نوشته شده توسط : کاریاب

منظور از بازاریابی چیست؟ بازاریابی پروسه برقراری ارتباط با مشتری جهت قانع کردن اوست؛ اینکه چرا او باید از میان دیگر رقبا محصول یا خدمت شما را انتخاب کند. این فرایند شامل ۴ اصل مهم تولید محصول یا ایجاد خدمت، تعیین قیمت، تبلیغ و انتقال آن به کانال های فروش است. این اصول باید طی شش مرحله مهم شناخت تجارت، تعیین بازار هدف و بودجه مارکتینگ، تحلیل رقبا، تنظیم اهداف بازاریابی و طراحی استراتژی، در چرخه این فرایند پیاده شوند. قطعا موفقیت در این مسیر مستلزم تدوین استراتژی و برنامه اجرایی درست است. ا

 

منظور از بازاریابی چیست؟

بازاریابی یا مارکتینگ (Marketing) از ارکان مهم هر کسب و کاری است. این مفهوم به زبان ساده “تطبیق محصولات یا خدمات یک کسب و کار با مشتریانی است که خواهان دسترسی به آنها هستند” تعریف می شود. در یک تعریف جامع تر می توان آن را فرایندی از ارکان زیر تعریف کرد:

  • بررسی، ایده پردازی و شناخت نیاز بازار
  • انتخاب، توسعه، خلق و ایجاد محصول
  • تعیین قیمت مناسب محصول
  • معرفی به مخاطب هدف از طریق تبلیغات
  • انتخاب کانال توزیع آن به مشتری

بهترین تعریف بازاریابی از دیدگاه انجمن بازاریابی آمریکا

انجمن بازاریابی آمریکا مارکتینگ را ماهیتی چند وجهی معرفی می کند که مراحلی چون ایجاد محصول یا خدمت، انتقال ارزش، ارائه به مشتریان و تسهیل مبادلات را در بر می گیرد. در این تعریف از بازاریابی بر جنبه های اخلاقی این مفهوم چون بکارگیری شیوه هایی مسئولانه برای رفاه مشتری تاکید می شود. بر این اساس، این انجمن دستورالعمل هایی را برای کمک به بازاریابان جهت عبور از تنگناهای اخلاقی و توانمندی آنها ارائه می کند.

تعریف بازاریابی کاتلر

در پاسخ این پرسش که “منظور از بازاریابی چیست”، پدر بازاریابی مدرن “فیلیپ کاتلر” آن را از منظری متفاوت تعریف می کند.

او بر جنبه اجتماعی، اهمیت برآوردن نیازهای مشتری و تبادل ارزش بین دو سوی درگیر در مارکتینگ تاکید دارد. از دیدگاه او بازاریابی فرایندی اجتماعی تعریف می شود که از طریق آن افراد با ایجاد، ارائه و مبادله محصولات ارزشمند با دیگران، آنچه نیاز دارند به دست می آورند. 

تاریخچه مارکتینگ

اولین نشانه های حضور این مفهوم را می توان در تاریخ یونان باستان جستجو کرد. زمانی که کاسبان در غرفه هایی شلوع به خرید و فروش می پرداختند. این مفهوم در اواخر قرن ۱۹ برای عموم معرفی شد و از اوایل قرن ۲۰ در مجامع علمی مورد بررسی قرار گرفت.

در قرن ۲۱ همزمان با رشد بازارهای جهانی و افزایش خریدهای آنلاین، مارکتینگ به عنوان یک اصل حرفه ای در تجارت مدرن معرفی می شود. در این دوره شرکت ها و سازمان های مختلف این اصل را بخشی لاینفک از موفقیت در بازار عصر دیجیتال می دانند.

انواع بازاریابی

روش های زیادی برای بازاریابی وجود دارد. در واقع هر روشی که بتواند در جذب مخاطب هدف موفق عمل کند، نوعی بازاریابی است. اما رایج ترین انواع این مفهوم را می توان در چند مورد زیر خلاصه کرد.

۱. بازاریابی دهان به دهان (Word Of Mouth Marketing)

این روش از قدرتمندترین مدل های بازاریابی است. این روش نوعی ترویج رایگان کسب و کار است که طی آن مشتریانی که محصول یا خدمات یک شرکت رضایت دارند، رضایتمندی خود را به صورت شفاهی یا مکتوب به دیگران می گویند.

۲. اینفلوئنسری (Influencer Marketing)

روشی است که پیام یک برند را به سوی بازارهای بزرگ تر هدایت می کند. این متد بر قدرت نفوذ بر خریداران بالقوه و جهت دهی فعالیت های بازاریابی این افراد از طریق اینفلوئنسرها تمرکز دارد.

۳. بازاریابی ویروسی (Viral Marketing)

Viral Marketing یک روش مرسوم مارکتینگ در شبکه های اجتماعی است. در این متد افراد ترغیب می شوند تا پیام های بازاریابی را به دیگران انتقال دهند. در وایرال مارکتینگ رشد پیام و اطلاعات مانند ویروس بسیار زیاد و سریع است.

