد که من نیاز دارم آن را تجزیه و تحلیل کنم و قبلا بررسی نکرده ام – به عنوان مثال آیا می توانم بارها و بارها محتوای وب سایت یا انواع تصاویری که استفاده می کنم را آزمایش کنم؟

قدم سوم : ساخت پرسونای مخاطب (persona) یا مشخص کردن مخاطبان هدف (target audience)
برای هر استراتژی بازاریابی – آفلاین یا آنلاین – شما باید بدانید که چه کسی بازاریابی می کنید. بهترین استراتژی های بازاریابی دیجیتال بر پایه شخصیت های خریدار ساخته شده است و این باعث می شود که شما از منابع خود بهترین استفاده را نمایید .

جمعیت شناسی یا دموگرافیک
مهم نیست که بودجه شما چقدر است شما باید در مورد جمعیت شناسی یا دموگرافیک افرادی که می خواهید به آن ها دسترسی داشته باشید بدانید.
پرسونای مخاطب شرح مفصلی از مشتریان ایده آل شما را نشان می دهد . شامل اطلاعاتی از قبیل سن، شغل، سرگرمی ها، عادات و چالش ها و سایر متغیرهایی است که تعیین می کنند که چگونه آنها وقت می گذارنند, خرید می کنند . بیشتر به چه شبکه های اجتماعی ای علاقه مند هستند و شما می توانید پاسخگوی کدام نیاز یا مشکل آنها باشید. در حالی که جمعیت شناسی هدف شما نسبتا وسیع است، شخصیت مخاطب باید به اندازه تمام جزئیاتی که ممکن است تعریف شود. می توانید با تحقیق، نظر سنجی و مصاحبه مخاطبان هدف خود را تعریف نمایید. مهم است که توجه داشته باشید که این اطلاعات باید تا جایی که ممکن است بر اساس داده های واقعی باشد، زیرا فرضیه های مربوط به مخاطبان شما می تواند استراتژی بازاریابی شما را به مسیر اشتباه هدایت کند.

قدم چهارم: بودجه خود را به صورت واقع گرایانه ارزیابی کنید.
تعیین بودجه به صورت واقع گرایانه یکی از گام های مهم در تعیین استراتژی دیجیتال مارکتینگ است زیرا در ابتدا محدودیت شما را برای اجرای کمپین و همچنین اینکه شما چه منابعی را می توانید به کار خود اختصاص دهید مشخص می نماید.معمولا بازاریابی دیجیتال نسبت به بازاریابی سنتی منابع بیشتری را باهزینه کمتری در اختیار شما می گذارد.

قدم پنجم: کانال های بازاریابی دیجیتال
کانال های بازاریابی دیجیتال خود را بازبینی نمایید و لیستی از کانال هایی که در حال حاضر به آن ها دسترسی دارید تهیه نمایید و تصمیم بگیرید که روی کدام کانال های جدید سرمایه گذاری نمایید.حتما کانال هایی را مخاطبان شما در آن حضور دارند و همچنین زمان های دسترسی را بررسی نمایید .

قدم ششم : یک پلان طراحی نمایید اما فقط وابسته به آن نباشید.
برنامه شما هیچ وقت از ابتدا کامل نخواهد بود و شما نمی توانید تمام رفتارهای مشتریان را پیش بیتنی نمایید. بنابراین، ضروری است به طور مداوم برعملکرد استراتژی بازاریابی دیجیتال خود نظارت کنید و آن را با توجه به اندازه گیری و بررسی های خود به روز نمایید

یک تقویم بازاریابی دیجیتال ایجاد نمایید

• سعی کنید جدول زمانی خود را درتقویم گوگل ایجاد نمایید.
• آن را با اعضای خود به اشتراک بگذارید و به انها اجازه دهید که در صورت لزوم آن را ویرایش نمایند.
• کمپین های کلیدی خود را که در طول سال ایجاد و تبلیغ می نمایید های لایت کنید , یک دوره زمانی مشخص را برای هر کدام درنظر بگیرید.
• هرکمپین باید دارای یک سند باشد که روال اجرایی و میزان موفقیت ان را بتوانید سنجید.

بررسیاستراتژی بازاریابی دیجیتالو شناسایی تغییرات مورد نیاز:

• یک برنامه اندازه گیری و نظارت ایجاد کنید (این باید با KPI شما مناسب باشد)
• میزان موفقیت هر کدام از عوامل و متریک ها را بهصورت جداگانه و با فواصل منظم بررسی نمایید.
• اگر چیزی کار نمی کند یعنی شما در حال دستیابی به KPI هایی که تنظیم نموده اید نیستید، عناصر مختلف را جدا کنید و سعی کنید تعریف کنید که چه کارهایی را نباید انجام دهید به عنوان مثال زمان ارسال یک محتوا و یا برچسب هایی که برای تبلیغات استفاده می کنید.
• تجزیه و تحلیل قبلی خود و پرسونا و بودجه را که در نظر گرفته اید دوباره بررسی نمایید و سعی کنید که نکته جدیدی بیابید.

بوم مدل کسب و کار یا BMC چیست ؟

بوم مدل کسب و کار که به آن کانواس کسب و کار هم می گویند براساس مدل پیشنهادی استروالدر ترسیم می شود و یک ابزار عالی و مفهومی برای درک یک مدل کسب و کار است.  بوم مدل کسب و کار را می توان مجموعه ای از عناصر مختلف و ارتباط بین آنها داست که منطق درآمد زایی یک سازمان را به صورت ساده و سازمان یافته  بیان می کند. استفاده از این بوم، منجر به بینش صحیح درباره مشتریان هدف, انتخاب کانالهای مناسب برای ارائه ارزش پیشنهادی و همچنین برآورد هزینه ها و درآمدها , فعالیت ها و منابع کلیدی شما خواهد شد . از این بوم می توانید برای درک مدل کسب و کار رقبای خود نیز استفاده نمایید .

اجزای بوم مدل کسب و کار کدامند ؟

بوم مدل کسب و کار دارای سه بخش کلی است و این سه بخش به 9 جز کوچک تر تقسیم می شود .

سه بخش اصلی بوم مدل کسب و کار عبارتند از :

  • بخش اول: ایجاد ارزش 
  • بخش دوم:  ارائه‌ی ارزش به مشتری 
  • بخش سوم: کسب درآمد از طریق ارائه‌ی آن ارزش

اجزای ۹ گانه بوم مدل کسب و کار:

  1. ارزش پیشنهادی
  2. بخش مشتریان
  3. کانال‌های توزیع
  4. ارتباط با مشتریان
  5. فعالیت‌های کلیدی
  6. منابع کلیدی
  7. شرکای کلیدی
  8. جریان درآمد
  9. ساختار هزینه

بررسی اجزای 9 گانه بوم مدل کسب و کار

ارزش پیشنهادی Value Proposition : ارزش کلیدی که شما در کسب و کارتان به مشتریان ارائه می دهید چیست ؟ به عبارت دیگر مشتری به خاطر چه چیزی محصولات شما را می خرد یا ازخدمات شما استفاده می کند ؟

بخش مشتریان Customer Segment : مشتریان شما چه کسانی هستند؟علایق , ترجیحات و الگوهای رفتاری و انگیزه های خرید آن ها چیست ؟ کدام مشتریان محصولات شما را انتخاب می کنند و کدام مشتریان محصولات شما را انتخاب نمی کنند؟

کانال‌های توزیع Channels : چطور ارزش پیشنهادی خود را به مشتریان معرفی می کنید, می فروشید و تحویل می دهید ؟ در واقع نحوه تحویل و توزیع محصولات و خدمات شما چگونه خواهد بود ؟

ارتباط با مشتریان Customer Relation : ارتباط با مشتری در مراحل مختلف خرید و انتخاب صحیح کانال ارتباطی یکی از نقاط قوت کسب و کارهاست. با همه مشتریان نمی توانیم از یک کانال و به یک طریق ارتباط برقرار کنیم . البته نیاز به یکپارچگی در الگوهای ارتباطی وجود دارد در غیر این صورت مشتری احساس می کند که باچند کسب و کار موازی مواجهه است.