۴. چریکی (Guerilla Marketing)

بازاریابی چریکی یک استراتژی مارکتینگ برای رسیدن به بیشترین نتایج با کمترین منابع است. این روش مارکتینگ دست یابی به مخاطب هدف و آگاهی از برند را با انجام فعالیت هایی هوشمندانه در مکان هایی پربازدید دنبال می کند.

۵. دیجیتال (Digital Marketing)

Digital Marketing شیوه های جذب مخاطب از طریق دستگاه های الکترونیکی و در بستر اینترنت را شامل می شود. این روش از طریق موتورهای جستجو، ایمیل و شبکه های اجتماعی با مشتریان ارتباط برقرار می کند.

۶. بازاریابی موتورهای جستجو (Search Engine Marketing)

بازاریابی موتورهای جستجو شامل روش هایی برای دیده شدن محصولات یا خدمات یک کسب و کار در نتایج SERPs است. در این نوع بازاریابی از روش هایی چون SEO و PPC برای افزایش حضور در صفحه نتایج سرپ استفاده می شود.

۷. بازاریابی مباحثه ای (Conversational Marketing)

این نوع مارکتینگ به ملاقات با مشتریان از طریق کانال های مختلف اشاره می کند. در مارکتینگ مباحثه ای از تماس تلفنی، ایمیل، پیام و … برای برقراری ارتباط با مخاطب استفاده می شود.

۸. بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)

Email Marketing ارسال پیام تبلیغاتی یا محتوای آموزشی و … برای مشتریانی است که موافقت خود را با این برنامه اعلام کرده اند. به این روش می توان ضمن ارتباط با مشتریان واقعی آنها را به سمت خرید راغب کرد.

۹. بازاریابی مفهومی (Contextual Marketing)

Contextual Marketing یک نوع مارکتینگ بر اساس علاقمندی کاربران است. در این روش کاربران با توجه به رفتارشان در وبگردی یا عباراتی که سرچ کرده اند هدف تبلیغات قرار می گیرند.

۱۰. بازاریابی صوتی (Voice Marketing)

Voice Marketing روشی برای دستیابی به مخاطبان هدف از طریق دستیارهای صوتی است. در این روش از سخنگوهای هوشمند (گوگل هوم و آمازون الکسا و …) برای آگاهی و پاسخ به سوالات آنها استفاده می شود.

۱۱. بازاریابی ویدئویی (Video Marketing)

Video Marketing استفاده از ویدئو به عنوان رسانه ارتباط با مخاطب است. در این روش از طریق آپلود ویدئو در شبکه های اجتماعی آگاهی از برند و افزایش نرخ تبدیل انجام می شود.

۱۲. بازاریابی شبکه های اجتماعی (Social Media Marketing)

این نوع بازاریابی بر پایه تبلیغات برند و محصولات یک کسب و کار در پلتفرم های شبکه های اجتماعی طراحی شده است. در این روش افزایش ارتباط با مخاطب و برندسازی از طریق اشتراک گذاری محتوایی منحصر به فرد در این شبکه ها انجام می شود.

۱۳. بازاریابی محتوا (Content Marketing)

Content Marketing ایجاد، انتشار و توزیع محتوا برای مخاطبان هدف است. این روش بر تدوین و انتشار محتواهای آموزشی برای جذب مخاطب تکیه دارد.

۱۴. بازاریابی درون گرا و برونگرا (Inbound & outbound marketing)

بازاریابی درونگرا رویکردی است که با تمرکز بر تولید محتوا و خلق تجربیات ارزشمند برای ساخت روابط بلند مدت با مخاطب تلاش می کند. در مقابل، بازاریابی برونگرا روشی است که از طریق تماس مستقیم با مشتریان آنها را به خرید کالا یا خدمات ترغیب می نماید.

مفاهیم و اصول تشکیل دهنده بازاریابی

اگر پاسخ پرسش “منظور از بازاریابی چیست” را دریافت کرده باشید، حتما دریافته اید که این مفهوم بر پایه مفاهیم و اصولی شکل گرفته است. شناخت این اصول لازمه درک ساز و کار بازاریابی است.

کانال های بازاریابی

این مفهوم سه کانال ارتباطی، توزیع و خدماتی را در بر می گیرد:

  • کانال های ارتباطی: ابزارهایی برای رساندن پیام یک کسب و کار به خریداران هدف هستند؛ مانند بیلبورد، اینترنت، تلویزیون، رادیو و …
  • کانال های توزیع: مسیری برای نمایش، فروش یا تحویل محصول به خریدار به صورت مستقیم یا غیر مستقیم است.
  • کانال های خدماتی: واسطه هایی هستند که بازاریاب ها از آنها برای انجام معامله استفاده می کنند؛ مانند بانک ها، انبارها و شرکت های بیمه.