فعالیت‌های کلیدی Key Activities ::کدام فعالیت ها را می توانید به عنوان فعالیت های هسته ای در نظر بگیرید؟ چه فعالیت های را باید در جهت ارزش آفرینی انجام دهید؟

منابع کلیدی Key Resources : برای ایجاد ارزش مدنظرتان از چه منابعی می توانید استفاده کنید؟ منابع فیزیکی ,مالی, انسانی و فکری و هوشی کسب و کار  یا دارایی های استراتژیک شما کدامند ؟

شرکای کلیدی Key Partners : چه افراد و کسب و کارهایی می توانند در خلق ارزش پیشنهادی به شما کمک کنند؟ چه چیزی خارج از ذات کسب و کار شماست و برای تمرکز بیشتر می توان انجام آن را به شرکا سپرد ؟

جریان درآمد Revenue Stream :هر کسب و کاری نیاز به یک مدل برای تامین هزینه های خود دارد, چند مدل رایج برای کسب درآمد عبارتند از نرخ ثابت مستقل از مصرف , پرداخت بر اساس مصرف و حذف زوائد

ساختار هزینه Cost Structure : هزینه های مدل کسب و کار شما چیست ؟ کدام فعالیت ها منجر به هزینه خواهند شد؟ هزینه های ثابت و متغیر و یکباره سازمان در این بخش مشخص می شود.



:: بازدید از این مطلب : 13
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 25 آبان 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

شاید شنیده باشید که "محتوا سلطان است"، بله به درستی همینطور هست. ولی چرا؟ ما چه چیز را محتوا می نامیم و چرا محتوا برای کسب و کار ما اینقدر حیاتی شده است و در نهایت چرا آنرا سلطان می نامیم

 شاید  با شنیدن "بازاریابی محتوا" ، به وبلاگ ها ، توییتر ، فیس بوک و فیلم  YouTube  و اپارات فکر کنید.

اما بازاریابی محتوا بسیار بیشتر از اینها است.

 چرا؟

بازاریابی محتوا کاملاً مشابه به داستان سرایی است و انسان ها نیز تا زمانی که توانایی ارائه مطلب و صحبت داشته باشند داستان هایی را تعریف کرده اند. در این میان توجه ما بیشتر به سمت مطالب جذاب تر و بزرگتر است.

به همین دلیل است که سایت هایی با محتوای قوی تر بسیار پرمخاطب باقی مانده اند. حتی سایت های فروشگاهی نیز مخاطبین خود را از بابت محتوای خود جذب کرده اند. شاید جوری جنس را نیز بتوانیم جزوی از محتوا در نظر بگیریم.

هالیوود نیز با محتوای خود توانسته این همه مخاطب جذب کند. بیایید به محتوا عمیق تر فکر کنیم. بسیاری از افراد مشهور نیز به خاطر محتوای سخنرانی هایشان به آن شهرت رسیده اند. اگر محتوا را از شاخ های اینستاگرام بگیرید چیزی از ایشان باقی نمی ماند.

کتاب هری پاتر به خاطر محتوایی که داشت به اوج رسید. فیلم پدر خوانده، تایتانیک، سریال تاج تخت و صدها مثال دیگر نشان دهنده نقش محتوای جذاب در افزایش مخاطب هستنند.

از آنجایی که قرار شد به گونه ای دیگر به محتوا بیاندیشیم، حالا به دنبال کاربرد "محتوا" در کسب و کار خود هستیم.

نحوه استفاده از محتوا برای بازاریابی یک محصول و یا خدمات چگونه است؟

همواره شاهد تغییر در روش های فروش و بازاریابی هستیم. دنیا در حال تغییر است. با شکل گیری دنیای دیجیتال بسیاری از مفاهیم تغییر کرده است. از اموزش و پرورش تا نحوه جنگ ها، در عرض 3 دهه این همه تغییر اتفاق افتاده است با این وجود ، باز هم تغییرات جدیدی در حال انجام است. تقریباً هر روز کانال های جدید بازاریابی مانند شبکه های اجتماعی ظاهر می شوند ، و تمام این تغییرات اگر شناسایی و به کار گرفته شوند فرصت و در غیر اینصورت برای کسب و کار ما تهدید قلمداد می شوند.

 

بنابراین ، بیایید نگاهی کاربردی تر به معنی بازاریابی محتوا بیاندازیم:

 

تعریف

بررسی اجمالی

استراتژی

تاریخ

چرا بازاریابی محتوا؟

نقشه برداری از محتوا براساس سفر مشتری

محتوای مرحله آگاهی

محتوای مرحله در نظر گرفتن

محتوای مرحله تصمیم گیری

اشکال اضافی بازاریابی محتوا

شبکه های اجتماعی

فیلم زنده

تبلیغات پولی

چند نکته و ترفند اضافی

آفلاین

برخط

هیبریدها

تعریف

تعریف "بازاریابی محتوا" (کانتنت مارکتینگ):

یک رویکرد بازاریابی استراتژیک بر مبنای تمرکز بر ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، جذاب و سازگار برای جذب و حفظ مخاطب است. که در نهایت منجر به افزایش درآمد و سود دهی خواهد شد.

بیایید بیشتر دراین باره صحبت کنیم. بازاریابی محتوا یک استراتژی بلند مدت است، که با ایجاد محتوای با کیفیت بالا که برای مخاطب خود بسیار مناسب است ، باعث می شود که یک رابطه قوی میان شما و مخاطبان هدف شما، شکل بگیرد.

در نهایت ، وقتی مشتریان تصمیم خرید می گیرند ، وفاداری مشتریانتان  به شما بستگی دارد. آن هم در دوره ای که وفاداری از بین رفته است.  آنها شما را به رقبا ترجیح می دهند و محصول شما را خریداری می کنند.

برخلاف تبلیغات کوتاه مدت، بازاریابی محتوا نشان می دهد که شما به مشتریان خود اهمیت می دهید. این همان مزیت رقابتی شما میتواند باشد. امروز ، بیش از هر زمان دیگری ، مردم می خواهند احساس کنند شما به آنها اهمیت می دهید. جهان از هر زمان دیگری شلوغ و پر سر و صدا است و توجه به مشتریان با ارزش ترین دارایی ما است.

حالا نگاهی به انواع مختلف بازاریابی محتوا می اندازیم. قبل از شروع لازم است به این نکته توجه داشته باشید که بازاریابی محتوا با بسیاری دیگر از تعاریف زیر مجموعه های دیجیتال مارکتینگ همپوشانی دارد. مثلا با ویدئو مارکتینگ ، ایمیل مارکتینگ و .. وجوه مشترک زیادی خواهد داشت. و در بعضی از موارد نمیتوان تعاریف را از هم جدا دانست.

از آنجا که پایه و اساس بازاریابی محتوا ارائه مطالب با کیفیت است، میبینیم که حوزه تاثیر گذاری و عملکرد محتوا خیلی بیشتر از نامی است که روی آن می گذاریم. تصور من بر این است که خارج از دنیای دیجیتال مارکتینگ و اینترنت، نمونه های بسیار موفق و آموزنده ای از تولید محتوا وجود دارد. شاید ما برای ایده گرفتن برای تولید محتوا خودمان را محدود به نمونه ها ی فضای دیجیتال کرده ایم ولی این کاملا اشتباه است. دنیای سنتی درس های زیادی برای ما دارد که بهتر است آنها را بیاموزیم.

چیز های زیادی هست که از دنیای سنتی می آموزیم ولی هرگز فراموش نمیکنیم که  هدف و حیطه فعالیت ما، فضای دیجیتال است. و هدف اصلی ما جذب بازار از طریق دیجیتال مارکتینگ است. این مهم ترین تفکری است که تا اخرین مرحله از کار می بایست آویزه گوش ما باشد.

محتواها، سناریو ها و داستان هایی که برای مخاطبین آماده می شود دائما در حال تغییر است. ما نیز باید بدانیم که در چه زمانی زندگی میکنیم و اینکه آیا محتوایی که ما به مشتری ارائه می دهیم محتوایی به روز هست یا خیر، بنابراین خودمان باید سوار بر محتوای بازار باشیم. و بدانیم چه چیزی می تواند ویروسی عمل کند. اگر قرار است برای مخاطبین قصه تعریف کنیم می بایست آن قصه به روز باشد. یا بهتر بگویم "آن قصه به روز شده باشد"

فکر کنم تا حدود با بازاریابی محتوا آشنا شدیم. به نظرم در این لحظه یک سوال پیش می اید

 "چگونه می توانم در بازاریابی محتوا موفق شوم؟"

برای بازاریابی محتوا سه بخش کاری را می بایست در نظر بگیرید: آنلاین ، آفلاین و هیبریدی.

برای یادگیری بهتر اینکه "چگونه می توانم در بازاریابی محتوا موفق شوم؟" بهتر است کار را با مثال پیش ببریم.

 

به همین دلیل من چندین  نمونه خوب و اجرا شده از بازاریابی محتوا را در همه دسته ها به شما معرفی می کنم.  سپس ، خودتان می توانید آنها را مدل سازی کنید ، آنها را تغییر داده و در کسب و کار شخصی خود اعمال کنید.

اما قبل از آن بهتر است درباره چگونگی ایجاد استراتژی بازاریابی محتوا مواردی را بررسی کنیم. پس از آشنایی با استراتژی میتوانید از مثال ها به درستی بهره برداری کنید.

استراتژی بازاریابی محتوا

امروزه چندین استراتژی بازاریابی محتوای  وجود دارد.

در آغاز دنیای بازاریابی محتوا، چنین تنوعی وجود نداشت. در زمان های قبل تر، بازاریاب ها گزینه های کمی داشتند. آنها فقط رسانه هایی مثل مجله و روزنامه ها و شاید رادیو و تلویزیون و .. را در اختیار داشتند. با این حال می توانستند گزینه ها و روش های مختلف و خلاقی را پیش بگیرند تا به هدف خود برسند.

آنها با کلمات و جملاتی که در تبلیغات خود استفاده می کردند باعث می شدند که برند با ارزش تری را در  ذهن مشتری ایجاد کنند. همین الان هم بسیاری از این تبلیغات و محتواها را میبینیم.

به عبارت دیگر ، اگرچه در گذشته روش های بازاریابی محتوای کمی وجود داشت ، اما گزینه ها و تاثیر آنها چشمگیر و گسترده بودند. البته ما در مورد همین ۱۰ یا ۲۰ سال پیش به قبل صحبت می کنیم. ولی امروز روش ها و رسانه های بسیار زیادی برای بازاریابی محتوا وجود دارد. هم در سطح منطقه ای و هم  در سطح جهانی شاهد تولد کانال های نوین برای بازاریابی محتوا هستیم و هر روز هم این موضوع گسترش پیدا می کند.

خودتان را بجای مشتری بزارید

در واقع ، این سه مرحله جداگانه است.

 

شما جای مشتری هستید. مشکلات خود را مشخص کنید. چه مشکلاتی دارید که توسط محتوا قرار هست برطرف شود.

سپس بهترین نوع محتوا برای برطرف کردن مشکلات را مشخص کنید.

خط تولید محتوای مورد نظر را ایجاد کنید زیرا فقط یک محتوا دردی از شما دوا نمیکند شما می بایست خط تولید محتوا ایجاد کنید.

 

این استراتژی متناسب با دید و اگاهی بازاریاب یکی از راهها برای جلب توجه مشتری است.

 

با این حال ، این یک گام بسیار مهم در ایجاد استراتژی بازاریابی محتوای کسب و کار  شما است.

بهتر است تمرکز محتوای شما بر روی  رفع مشکلات مشتریان شما باشد. مشکلاتی که خدمات و یا محصول شما از مشتری رفع میکند. این موضوع گاها می تواند پاشنه آشیل یک کسب و کار باشد. پس برای آن وقت بزارید. باز هم یادآور می شوم که دیدتان می بایست به دید مشتری نزدیک باشد هر چه نزدیکتر همان قدر موفق تر!! بهتر است همواره از نوع نیاز و مشکلات مشتریانتان شروع کنید. شما برای آنها محتوا ایجاد می کنید. فقط  اگر نظر مخاطبین شما تامین شود شما موفق خواهید بود. این واقعیت را بدانیم که نیازمند توجه مخاطبین خود هستیم. چه باید ارائه بدهیم که به ما توجه کنند؟

بسته به منابع تولید محتوا چند نکته را در میان بحث مطرح میکنم

معمولا نهاد های حکومتی به محتوای شما اهمیتی نمی دهند. ولی این در صورتی است که پا در کفش قواعد و قوانین نکنید. پس به مسائل قانونی و فرهنگی احترام بزارید.

هیچ الگوی قانونمندی برای توسعه محتوا وجود ندارد.

به نیاز های اصلی و قانونی محتوا در زمینه تجارت خودتان با مشتریانتان اهمیت دهید و انها را حتما لحاظ کنید

هدف و مأموریت  بخش تولید محتوای شما برای موفقیت کسب و کارتان حیاتی است. اهداف مشخصی از تولید محتوا تعریف کنید و آنها را همیشه در مقابل چشمتان قرار دهید.

 

توجه ویژه ، توجه داشته باشید: "استراتژی شما باید نیازهای اصلی کسب و کار  و مشتری شما را پاسخ دهد همچنین نحوه پاسخ گویی محتوا به این نیاز ها مشخص باشد"

 

معنی آن چیست؟

این بدان معنی است که شما باید مشتریان ، چشم اندازها و مخاطبان خود را درک کنید. پس از انجام این کار ، می توانید محتوایی ایجاد کنید که مشکلات مشتریان و مخاطبین را برطرف کرده و کسب و کار شما  را رونق بخشد.

البته، باز هم تاکید می کنیم که هدف نهایی بازاریابی محتوا ، رونق کسب و کار شماست. ولی کدام کسب و کار بدون مخاطب موفق بوده است؟!

پس بهتر است مشتریانتان را نیز دسته بندی کنید و نیاز آنهایی که زودتر خرید می کنند را در اولویت قرار دهید

در دنیایی از رسانه های اجتماعی ، فضای بی پایان اینترنت ، شرکت های خودنشر و ابزارهای طراحی گرافیک رایگان ، استراتژی هایی که می توانید برای جلب مشتریان خود ایجاد کنید، به اندازه ستاره های آسمان متنوع هستند.

 

اما قبل از اینکه بتوانیم کار را عملیاتی کنیم  و ببینیم چگونه می توانیم استراتژی خود را ایجاد کنیم ، ابتدا باید کمی از تاریخچه بازاریابی محتوا را بررسی کنیم.

از کجا آمده؟ چرا؟ و چرا امروزه اینقدر محبوب است؟

تاریخ بازاریابی محتوا

حدس می زنید که بازاریابی محتوا چند ساله است؟

چند سال پیش وقتی برای اولین بار با این موضوع روبرو شدم، فکر کردم شاید 50 ، 70 یا شاید حتی 90 سال از عمر بازاریابی محتوا می گذرد. اما من اشتباه می کردم. تصور من با واقعیت خیلی فرق داشت.  سال 1732 است و شخصی به نام بنجامین فرانکلین اولین نسخه سالانه Poor Richard’s Almanack خود را منتشر کرد.

چرا بنجامین فرانکلین این کار را کرد؟

به نظر شما این کار را برای سرگرمی انجام داده؟ چون دوست داشت عقایدش رو بنویسد و به اطلاع همه برساند؟
نه ، اصلاً این طور نبود.

 

او این کار را انجام داد زیرا می خواست کسب و کار جدید خود را که چاپ بود، تبلیغ کند. او فکر کرد که بهترین راه برای معرفی چاپخانه اش، چاپ یک نمونه پر محتوا است. طبق جدول زمانی موسسه بازاریابی محتوا ، این اولین رخداد واقعی و قابل بیان بازاریابی محتوای  است.