بازار هدف (Target Market)

بازار هدف مجموعه ای از افراد با نیازهای مشترک هستند که یک کسب و کار قصد خدمت به آنها را دارد. این مجموعه افرادی را در بر می گیرد که محصولات یا خدمات یک کسب و کار را با احتمال بالایی خریداری می کنند.

ایمپرشن و تعامل

ایمپرشن معیاری برای سنجش دامنه و وسعت دسترسی یک ارتباط است. این مفهوم زمانی اتفاق می افتد که مصرف کننده پیام کسب و کار را ببیند. اما تعامل میزان توجه و مشارکتی است که مشتری در یک ارتباط دارد.

محیط بازاریابی

این مفهوم به تمام عواملی اشاره می کند که فعالیت های بازاریابی یک کسب و کار را هدایت و تحت تاثیر قرار می دهند. کاتلر این مفهوم را ترکیبی از دو محیط اجرایی و گسترده معرفی می کند.

ارزش و رضایت

ارزش معیاری از سه پارامتر قیمت، کیفیت و خدمت است. این مفهوم ارتباط هزینه های پرداخت شده و مزایای دریافت شده توسط مشتری را بیان می کند. رضایت هم قضاوتی است که یک فرد از عملکرد یک محصول ارائه می دهد.

رقابت

رقابت مجموعه ای از عوامل است که باعث می شود یک رقیب در بازار های داخلی یا خارجی عملکرد موثرتری داشته باشد. این مفهوم تمام پیشنهادات قطعی یا بالقوه رقیب و جایگزین های مدنظر خریدار را در بر می گیرد.

نیاز و تقاضا

نیاز به ملزومات اصلی انسان اشاره می کند؛ در حالی که تقاضا خواسته ای برای یک خدمت یا محصول است که انسان توانایی پرداخت هزینه آن را دارد.

اهداف مارکتینگ

با تحلیل پاسخ پرسش “منظور از بازاریابی چیست” می توان اهداف آن را شناسایی کرد. جلب توجه مخاطب هدف و متقاعد کردن مشتری برای خرید محصول بخشی از اهداف مستتر در تعریف این مفهوم هستند. سایر هدف های بازاریابی را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • افزایش آگاهی از برند
  • افزایش ارزش مشتری
  • ایجاد سرنخ های با کیفیت

ارتباط بازاریابی و فروش

فروش مفهومی مجزا از بازاریابی است و نمی توان آن را زیر مجموعه بازاریابی محسوب کرد. آنچه در کتب بازاریابی به آن اشاره می شود، سیستم های فروش است و نه فروشندگی. کاتلر نیز در کتاب مدیریت بازاریابی خود به این موضوع اشاره می کند.

تفاوت دو مفهوم مارکتینگ و فروش

مارکتینگ وارد کردن محصولات یا خدمات به ذهن مصرف کنندگان و ترغیب آنها به خرید است؛ در حالیکه، فروش به برانگیخته کردن ذهن آنها به محصولات یا خدمات مربوطه اشاره دارد. از سویی دیگر، بازاریابی بر نیازهای مشتری تمرکز می کند، اما تمرکز فروش بر خرید است. در نهایت اینکه، فعالیت های بازاریابی با هدف افزایش سود انجام می شوند، اما فروش به حداکثر رساندن خرید مشتریان را دنبال می کند.

تفاوت بازاریابی و تبلیغات

تبلیغات یکی از تکنیک های بازاریابی است. در پاسخ “منظور از بازاریابی چیست” یکی از ارکان این مفهوم را معرفی کالا یا خدمت به مخاطب از طریق تبلیغات معرفی کردیم. پس می توان تبلیغات را زیر مجموعه ای از مارکتینگ معرفی نمود. با این تفاوت که از آن برای ارائه پیشنهاد و ارسال پیام به مخاطبان هدف و مشتریان در مورد ویژگی های محصولات و تشویق آنها به خرید استفاده می شود.

چرخه (مراحل) بازاریابی

هر کسب و کار برای فروش محصولات یا خدمات خود باید این مراحل را طی کند:

  • شناخت تجارت و بازنگری عملکرد کلی کسب و کار
  • تعیین بازار هدف جهت پیاده سازی استراتژی های بازاریابی
  • تحلیل رقبا
  • تنظیم اهداف بازاریابی
  • طراحی استراتژی برای رسیدن به اهداف
  • تعریف بودجه مارکتینگ

۴ اصل مهم در مارکتینگ (آمیخته بازاریابی)

قلب استراتژیک هر فعالیت تجاری از ۴ اصل تعریف شده در مارکتینگ تشکیل می شود. این اصول، که آمیخته بازاریابی یا 4P شناخته می شوند، شامل ۴ عنصر زیر هستند:

  • محصول
  • قیمت
  • تبلیغ
  • مکان توزیع

محصول (Product)

اولین گام مارکتینگ جستجو و تحقیقات علمی در بازار درباره ایده محصول تعریف شده هر کسب و کار است. قبل از پر و بال دادن به ایده اولیه باید اطمینان حاصل کرد که:

  • آیا محصول مدنظر منحصر به فرد است یا نظیری از آن قبلا به بازار عرضه شده است؟
  • اگر قبلا موجود بوده، وضعیت کنونی آن در بین مصرف کنندگان چگونه است؟
  • این ایده می تواند نقایص محصولات کنونی بازار را برطرف کند؟

در این مرحله ایده اولیه محصول یا خدمتی که برای فروش عرضه می شود باید ضمن برآورده کردن نیاز مصرف کنندگان، در بین رقبا ایستادگی کند.