به این ترتیب اولین حرکت بازاریابی محتوا مربوط به حدود ۳۰۰ سال پیش است.

تصور من این است که شما اینگونه فکر نکردید و برای این موضوع سابقه ۳۰۰ ساله درنظر نگرفتید. شاید هم الان به دنبال سابقه قبل تر از این هستید و مثال هایی در این رابطه در ذهن شما تداعی شده است. در هر صورت باید بپذیریم که بازاریابی محتوا یک روش مدرن است. اما یک نکته ظریف نیز در کلام باقی مانده است آن هم اینکه درست است که بازاریابی محتوا واژه ای نوین است ولی انجام این عمل به سالهای خیلی قبل بازمیگردد. زمانی که خود بازاریاب هایی که از این روش استفاده می کردند نیز نمیتوانستند نامی روی آن بگذارند.

سال های سال است که کسب و کار ها و افراد بوسیله محتوای رایگان سعی در جلب توجه دیگران دارند. بسیاری از اینفلوئنسر ها از این دسته هستند. به عنوان مثال آموزش آرایش می دهند و یا اموزش بدنسازی و تناسب اندام.

در سال 1387 یک وب سایت به نام 7laptop   برای رقابت با سایر فروشندگان لپ تاپ دست به اقدام جالبی زد. این وب سایت علاوه بر مشخصات اصلی و نام و برند لپتاپ اقدام به درج مشخصات ریز و کاربردی لپ تاپ های خود کرد کاری که باقی سایت ها د رآن زمان نکرده بودند. طولی نکشید (کمتر از یک سال) که این سایت توانست با بزرگترین و قدیمی ترین سایت های فروشنده لپ تاپ رقابت کند. و یا قصه شنیده شده شرکت دیجیکالا که ابتدا با معرفی دوربین های دیجیتال کار خود را آغاز کرد.

آیا این موضوع که شرکت دیجیکالا تعداد کالای قابل ارائه زیادی دارد را میتوان جزو بازاریابی محتوا لحاظ کرد یا خیر؟ قبل از اینکه پاسخ شما را بدهم و نظر خودم را بگویم بهتر است با سوال دیگری شروع کنم. دو مغازه نزدیک به هم را تصور کنید. یکی از مغازه ها حداقل محصولات مورد نیاز مشتریان را محیا کرده است، مثلا از هر کالایی دارد ولی فقط مربوط به یک برند. و کالاهای خارج از مصرف روزانه و سبد خانوار را ندارد. ولی مغازه دیگر همه جور کالایی را محیا کرده آن هم از چند برند، و کالاهایی که جزو مصرف اصلی نیستند را نیز موجود کرده است. گستردگی کالا در مغازه دوم خیلی بیشتر از اولی است. حالا بفرمایید که جدای از معقوله قیمت شما کدام مغازه را برای خرید انتخاب می کنید؟

جواب خیلی ها مغازه دومی است. جایی که تنوع بیشتری دارد حتی اگر خیلی از موارد آنرا خرید نمی کنند. به نظر من کلمه جوری جنس و تنوع جنس نیز می بایست جزو استراتژی های  بازاریابی محتوا قرار بگیرد.

حالا شاید بتوانید استدلال کنید که چرا سایت ها مطرح محتوای مناسبی را در اختیار مخاطبین خود قرا می دهند. شاید آنها مهربان باشند ولی این کار آنها به این دلیل است که درک درستی از تاثیر محتوا پیدا کرده اند. "هر کسی به دامان سلطان پناه برد در امان ماند!! " یادآوری میکنم که سلطان دیجیتال مارکتینگ محتوا است. ارزش این همه تاکید و تکرار را دارد.

محتوای سایت ها باعث درگیر شدن مخاطبین با آنها می شود. و این درگیری به نشر مجدد، خرید و یا برند سازی ختم می شود.

تا قبل از ظهور دیجیتال مارکتینگ بازاریابی محتوایی در اینجا و آنجا بوده و مفهوم مجزایی نداشته

است. البته ، بازاریابی محتوا اکنون کاملاً جایگاه خود را پیدا کرده است و در مقالاتی مانند 15 نکته ضروری بازاریابی محتوا و 25 نکته بازاریابی محتوایی که هر بازاریاب باید بداند ، به نکاتی بسیار مهم در این باره پرداخته ایم. اگر روشهای بازاریابی محتوا در طول سالها تغییر کرده باشد، ولی یک فرمول حیاتی ثابت مانده است: 
"محتوای عالی لازمه بازاریابی محتوا است"
این همان فرمولی است که باعث می شود محصولات و خدمات شما مخاطب داشته باشد و کسب و کار شما را رونق می بخشد.

نیاز مشتریان را بشناسید و برای آنها محتوایی مناسب و جذاب تامین کنید به گونه ای که مشکلی از آنها حل کند.

همانطور که متوجه هستید، بازاریابی محتوا طی سه قرن اخیر مسیری طولانی را طی کرده است. یکی از نمونه های درخشان بازاریابی محتوا ویدئو هایی است که هر روزه برند های مطرح در حال تولید و انتشار آن هستند. تقریبا تمامی اعضا اینستاگرام معتاد به این ویدئوها هستند ویدئوهایی که در نهایت روی زندگی مخاطب خود تاثیر می گذارند.
ولی چرا کسب و کار ها بازاریابی محتوا انجام می دهند؟ در حالی که ممکن است تولید محتوا در همان لحظه منجر به فروش نشود. پاسخ ساده است درست است که خیلی از محتواهایی که ما تولید می کنیم مستقیما باعث افزایش فروش نمی شود ولی مستقیما جلب توجه می کند. واین جلب توجه به اندازه خود فروش از اهمیت برخوردار است، شاید هم بیشتر!! البته ما همواره در خصوص توجه مناسبی صحبت می کنیم که درباره مشتریان بالقوه ایجاد می شود. و بازاریابی محتوا روند موثری در رابطه با جذب نظر مشتریان شما به خدمات و محصولات شما است.

حتی فیلم Lego  نیز یک کار خوب، دلنشین و حرفه ای  در زمینه بازاریابی محتوا است.

با آشنایی هر چه بیشتر متوجه می شویم که بازاریابی محتوا محبوب است. و رد حال حاضر نیز بسیاری از مشاغل از آن استفاده می کنند.

اما با این حال، آیا بازاریابی محتوا برای کسب و کارشما مناسب است؟

فقط به این دلیل که بازاریابی محتوا برای کسب و کارهای قبل از شما نتیجه بخش بوده است ، به این معنی نیست که برای کسب و کار مدرن شما هم مثمر ثمر خواهد بود. و با این استدلال که امروزه مشاغل عظیم B2B و B2C از آن استفاده می کنند ، نمی توان به این نتیجه رسید که در کسب و کار شما نیز کاربردی بهینه خواهد داشت.  برای بررسی این موضوع بیایید به بعضی از اطلاعات و داده ها نگاهی بیاندازیم.

در پایان بررسی به دو سوال پاسخ خواهیم داد:
آیا بازاریابی محتوا برای شما مناسب است؟
و آیا باید منابع و بودجه در آن سرمایه گذاری کنید؟

بیایید با این واقعیت شروع کنیم که اولویت اصلی سازندگان محتوای B2C ایجاد محتوای جذاب است. بهتر است درک کنیم که چه نوع محتوایی موثر است و چه نوع محتوایی موثر نیست.

pic 254

اکنون باید از خود بپرسیم که چرا این سوالات در اولویت هستند.