قیمت (Price)

قیمت همان مبلغی است که مصرف کننده در ازای محصول یا خدمت دریافت شده از یک کسب و کار پرداخت می کند. این قیمت نباید چندین برابر محصولات یا خدمات موجود در بازار باشد؛ بلکه طبق تعریفی که در پاسخ به “منظور از بازاریابی چیست” اشاره کردیم، باید با ارزش کالا یا خدمت متناسب باشد.

تبلیغ (Promotion)

تبلیغات ارائه اطلاعاتی هدفمند به مصرف کنندگان برای علاقمند کردن آنها به کالا یا خدمات یک کسب و کار است. این اصل از مارکتینگ دو هدف “تولید سرنخ و شروع خرید واقعی” را دنبال می کند. تبلیغات روش های مختلفی چون نصب بیلبورد تا صحبت کردن درباره کالا در شبکه های اجتماعی، تبلیغات کلیکی، راه اندازی سایت و … را در بر می گیرد.

مکان فروش (Place)

این اصل به یافتن بهترین محل برای توزیع و فروش کالا یا خدمات به مشتریان و دسترسی آسان مخاطب به مکان توزیع اشاره می کند. مکان فروش می تواند به صورت حضوری یا آنلاین تعریف شود.

تعیین استراتژی های بازاریابی

تعیین استراتژی در بازاریابی و قرار گرفتن در مسیری متمایز و موفق با دو قدم مهم “درک کسب و کار” و “درک بازار” انجام می شود. تعریف استراتژی های موفق در این مسیر مستلزم بکارگیری قابلیت های بالقوه و بالفعل جهت برخورد با موانع و بهره برداری از فرصت هاست. بر این اساس باید ۴ مولفه اصلی را در چیدمان استراتژی های بازاریابی مدنظر قرار داد:

  • شناسایی بازارهای جدید
  • فروش بیشتر محصول موجود در بازارهای کنونی
  • فروش محصول جدید در بازارهای کنونی
  • فروش محصول جدید در بازارهای جدید

۵ مرحله برای تدوین برنامه بازاریابی

حال که دریافتید منظور از بازاریابی چیست، بهتر است مراحل تدوین یک استراتژی در این حوزه را نیز بشناسید.

برای موفقیت در مارکتینگ باید مسیر را از طریق برنامه ریزی و استراتژی صحیح طی ۴ مرحله زیر مشخص کرد:

  • مستند کردن اهداف تجاری
  • تعیین میزان بودجه مارکتینگ
  • تعریف پرسونای مشتری
  • توسعه اهداف بازاریابی
  • ایجاد کمپین تبلیغاتی

مستند کردن اهداف تجاری

هر کسب و کاری باید اهداف تجاری خود را در بازاریابی برای ۳-۱ سال آینده تعریف کند. این اهداف باید ۵ اصل شناخته شده در هدفگذاری (SMART) را در برگیرند؛ یعنی مشخص، در دسترس، قابل اندازه گیری، مرتبط و زمان دار باشند.

تعیین میزان بودجه مارکتینگ

طبق یک قاعده کلی ۱۲-۶ درصد درآمد ناخالص کسب و کار به بودجه بازاریابی اختصاص دارد. در این مرحله باید نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدهای پیش رو را مشخص نمود. یک استراتژی مارکتینگ و برنامه اجرایی درست می تواند به هر کسب و کار را در مسیر رسیدن به اهداف تجاری آن کمک کند.

تعریف پرسونای مشتری

در این مرحله باید بر اساس اطلاعات جمعیتی، تحصیلات، سن، انگیزه ها و … پرسونای مشتریان را شناسایی کرد. در ادامه، متناسب با نیازهای هر گروه برنامه های بازاریابی و فروش تدوین نمود.

توسعه اهداف بازاریابی

این مرحله کمک می کند تا روی مشتریانی که پتانسیل خرید بیشتر دارند تمرکز کرد و از سویی چنانچه بودجه محدودی برای بازاریابی تعریف شده، اهداف را متناسب با آن تنظیم نمود.

ایجاد کمپین تبلیغاتی

در این مرحله فاز اجرایی برنامه بازاریابی تدوین شده آغاز می شود. استفاده از کمپین های تبلیغاتی، به ویژه کمپین های محتوایی، موثرترین راه جهت اجرایی کردن استراتژی تدوین شده است.

در پایان، تعریف بازاریابی به زبان ساده

منظور از بازاریابی چیست؟ این مفهوم فرایند تولید یک کالا، شناسایی بازار هدف و مشتریان بالقوه و معرفی کالا از طریق کانال های فروش است. این پروسه به روش های مختلفی چون بازاریابی محتوا، ویدئو، صوت، ویروسی، دهان به دهان و … انجام می شود. تمام فعالیت های انجام شده در هر مدل بازاریابی اهدافی چون جلب توجه مخاطب هدف، افزایش آگاهی از برند و در نهایت فروش بیشتر را دنبال می کنند. دستیابی به این اهداف در گرو شناخت کسب و کار، تحلیل رقبا، تعیین بازار هدف و طراحی یک استراتژی موفق است که آن نیز حوزه با تعیین اهداف تجاری، میزان بودجه، پرسونای مشتری و توسعه اهداف حاصل می شود. برای تدوین یک استراتژی برنده و سود بیشتر کسب و کارتان از کارشناسان ما در آژانس حافظ مشاوره دریافت کنید

سوالات متداول

آمیخته بازاریابی چیست؟

این مفهوم به تمام فعالیت هایی اشاره دارد که یک کسب و کار برای افزایش تقاضای محصولات خود انجام می دهد.

هدف از بازاریابی چیست؟

جلب توجه مخاطب هدف، متقاعد کردن مشتری برای خرید محصول، افزایش ارزش مشتری و آگاهی از برند.



:: بازدید از این مطلب : 24
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

مدیریت بازاریابی (Marketing Management) به عنوان فرایندی مدیریتی-اجتماعی تعریف می‌شود که بوسیلهٔ آن افراد و گروه‌ها از طریق تولید و مبادلهٔ کالا با یکدیگر، به امر تأمین نیازها و خواسته‌های خود اقدام می‌کنند. برای روشن شدن این تعریف باید ابتدا اصطلاحات مهم نیاز، خواسته، تقاضا، کالا، مبادله، معامله و بازار را بررسی کرد. از دیدگاه فیلیپ کاتلر بازاریابی، فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواسته‌ها از طریق فرایند مبادله است. به عبارت دیگر بازاریابی، همگراسازی ‌همه ‌فعالیت‌های ‌شرکت ‌در ‌مسیر ‌فروش ‌بیشتر است.

برخلاف استنباط سطحی رایج، که مفهوم بازاریابی را ایجاد تقاضا برای محصول می‌داند، بازاریابی به طیف وسیعی از فعالیت‌ها اطلاق می‌گردد که از تحقیقات بازاریابی، برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل تقاضا تشکیل شده‌است. مدیر بازاریابی، در چارچوب برنامهٔ بازاریابی، در مورد بازارهای هدف، تولید کالای جدید، قیمت‌گذاری، کانال‌های توزیع کالا، ارتباطات، برندسازی و تبلیغات، فعالیت‌های لازم برای رسیدن به اهداف سازمانی را ساماندهی و هدایت می‌کند.

همان‌طور که از تعریف برمی آید، بازاریابی امری ست که در جهت برنامه‌ریزی نحوه حضور در بازارهای هدفگیری شده برای محصولات/خدمات نقشی پررنگتر ایفا می‌کند. اما باید توجه داشته باشیم، امر برنامه‌ریزی کردن صرفاً نوشتن چند بند از وظایف و مشخص کردن زمان انجام آن‌ها نیست، بلکه وجود یک تیم اجرایی قوی در این زمینه بسیار مهم است.

تعریف مدیریت بازاریابی

بازاریابی بیش از آنکه یک مفهوم تجاری یا علمی باشد، مفهومی فلسفی است که در ابعاد مختلف ارتباطات و حتی در زندگی ما جاریست. مدیریت بازاریابی آن فعالیت، و همچنین مجموعۀ موسسه‌ها و فرآیند‌هایی است که در راستای ساخت، انتقال، رساندن و تبادل آن پیشنهادهایی انجام شوند که برای مشتری، ارباب رجوع، همکاران و در کل، جامعه، ارزشمند باشند. به تعریف رجیس مک‌کنا (اسطوره بازاریابی) “بازاریابی همه چیز است”. تعریف مک‌کنا از بازاریابی با شهرتش همخوانی دارد. تعریفی جسورانه که به ما می‌گوید هر کاری که می‌کنیم بخشی از بازاریابی ماست. این یعنی بازاریابی به تحقیق، طراحی محصول، قیمت‌گذاری و تبلیغات محدود نمی‌شود و در نگاه مشتری به شرکت ما تاثیر خواهند داشت.

بازاریابی فرایندی است که در آن شرکت برای مشتری ارزش ایجاد کرده و رابطه مستحکمی با او برقرار می‌کند تا بتواند در عوض از مشتری ارزش دریافت کند. مدیریت بازاریابی، دانش و هنر کشف، خلق و ارائه‌ی ارزش، با هدف تأمین نیازهای یک بازار هدف، هم‌زمان با کسب سود است.

بازاریابی اجرای فعالیت‌هایی در فضای کسب‌وکار است که جریان کالا و خدمات را از تولیدکننده به سمت مصرف‌کننده هدایت می‌کند.