چرا مدیران کسب و کارها به دنبال تولید محتوای جذاب تری هستند و چرا می خواهند بفهمند چه نوع محتوایی موثر است؟

به احتمال زیاد ، به این دلیل است که این کسب وکارها کاملاً از تلاش های فعلی بازاریابی محتوای خود راضی نیستند. آنها احتمالاً احساس می کنند که حالشان خوب است اما احساس می کنند که می توانند بهتر هم عمل کنند. طرح این سولات زمانی تایید می شود که متوجه می شویم بیش از ۶۰ درصد کسب و کار های  B2B دائما برای ایجاد محتوای جذاب و اندازه گیری اثربخشی استراتژیهای فعلی خود تلاش می کنند.

pic 243

با عنوان این بحث به دنبال طرح این نیستیم که بازاریابی محتوا به درد کسب و کار شما نمیخورد. بلکه برعکس به دنبال این هستیم که با دیدی شفاف و شناخت بازار وارد این موضوع شوید.

میخواهیم از منع کردنی استفاده کنیم کهباعث ترغیب شما شود. چون با ورود به بازاریابی محتوا وارد یک دنیای به شدت رقابتی خواهید شد. شما این را در نظر بگیرید که شرکت ها در سال ۲۰۲۰ بیش از ۷۰ درصد نسبت به محتواس سال ۲۰۱۹ محتوا تولید کرده اند. به شما اطمینان میدهم که علاوه بر حجم محتوای تولید شده، کیفیت محتوا نیز رشد فزاینده ای داشته است

Pic 245

صاحبان کسب و کار ها  هر ساله سعی در ایجاد محتوای بیشتر و بیشتر دارند زیرا پست ها ، فیلم ها و اینفوگرافیک های تولید شده به شدت دارای رقابتی بوده و دائما فضای آنلاین را دستخوش تغییر می کند. نظم و قانونی وجود ندارد، بجز یک قانون "جذاب باشی برنده ای"

می توانید از این بی نظمی به نفع تولید محتوا برای کسب و کارخود استفاده کنید. شاید به دید اول این بی نظمی یک تهدید باشد ولی میتواند برای شما تبدیل به یک فرصت دست نیافتنی شود. پس ارزش فکر کردن را دارد. بازاریابی محتوا ارزش این را دارد که وقت بگذارید. البته قضیه فقط به وقت خاتمه پیدا نمی کند. خیلی جاها باید دست به جیب شوید.

بنابراین پاسخ هنوز مشخص نیست. چون هنوز معلوم نیست که شما میتوانید وقت و هزینه بگذارید یا خیر!!

اما این نکته را یادتان باشد که اگر با تولید محتوا دست و پنجه نرم می کنید قطعا شما به سطح بالاتری از مدیریت کسب و کار خود رسیده اید. و این استراتژی را درک کرده اید.

حتی اگر کسب و کاری از روند تولید محتوای خود راضی نباشد، به این معنی نیست که تولید محتوایش از دست رفته و یا هیچ اثری نداشته است. بلکه معمولا صاحبان کسب و کار در مقایسه با دیگر کسب و کار ها دچار نارضایتی می شوند. این هم میتواندبه این  معنی باشد که مدیران آن کسب و کار ها دارای استانداردهای فوق العاده بالایی برای موفقیت هستند.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 8
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 25 آبان 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟

استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟ اگر می خواهید کسب و کار خود را به صورت آنلاین گسترش دهید ، باید با یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ حرکت کنید. یک استراتژی حرفه ای دیجیتال مارکتینگ باعث می شود که ترافیک بیشتری به سمت پایگاه اینترنتی شما جاری شود، این یعنی مشتری بیشتر، فروش بیشتر و درآمد بیشتر.

استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟
اگر می خواهید کسب و کار خود را به صورت آنلاین گسترش دهید ، باید با یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ حرکت کنید. یک استراتژی حرفه ای دیجیتال مارکتینگ باعث می شود که ترافیک بیشتری به سمت پایگاه اینترنتی شما جاری شود، این یعنی مشتری بیشتر، فروش بیشتر و درآمد بیشتر. بنابراین همیشه یادتان باشد که اصلی ترین موضوع در کل مباحث دیجیتال مارکتینگ افزایش ترافیک وب سایت شماست. در نتیجه موفقیت در سایر اجزای دیجیتال مارکتینگ مثل صفحات اینستاگرام، کانال های یوتیوب یا آپارات و غیره جزو هدف اصلی دیجیتال مارکتینگ نیست ولی در راستای نیل به هدف اصلی است.  افرادی هستند که فقط از بخشی از دیجیتال مارکتینگ کسب درآمد میکنند، درست است که آنها در حوزه ای از دیجیتال مارکتینگ مشغول به بهره برداری هستند . ولی نشان دهنده این  معنی نیست که از کل مفاهیم دیجیتال مارکتینگ بهره میبرند. امیدواریم در ادامه مباحث این موضوع روشن تر بیان شود.

استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟ و چگونه می توانیم یک استراتژی بازاریابی ایجاد کنیم؟

در این مطلب، ما خواهیم فهمید که یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست و چگونه می توانید یک برنامه عملیاتی موفق دیجیتال مارکتینگ ایجاد کنید. اگر به بازاریابی شرکت خود به صورت آنلاین نیاز دارید، لازم است تا آگاهی خود را در این زمینه افزایش دهید.

یک استراتژی  دیجیتال مارکتینگ مجموعه اقداماتی را توصیف می کند که از کانال های بازاریابی آنلاین برای دستیابی به اهداف مختلف استفاده می کنند. کانال ها تنوع زیادی دارند ممکن است شما مالک یک کانال ارتباطی باشید و یا آنرا برای اجرای یک کمپین مشخص در اختیار بگیرید. برنامه های عملیاتی بازاریابی آنلاین به شما امکان می دهد استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را با موفقیت ایجاد و راه اندازی کنید.

هیچ دو استراتژی دیجیتال مارکتینگ شبیه هم نیستند.

کسب و کار شما دارای یک استراتژی منحصر به فرد متناسب با نیازهای شما و شامل ترکیبی از اقدامات و رویکردها خواهد بود.

یک استراتژی  قوی ، انواع مختلفی دارد:

کوتاه مدت
میان مدت
بلند مدت

تعیین چندین هدف به شما امکان می دهد تا برنامه بهتری برای کسب و کار خود تهیه کنید. به عنوان مثال شما می توانید اهداف کوتاه مدت و میان مدت ایجاد کنید که به شما کمک می کند تا به اهداف بلند مدت خود برسید.

تفاوت کمپین های  دیجیتال مارکتینگ و استراتژی های  دیجیتال مارکتینگ چیست؟

هنگامی که شما در مورد استراتژی  دیجیتال مارکتینگ فکر می کنید ، ممکن است این تصور را داشته باشید که با کمپین دیجیتال مارکتینگ یکی است. ولی باید بدانیم که کمپین های دیجیتال مارکتینگ و استراتژی های دیجیتال مارکتینگ یکسان نیستند.

کمپین های دیجیتال مارکتینگ وسیله ای  برای دستیابی به اهداف استراتژی دیجیتال مارکتینگ است. شما با این کمپین ها به نتایج مورد نظر می رسید.

اگر می خواهید در مبارزات بازاریابی اینترنتی سربلند بیرون بیایید، بهتر است یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ با جزئیات کامل و حرفه ای ایجاد کنید. استراتژی به شما کمک می کند تا کمپین های موفقی ایجاد کنید. یک استراتژی درجه یک  به شما کمک می کند تا سود و ارزش کسب و کار خود چندین برابر کنید.

 

2. اهداف خود را تعیین کنید

اگر قصد دارید یک برنامه عملیاتی بازاریابی دیجیتال ایجاد کنید ، ضروری است که اهداف خود را داشته باشید. شما نمی توانید بدون دانستن آنچه می خواهید به دست آورید ، یک استراتژی  ایجاد کنید. با تعیین اهداف کمپین خود ، خواهید فهمید که می خواهید با بازاریابی آنلاین به چه نتیجه ای برسید.

روی اهداف کوتاه ، میان مدت و بلند مدت تمرکز کنید.

 

اهداف شما باید با اهداف کسب و کار شما همسو باشد. خواه برای بدست آوردن مقدار معینی از تبدیل (بازدید به مشتری) یا به دست آوردن تعداد مشخصی از هدایت ها (هدایت به کانال های ارتباطی) ، شما برای دستیابی به اهداف اصلی خود می بایست یک سری اهداف استراتژیک تعیین کنید.

 

هنگام تعیین اهداف ، باید موارد زیر را تعیین کنید:

 

آنچه می خواهید به آن دست پیدا کنید

چه زمانی  می خواهید به آن برسید

چگونه این موفقیت را اندازه گیری خواهید کرد

شما با این روش، اهداف S.M.A.R.T را برای استراتژی  دیجیتال مارکتینگ خود ایجاد کنید.

 

S.M.A.R.T مخفف عبارت:

 

خاص: دقیقا چه چیزی می خواهید بدست بیاورید. شما نباید اهداف مبهمی مانند "مشتری های جدید" ، داشته باشید بلکه اهداف مشخصی مانند "X برابر با سود بدست آورید". لازمه کار شماست.

 

اهداف می بایست قابل اندازه گیری باشد: هنگامی که اهدافی را تعیین می کنید ، می خواهید بسنجید که آیا آن هدف را به سرانجام رسانده اید یا خیر. هنگامی که هدفی مانند "کسب درآمد X از مشتری" را ایجاد می کنید ، می توانید تعداد مشتریانی را که بدست اورده اید را اندازه گیری کنید تا ببینید آیا به این هدف رسیده اید یا خیر.

 

3- استراتژی های فعلی بازاریابی دیجیتال خود را کنترل کنید

اگر می خواهید استراتژی بازاریابی دیجیتال خود را بهبود ببخشید ، باید دائماً آن را کنترل کنید. هنگامی که عملکرد کمپین های بازاریابی دیجیتال خود را درک کردید ، می توانید آنها را در طول مراحل بهبود بخشید. در مورد رسانه ها ، شما باید مالکیت ، درآمد و هزینه های آنها را کنترل کنید

 

رسانه های رایگان را تصاحب کنید

یعنی وقتی شما بدون هزینه در رسانه ها حضور پیدا می کنید
گاها تبلیغات شما باعث می شود در مورد شما مطالبی در سطح اینترنت منتشر شود. این نوع محتوا و رسانه ها مواردی هستند که شما آنها را درج نکرده اید و آن محتوا توسط شما در دنیای دیجیتال قرار نگرفته است.

بیشتر کیب و کارها مورد بررسی قرار می گیرند حالا اگر شما به صورت تحصین برانگیزی کار خود را انجام دهید، مطالبی در خصوص نوع خدمات و محصولات شما تولید می شود. مطالبی که جهت معرفی و یا بررسی و یا تقدیر از کسب و کار شماست و این مطالب توسط شما ایجاد نشده و شما هم هزینه ای بابت آنها نکرده اید پس هر وقت کسی از کسب و کار شما تعریف می کند و شما برای گفتن آن به او مبلغی پرداخت نکرده اید ، در واقع شما یک رسانه را تصاحب کرده اید.

شما می بایست بررسی کنید تا متوجه شوید که کاربران در مورد شما چه می گویند، و پشت سر شما چه مواردی را عنوان می کنند. هر چقدر تعریف و تمجید و مطالب مثبت در خصوص شما بیشتر باشد استراتژی تان درست تر و به همان ترتیب مخاطب و درآمد شما بیشتر خواهد بود.

 

 

رسانه های شخصی

رسانه ها و کانال های ارتباطی که مالکیت آنها با شماست جزو این گروه هستند. وب سایت، وبلاگ، کانال های تلگرام، پیج های اینستاگرام، تمام پروفایل های شبکه های اجتماعی و موارد مشابه جزو مواردی هستند که خود شما تصویری از خدمات و یا محصولتان در آن ایجاد می کنید

با بررسی رسانه های شخصی خود، می توانید استراتژی فعلی خودتان را تجزیه و تحلیل کنید. متوجه خواهید شد که استراتژی اتخاذ شده برای کسب و کار شما مفید بوده است یا خیر! آیا کاربران از شبکه های اجتماعی شما بازدید می کنند و آیا مطالب مورد استقبال قرار میگیرد؟ وبلاگ های شما مخاطب دارد؟ و سایت شما چقدر بازدید می شود؟

این بررسی ها می بایست هر روز انجام شود مهم است که رسانه خود را تجزیه و تحلیل کنید تا ببینید نتایج آنها کسب و کار شما چگونه است. می توانید ببینید که آیا برای افزایش مخاطب کار دیگری می بایست انجام دهید و یا نیاز است روش تان را تغییر دهید

رسانه های پولی

همانطور که از نامش پیداست باید بابت این رسانه ها پول پرداخت کنید.

 رسانه پولی، بیشتر شامل تبلیغات پولی، مانند تبلیغات پرداخت به ازای هر کلیک (PPC) یا تبلیغات شبکه های اجتماعی است. هنگامی که تبلیغات PPC یا تبلیغات رسانه های اجتماعی را اجرا می کنید ، هزینه می کنید تا آگهی های شما به نمایش گذاشته شود. و موجب افزایش بازدید سایت شما شود.

 اگر رسانه های پولی بخشی از استراتژی دیجیتال مراکتینگ شما است ، می بایست این روش ها را تجزیه و تحلیل کنید تا ببینید چه نتیجه ای  برای کسب و کار شما حاصل می شود. این بهترین روش برای دانستن این است که آیا تلاش های رسانه پولی شما جواب می دهد یا خیر.

 مهم است که تلاش های فعلی بازاریابی دیجیتال  خود را بررسی کنید تا بدانید چه عواملی برای کسب و کار شما مفید و نتیجه بخش است. شما بهتر است یاد بگیرید که چه چیزی درست کار می کند و چه چیزی نیاز به بهبود دارد. بازرسی از فعالیت هایتان به شما کمک می کند استراتژی جدید دیجیتال مارکتینگ خود را بهینه تر و اثر بخش تر تنظیم کنید.

 به عنوان مثال ممکن است شما بخواهید میزان بازدید یکی از محصولات خود را افزایش دهید، پس از بررسی ها میتوانید متوجه شوید که کدام کانال ارتباطی بهترین نرخ تبدیل را برای شما دارد. پس بهتر است که همواره و مستمر فعالیت ها و روند های بازار یابی خود را بررسی و کنترل نمایید این کار نه تنها بهینه ترین روش بازاریابی تان را مشخص می کند بلکه باعث می شود خلاء های کارتان هم مشخص شود.

ممکن است کشف کنید که مکان هایی برای محتوای جدید وجود دارد ، یک عنصر طراحی باعث افزایش تجربه کاربر یا بهینه سازی می شود که می تواند رتبه شما را در نتایج جستجو در Google بهبود بخشد.

 یک بررسی عمیق به شما امکان می دهد ببینید که تلاش های بازاریابی دیجیتال بهترین عملکرد را دارد. شما درک بهتری از نحوه کارکرد مبارزات خود در حال حاضر و چگونگی بهبود آنها در آینده خواهید داشت.

 

4- بودجه خود را تعیین کنید

هنگام تنظیم استراتژی دیجیتال مارکتینگ ، لازم است بدانید که چه منابعی برای تبلیغات خود دارید و چقدر می توانید هزینه کنید. بهتر است متناسب با توان خود اقدام به تنظیم استراتژی نمایید بنابراین بودجه و منابع جزو حداقل هاست که بهتر است بدانید

ابتدا بهتر است بودجه ای برای فعالیت بازاریابی خود تعیین کنید. اگر بتوانید بودجه ای برای هر کمپین ایجاد تعریف کنید ، بسیار کارآمد است. این بخش مشخص می کند که هر فعالیت بودجه مشخصی دارد و شما می دانید که چقدر می توانید برای هر یک از فعالیت ها هزینه کنید.

اگر فقط یک بودجه برای تمام فعالیت های بازاریابی خود داشته باشید ، ممکن است در نهایت روی یک تاکتیک بازاریابی دیجیتال سرمایه گذاری بیش از حد انجام دهید.

جدا از بودجه خود ، بهتر است منابع خود را نیز مشخص کنید. مردم یکی از مهمترین منابع شما هستند. بهتر است تعیین کنید که چه تعداد از افراد برای فعالیت های بازاریابی آنلاین خود باید کار کنند.