بـازاریابی یکی از وظایف سازمانی و مجموعه‌ای از فرایندهای مرتبط با خلق ارزش، اطلاع‌رسانی درباره‌ی آن ارزش و تحویل آن به مشتریان است.

بازاریابی فرایند برنامه‌ریزی و اجرای فعالیت‌های مربوط به شکل‌گیری، قیمت گذاری، ترویج و توزیع ایده‌ها، کالاها و خدمات است به شکلی که در تبادلات انجام شده، اهداف فردی و سازمانی تأمین شوند.

بازاریابی مجموعه‌ی نهادها، فعالیت‌ها و فرایندهایی است که به خلق، ارتباط،اطلاع‌رسانی و کسب اطلاع، تحویل و تبادل پیشنهادها مربوطند.

ابعاد گوناگون بازاریابی

جنبه‌های مختلف بازاریابی

بازارگرایی: گرایش به بازار و نیازهای مشتریان اولین ویژگی بازاریابی جدید است. مدیران موفق کسانی هستند که سازمان و محصولات خود را با شرایط روز همگام سازند. این همگامی زمانی امکان پذیر است که کارکنان و مدیران، گرایش به بازار را به عنوان یک فرهنگ و بینش بپذیرند و دنبال کنند.

بازارشناسی: شناخت لازمه ی هر حرکت عاقلانه و هر تصمیم اصولی است. شناخت بازار تلاشی نظام‌مند است برای گردآوری، ثبت و نگهداری اطلاعات مربوط به اجزای تشکیل دهنده بازار.

بازارجویی: یعنی جستجو برای یافتن مناسبترین بازار و بخشهایی که سازمان می‌تواند در آنجا به صورت مفید و موثرتر حضور یابد و پاسخگوی نیازها و خواسته‌های مردم باشد.

بازارسازی: بازارسازی یعنی ارائه ی محصولی مناسب به مشتری با قیمتی مطلوب، در محل و زمان موردنظر و دلخواه او و با استفاده از ابزار و روشهای تبلیغاتی، تشویقی و آگاه کننده.

بازارگردی: بازارگردی وظیفه‌ای است که تیم بازاریابی را وادار می‌سازد تا بیش از دیگران و پیش از آنها از تحولات و تغییرات بازار آشنا گردد. این آگاهی از طریق حضور در صحنه ی رقابت و مبادله و مشاهده بازارها امکان پذیر است.  بازارگردی دید تازه‌ای به مدیران می‌دهد و افقهای تازه‌ای فرا روی مدیران قرار می‌دهد.

بازارسنجی: بازارسنجی یعنی اندازه‌گیری عملکرد، یافتن انحراف‌ها و تشخیص فاصله‌ها بین هدف و عملکرد واقعی و ارائه پیشنهادها برای اصلاح امور بازاریابی سازمان.

بازارداری: بازارداری یعنی حفظ مشتریان کنونی و تشویق و ترغیب آنان به خرید بیشتر و تداوم خرید از طریق ایجاد رضایت در آنان. بازارداری هنر و مهارت راضی سازی مشتری است.

بازارگرمی: برای بازارداری لازم است بازارگرمی را از دست ندهیم. بازارگرمی یعنی تبلیغات و تشویقات به موقع جهت آگاه ساختن، متقاعد ساختن و ترغیب مشتریان برای ارتباط بیشتر با سازمان و خرید از آن و مقابله با حرکات رقیب. یکی از مهمترین ابزارهای بازارگرمی استفاده از خلاقیتها، نوآوریها و ابتکارات است.

بازارگردانی: همه فعالیت‌های بازاریاب را می‌توان در بازارگردانی خلاصه نمود. بازارگردانی یعنی مدیریت بازار که شامل برنامه‌ریزی، سرپرستی، اجرا و کنترل امور گوناگون و ابعاد مختلف بازاریابی است.

با توجه به ابعاد گوناگون بازاریابی، می‌توان گفت واژه مناسب برای marketing بازارگردانی است که همان مدیریت بازار است. به عبارتی بازارگردانی یعنی انجام فعالیت‌های نظام‌مند و دائم بازارگرایی، بازارشناسی، بازاریابی، بازارسازی و بازارگرمی، بازارگردی، بازارسنجی و بازارداری.

عوامل اصلی بازار یابی

در نمودار زیر رابطه بین صنعت و بازار نشان داده شده است. خریداران و فروشندگان به چهار طریق ارتباط برقرار می‌کنند. فروشنده محصول یا خدماتی به بازار می‌فرستد و یا رابطه‌ای برقرار میکند و در ازای آن پول دریافت می‌کند. دو خط داخلی نشان دهنده داد و ستد پول در ازای محصول است. دو خط بیرونی نشان دهنده داد و ستد اطلاعات است.