ابزار جزو منابع محصوب می شود

 ابزار بازاریابی مانند Google Analytics  به شما کمک می کند کمپین خود را اجرا یا تجزیه و تحلیل کنید، می توانید این موارد را با توجه به بودجه و دارایی خود در نظر بگیرید. بودجه و منابع خود را تعیین کنید ، بنابراین قبل از شروع استراتژی خود می دانید که چه چیزهایی دارید.

امروز برنامه عملیاتی  دیجیتال مارکتینگ خود را بسازید. یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ بخش اساسی از کسب و کار شما است. وقتی یک برنامه عملیاتی بازاریابی دیجیتال دارید ، می توانید کسب و کار خود را برای دستیابی به اهداف خود متمرکز نگه دارید.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 8
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 25 آبان 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

10 مزیت دیجیتال مارکتینگ

مزیت دیجیتال مارکتینگ 1. دیجیتال مارکتینگ برای شما درآمد ایجاد می کند 2. وقتی آنلاین تجارت می کنید تعداد مشتریان شما بیشتر می شود 3. دیجیتال مارکتینگ بدون صرف هزینه ای ، برای شما مشتری ایجاد می کند 4. دیجیتال مارکتینگ موجب صرفه جویی در وقت و هزینه (مقرون به صرفه است) و .....

۱۰ مزیت  دیجیتال مارکتینگ

1. دیجیتال مارکتینگ برای شما درآمد ایجاد می کند

2. وقتی آنلاین تجارت می کنید تعداد مشتریان شما بیشتر می شود

3. دیجیتال مارکتینگ بدون صرف هزینه ای ، برای شما مشتری ایجاد می کند

4. دیجیتال مارکتینگ موجب صرفه جویی در وقت و هزینه (مقرون به صرفه است)

5. دیجیتال مارکتینگ به عنوان یک شغل است

6. دیجیتال مارکتینگ امکان ارائه خدمات به مشتری را فراهم می کند

7. دیجیتال مارکتینگ امکان دسترسی به کاربران موبایل و تلفن های هوشمند را فراهم می کند

8. دیجیتال مارکتینگ میزان بازگشت سرمایه را سریعر و بیشتر می کند

9. دیجیتال مارکتینگ به شما بستری برای رقابت برای جذب بازار می دهد

10. هر وقت خواستید سریع رشد کنید از دیجیتال مارکتینگ بهره بگیرید

 

1. دیجیتال مارکتینگ برای شما درآمد ایجاد می کند

در واقع اولین مزیت، شیرین ترین مزیت دیجیتال مارکتینگ است. هنگامی که مهارتهای مختلف  دیجیتال مارکتینگ را به صورت درست کسب می کنید ، محدودیتی در میزان درآمد نخواهید داشت.

روش های زیادی وجود دارد که می توانید از طریق  دیجیتال مارکتینگ درآمد کسب کنید و من آنها را در اینجا توضیح داده ام. دیجیتال مارکتینگ درآمد نامحدودی برای شما ایجاد می کند! بر خلاف بسیاری از مشاغل دیگر ، هیچ محدودیتی در فیش حقوقی و درآمد شما وجود ندارد. با توجه به مشتریان خود و چگونگی انجام کار ، می توانید درآمد خوبی داشته باشید و در نتیجه پول نقد خوبی دریافت کنید!

بهترین نکته در مورد افرادی که در زمینه دیجیتال مارکتینگ فعالیت می کنند این است که این سرویس فقط یکبار ایجاد نمی شود، بلکه کسانی که از سرویس دیجیتال مارکتینگ استفاده می کنند حاضرند همیشه به شما پول پرداخت کنند. البته اگر مشتری از کار شما راضی باشد ، این می تواند به این معنی باشد که مقداری درآمد منظم و همیشگی برای شما ایجاد می شود.

 

2. وقتی آنلاین تجارت می کنید تعداد مشتریان شما بیشتر می شود

دیجیتال مارکتینگ اساساً نوعی جذب بازار از طریق بستر دیجیتال است. برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید روی دیجیتال مارکتینگ چیست کلیک کنید.
این روش کسب و کار مانند روش های سنتی و معمولی که تا کنون می شناختیم نیست. روزهایی که مردم از طریق صفحات آگهی روزنامه ها و یا آگهی های کاغذی که به صورت تراکت پخش می شد به دنبال کالا و یا خدمات خود بوده اند، گذشته است. اکنون مردم یا از طریق موتوهای جستجوگر وب و یا از طریق شبکه های اجتماعی به نیاز های خود پاسخ می دهند. حتی تبلیغات سینه به سینه نیز نغییرات فراوانی کرده است.

اکنون، درصد زیادی از مصرف کنندگان، از اینترنت برای جستجوی اطلاعات استفاده می کنند.
می توانید از طریق کانال های مختلف دیجیتال مارکتینگ به صورت آنلاین با مشتریان بالقوه ارتباط برقرار کنید.

 مواردی از این قبیل عبارتند از: پلتفرم های  رسانه های اجتماعی (اینستاگرام ، توییتر، LinkedIn و غیره) ، بهینه سازی موتور جستجو ، بازاریابی از طریق ایمیل ، ویدئو مارکتینگ و گروه های واتس آپ و تلگرام موارد دیگر که جداگانه و به صورت مفصل در مطالب بعدی به آنها خواهیم پرداخت.

 

 

3. دیجیتال مارکتینگ بدون صرف هزینه ای ، برای شما مشتری ایجاد می کند

در مورد اینکه مشتریان شما بدون اینکه هزینه ای کرده باشید. شما را پیدا کنند، چه نظری دارید؟

کیست که نمی خواهد ، ترافیک بازدید بیشتری داشته باشد، آنهم رایگان!! به خصوص ترافیک بازدید مخاطبینی که که به دنبال کالا و یا خدمات شما هستند؟ و اگر فکر می کنید این موضوع شگفت انگیز است ، لازم است یاد بگیرید که  چگونه می توانید وب سایت خود را بهینه سازی کرده و هزینه جذب مشتری خود را به کمترین میزان ممکن برسانید. برای این منظور به صورت مفصل در خصوص بهینه سازی موتورهای جستجوگر صحبت خواهیم کرد.

سئو یا همان بهینه سازی موتور های جستجوگر جنبه بسیار مهم و یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ است. سئو راهکاری است که باعث می شود وب سایت شما در هنگام جستجوی کلمات کلیدی مورد نظر شما در نتایج بالاتر موتور های جستجوگر قرار بگیرد.

نه تنها با استفاده از تاکتیک هایی که اکثر مردم و مدیران کسب و کار نمی دانند ، می توانیم در Google رتبه مناسبی را کسب کنیم، بلکه ما می توانیم این فرایند را هر روز بیشتر تکرار کنیم و حوزه کالا و خدمات خود را متناسب با مشتریان خود توسعه دهیم. ما به شما آموزش می دهیم که چگونه سئو را انجام دهید.

 

4. دیجیتال مارکتینگ موجب صرفه جویی در وقت و هزینه (مقرون به صرفه است)

در بحث دیجیتال مارکتینگ نیازی به صرف وقت و وقت ندارید!

خیلی از شرکت ها با منابع بسیار زیادی وارد موضوع بازاریابی می شوند. شرکت های بزرگتر بیشتر هزینه بیشتری می کنند، ابزار های مختلفی خریداری می کنند افراد متفاوتی را در اختیار می گیرند و با جذب نمایندگی های مختلف و همچنین آگهی های پرهزینه به دنبال جذب بازار هستند. شما هم حتی اگر منابع کافی در اختیار دارید نیازی نیست حتما وارد بازی های سنتی شوید

شما می توانید از ابزار های مختلف دیجیتال مارکتینگ برای توسعه بازار خود استفاده کنید. با هزینه و زمان بسیار کمتر و غیر قابل مقایسه!!