در واقع هدف بازاریاب این است که جذابیت‌ها و نیازهای بازا خاص را درک و بازاری را انتخاب کند. در این صورت می‌تواند نیازهای ان را به بهترین شکل ممکن تامین کند. از سوی دیگر بازاریاب می‌تواند محصولات و یا کالاهایی را تولید و به این بازار عرضه کند. این موجب افزایش ارزش مورد نظر مشتری می‌گردد و او را ارضا می‌کند. در نتیجه فروش شرکت بالا رفته و سود به دست می‌آید.

عوامل اصلی بازاریابی

در شکل بالا ارکان یا عوامل اصلی بازار یابی ارائه شده است. در حالت عادی بازاریابی شامل ارائه خدمات به بازار مصرف‌کننده نهایی در حضور قبا می‌باشد. شرکت و شرکت‌های رقیب به صورت مستقیم یا از طریق بازاریابی محصولات و خدمات خود را به مصرف‌کننده می‌رسانند. همه عواملی که در این نظام فعال هستند تحت تاثیر نیروهای اصلی محیط قرار می‌گیرند. در این نظام هر گروه به میزان مشخصی بر ارزش محصول یا خدمت می‌افزاید تا به سطح دیگر داده شود. بنابراین موفقیت شرکت نه تنها در گروه اقدامات آن است بلکه بستگی بع این امر دارد که کل زنجیره ارزش چگونه نیازهای مصرف‌کننده نهایی را ارضا می‌کند.

اصول مدیریت بازاریابی سنتی

مدیریت بازاریابی در مفهوم سنتی خود براساس سه اصل زیر استوار است:

  • بخش بندی بازار
  • انتخاب بازار هدف
  • جایگاه یابی (موضع‌یابی)

بخش بندی بازار، انتخاب بازار هدف و جایگاه یابی

در بازاریابی سنتی تاکید بر عناصر آمیخته بازاریابی بوده است. بعدها این رویکرد به صورت آمیخته بازاریابی مشتری محور مطرح گردید و با رشد مباحث پایداری و بازاریابی سبز برای انجم مسئولیت اجتماعی سازمان، آمیخته بازاریابی سبز نیز مطرح شد. عمده ترین متغیرهای کلاسیک بازاریابی برای مدیریت رفتار مصرف‌کننده عبارتند از:

  • کیفیت خدمات
  • اعتماد مشتریان
  • رضایت مشتریان
  • وفاداری مشتریان

متغیرهای کلاسیک بازاریابی

تحولات مدیریت بازاریابی

زمانی بازاریابی مبتنی بر فلسفه تولید بود و تمرکز بر تولید انبوه برای تقاضای سیری ناپذیر بازار بود. با رشد رقابت فلسفه فروش و ایجاد بازار حاکم شد. سرانجام فلسفه مشتری رویکرد حاکم در بازاریابی شد. وفاداری مشتریان کلیدی برای جلوگیری از ریزش مشتریان و البته افزایش قصد خرید مشتریان بوده است. براین اساس تحولات زیر مدیریت بازاریابی را دستخوش تغییر کرد.

  • مشتری‌محوری
  • بازارمحوری
  • بازاریابی رابطه مند
  • مدیریت ارتباط با مشتری
  • بازاریابی داخلی

با این رویکردهای مدرن سازمان‌ها به دنبال افزایش ارزش ویژه برند و کسب مزیت رقابتی پایدار بوده اند. تحول بعدی با انقلاب اینترنت رخ داد.

بازاریابی آنلاین و تجارت الکترونیک

روش انجام عملیات بازاریابی تغییر کرده است چرا که زمینه‌ای که بازاریابی در آن صورت می‌گیرد تغییر کرده است. منظور از زمینه، مواردی چون فاصله فیزیکی، زمان، اقتصاد، قانون زدائی‌ها، انتظارات مشتری و فناوری اطلاعات نوین است. فهم ماهیت این تغییرات حائز اهمیت بسیاری است. رشد فناوری اینترنت و گستردگی آن مباحث جدیدی در بازاریابی را فراهم کرده است. به مدد فناوری مباحثی مانند هوش تجاری مطرح گردید و مدیریت ارتباط الکترونیک با مشتری جایگزین رویکرد سنتی مدیریت ارتباط با مشتری شد. از عمده ترین مباحث الکترونیک می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تجارت الکترونیک
  • بانکداری الکترونیک
  • تجارت مشارکتی
  • تـجارت سیار
  • تجارت اجتماعی

مدیریت بازاریابی استراتژیک

استراتژی بازاریابی دیگر موضوع مهمی است که برای مراحل مختلف بازار باید جداگانه بررسی شود.

  • استراتژی بازاریابی مرحله ورود به بازار
  • اسـتراتژی بازاریابی مرحله رشد بازار
  • استراتژی بازاریابی مرحله بلوغ بازار
  • استراتژی بازاریابی مرحله افول بازار

همچنین سازمان باید برای بازاریابی بین‌الملل نیز استراتژی بازاریابی مناسبی داشته باشد.