شما با  کمپین های مختلف دیجیتال مارکتینگ می توانید بدون هزینه های زیاد اقدام به جذب بازار نمایید. بهترین فرصت برای شما است که بیاموزید چگونه می توانید با هدف قرار دادن مشتریان مورد نظر خود و  با کمترین هزینه ممکن، هزینه تبلیغات و بازاریابی خود را کاهش دهید. یک استراتژی پیشرفته می تواند بالاترین میزان مشتری را برای شما به ارمغان بیاورد.

 

5. دیجیتال مارکتینگ به عنوان یک شغل است

دیجیتال مارکتینگ روش بازاریابی شرکت ها را تغییر داده و این روش نوین سال ها  در شرکت ها باقی خواهد ماند زیرا حضور ما و مشتریان ما سال ها در فضای دیجیتال ادامه پیدا می کند، حتی دیجیتالی شدن با سرعت بیشتری نسبت به گذشته ادامه پیدا می کند. بنابراین شرکت ها و بنگاه های اقتصادی نیز چاره ای ندارند جز اینکه در فضای دیجیتال و با روش های دیجیتال مارکتینگ اقدام به بازاریابی نمایند. یک ماهی گیر هیچ وقت برای صید ماهی به کویر خشک و بی آب و علف نمیرود، ماهی گیر می بایست جایی باشد که ماهی هست. شما هم چاره ای ندارید برای بازاریابی می بایست وارد دنیای دیجیتال شوید. البته با رعایت قوانین بازی !!

این بدین معنی است که برای امنیت درآمدی ، شغلی و آینده کاری مان می بایست این مهارت را فرا بگیریم

در این میان با روش ها و راهکار های صحیح  دیجیتال مارکتینگ و سرمایه گذاری در این زمینه متوجه رشد و ایجاد موقعیت های شغلی و درآمدی خواهیم شد. رقابت در بین شرکت ها همچنان انگیزه اتخاذ استراتژی های دیجیتال مارکتینگ را به دنبال خواهد داشت و سازمان ها برای اجرای این استراتژی ها به افراد حرفه ای بیشتری در این زمینه احتیاج خواهند بود.

 

6. دیجیتال مارکتینگ امکان ارائه خدمات به مشتری را فراهم می کند

ابزارهای تحلیلی مختلفی وجود دارد که می توانید به عنوان مالک یک کسب و کار عملکرد و داده های مشتریان خود را ردیابی و کنترل کنید

شما داده های دریافتی را تجزیه و تحلیل می کنید و از تحلیل داده ها میتوانید به نتایج جالبی برسید. اطلاعاتی را خواهید داشت که به وسیله آن ارتباطتان با مشتری را ارتقا می دهید و نیاز های او را به درستی متوجه می شوید و از ضعف های احتمالی خود مطلع می شوید

 

7. دیجیتال مارکتینگ امکان دسترسی به کاربران موبایل و تلفن های هوشمند را فراهم می کند

 

بیشتر افرادی که جستجوی  اینترنتی انجام میدهند و در اینترنت گشت و گذار می کنند بیشتر این کار را با تلفن های هوشمند خود انجام می دهند و این راه را برای اجرای یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ هموار می کند. دیجیتال مارکتینگ می تواند به شما کمک کند تا از یک  بازار بزرگ و خارق العاده بهره مند شوید ، بازار موبایل هوشمند باعث شده تا شرکت ها به بازارگسترده تری دسترسی داشته باشند و بتوانند روی مشتریان خود ساده تر و در عین حال عمیق تر تاثیر بگذارند. وقتی که شما از دیجیتال مارکتینگ بهره میگیرید در واقع تمام کسانی که گوشی هوشمند دارند را در تیر رس خود قرار می دهید. پس به راحتی می توانید د رجیب مشتریانتان باشید.

 

8. دیجیتال مارکتینگ میزان بازگشت سرمایه را سریعر و بیشتر می کند

این واقعیت را نمی توان انکار کرد که صرف نظر از اینکه چه شغلی دارید و یا چه کسب و کاری را اداره می کنید ، هدف مشترکی بین شماو  تمام مشاغل و شرکت ها و کسب و کار ها وجود دارد و آن بازگشت سرمایه است.

طبق آمار ، فقط ۲۰ درصد مشاغل بیشتر از یک سال عمر می کنند. یعنی ۸۰ درصد کسب  و کار ها تا پایان  سال اول فعالیت از بین می روند

وقتی که شما از دیجیتال مارکتینگ در کسب و کار مورد نظر خود بهره گیری می کنید در واقع شما از یک نوآوری بهره گیری کردید که به شما کمک میکند کمتر هزینه کنید و راحتتر بازار را در دست بگیرید.

این واقعیت ثابت شده است که دیجیتال مارکتینگ نسبت به بازاریابی از طریق روش های سنتی کارآمد تر است، با استفاده از این ابزار  ناخودآگاه درآمد بالاتری ایجاد خواهد شد و بی شک این برای شما و کسب و کار شما بسیار خوب است.

 

9. دیجیتال مارکتینگ به شما بستری برای رقابت برای جذب بازار می دهد

ایجاد یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ به شما کمک می کند تا برند سازی موفقی داشته باشید، وقتی ترافیک را افزایش می دهید افراد بیشتری شما را می شناسند و وقتی که خدمات و محصولات خود را معرفی میکنید ارزش ذهنی بالاتری در ذهن مخاطبین و مشتریان خود ایجاد خواهید کرد و همه اینها در جهت رشد درآمدی و برند شما خواهد بود.
بسیاری از برند ها و شرکت ها با استفاده از کانال های دیجیتال  مختلف موجود ، از جمله تبلیغات در سایت ها ، سئو ، PPC ، تلفن همراه و رسانه های اجتماعی ، در حال افزایش فعالیت های  دیجیتال مارکتینگ خود هستند. و دیجیتال مارکتینگ نه تنها قدرت شما در برابر رقابت با رقبا خواهد بود ، بلکه در جای خود امکان رقابت با شرکت ها و برند های بزرگ را نیز برای شما فراهم میکند

 

10. هر وقت خواستید سریع رشد کنید از دیجیتال مارکتینگ بهره بگیرید

یکی دیگر از مولفه های  مهم دیجیتال مارکتینگ، حضور و بازاریابی در شبکه های اجتماعی است.

درانواع پلتفرم های  شبکه های اجتماعی ، همه چیز به صورت صریح کار می کند. استفاده از ابزارهای رسانه های اجتماعی برای انتشار مطالب شما آسان است حتی اگر تکنیک هایی برای کمک به شما در خصوص  انتشار موثر وجود داشته باشد - مانند برنامه ریزی و ردیابی برخی از معیارهای اصلی برای دانستن اینکه چه چیزی مفید است و چه چیزی مفید نیست.
هر زمان که آماده انتشار محتوای خود در هر پلتفرم رسانه اجتماعی هستید ، تنها کاری که باید انجام دهید اینست که آن مطالب را از طریق بستر رسانه ای دلخواه بارگذاری کنید! این سادگی عمل کلید اصلی مزیت دیجیتال مارکتینگ است

 

البته برخی از موارد وجود دارد که باید آنها را بدانید ، که عبارتند از: دفعات انتشار ، تعداد کاراکترها یا طول محتوای منتشر شده ، نحوه عملکرد هر یک از پلتفرم ها و دانش مفید بودن هر یک تا حد زیادی به شما کمک می کند تا پتانسیل رشد بازار خود را از طریق رسانه های اجتماعی به حداکثر برسانید.  شبکه های اجتماعی  فرصتی است که رایگان و ساده در اختیار شما قرا گرفته است.

به عنوان مثال اگر شما روزی یک پست در اینستاگرام بگذارید باعث می شود که تعاملی را با مخاطبین خود ایجاد کنید. ولی آیا اگر روزی ده پست بگذارید میزان مخاطبین شما ده برابر خواهد شد؟ جزئیاتی وجود دارد که در مراحل بعدی به آن خواهیم پرداخت.



:: بازدید از این مطلب : 9
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 25 آبان 1403 | نظرات ()