خلاصه و جمع‌بندی

تصور عمومی از مدیریت بازاریابی، تلاش برای یافتن مشتریان کافی برای محصولات فعلی شرکت می‌باشد. اما این نوع نگاه بسیار محدود است. در هر مقطع زمانی، یک شرکت ممکن است یا با فقدان تقاضا یا تقاضای کافی بی قاعده و غیرمعقول و یا تقاضای زیاد از حد روبرو باشد. این وظیفه مدیریت بازاریابی است که راه حل‌های لازم برای روبرو شدن با این وضعیت‌ را بیابد. وظیفه مدیریت بازاریابی فقط به جستجو برای تقاضا و افزایش آن نیست. بلکه تغییر و حتی کاهش آن  نیز، بر عهده او است. بنابراین، برای نیل به اهداف شرکت، مدیریت می‌کوشد به طریقی که می‌تواند سطح، زمانبندی و ماهیت تقاضا را تحت تأثیر قرار دهد. به عبارت ساده، مدیریت بازارایابی، همان مدیریت سطح تقاضا است.

مدیریت بازاریابی به مجموعه‌ای از کارکنان سازمان همچون مدیر مدیریت تبلیغات، مدیریت فروش و فروشندگان اطلاق می‌شود که با فروش محصول و خدمات نهایی سروکار دارند. مدیریت بازاریابی مهم ترین نقش را در افزایش کسب‌وکار سازمان برعهده دارد. پس می‌توان گفت بازاریابی یکی فرایند گسترده و پیچیده‌ای است. در آن قرار است با استفاده از روش‌های تحقیقات بازاریابی، محصول مورد نظر را شناسایی و تعیین کرد. سپس آن را مطابق خواست مشتریان تولید کرد. در این میان مباحثی همچون تبلیغات، برند، قیمت گذاری محصول، توزیع محصول, بسته بندی و … نیز در زمره مدیریت بازاریابی قرار می‌گیرد. تیم مدیریت بازاریابی برای موفقیت و فروش محصول باید این موارد را در نظر بگیرد.



:: بازدید از این مطلب : 29
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

تعاریف به ما کمک می‌کنند تا هنگام بحث در مورد یک موضوع مطمئن باشیم که درباره آن مفهوم، با دیگر افراد به یک درک مشترک رسیده‌ایم. اگر تعریف کلمات و مفاهیم دقیق نباشد، نمی‌توانیم درباره آن‌ها با یکدیگر صحبت کنیم.

بنابراین از آنجا که تعاریف مهم هستند، در ادامه به تعریف بازاریابی می‌پردازیم.

بازاریابی چیست؟

بازاریابی علم نسبتا جدیدی است و تعاریف متنوعی دارد. تاریخچه مهم‌ترین تعاریفی که از بازاریابی وجود دارد:

تعریف انجمن بازاریابی آمریکا در سال 1935:

بازاریابی یعنی جریان کالا و خدمات را از تولیدکننده به سمت مصرف‌‌کننده هدایت کنیم.

تعریف انجمن بازاریابی آمریکا در سال 1985:

بازاریابی یعنی با هدف تامین منافع سازمان و ذی‌نفعان، مجموعه‌ای از فرآیندهای مرتبط با خلق ارزش، اطلاع‌رسانی درباره این ارزش، تحویل این ارزش به مشتریان و مدیریت ارتباط با مشتریان را مدیریت کنیم.

تعریف انجمن بازاریابی آمریکا در سال 2004:

بازاریابی یعنی برنامه‌‌ریزی و اجرای فرآیندهای مرتبط با شکل‌‌گیری، قیمت‌گذاری، ترویج و توزیع «ایده‌ها، کالاها و خدمات»، به‌شکلی که در تبادلات انجام‌ شده، اهداف فردی و سازمانی تامین شوند.

تعریف انجمن بازاریابی آمریکا در سال 2013:

بازاریابی مجموعه فعالیت‌‌ها و فرآیندهای مرتبط با خلق، ارتباط، تحویل و تبادل پیشنهادات است. این تبادل پیشنهادات و ارزش‌ها باید برای مشتری، کارفرما، شرکا و جامعه، دارای ارزش باشند.

تعریف بازاریابی از نظر فیلیپ کاتلر:

بازاریابی دانش و هنرِ کشف، خلق و ارائه ارزش با هدف تامین نیازهای یک بازارِ هدف همزمان با کسب سود است. بازاریابی، نیازها و خواسته‌‌های تامین‌ نشده را تشخیص می‌دهد، بازار آن‌ها را تعریف می‌‌کند، حجم بازار را اندازه‌‌گیری می‌‌کند، سود احتمالی‌اش را برآورد می‌‌کند، مشخص می‌‌کند که کدام بخش از بازار سودآورتر است یا من بهتر می‌‌توانم در آن به ارائه ارزش بپردازم و بعد، این محصول یا خدمت را طراحی و سپس ترویج (معرفی) می‌کند.

تا اینجا چند تعریف معتبر و جهانی از بازاریابی را دیدیم. ولی هنوز تعریف‌ها تمام نشده است. در ادامه یک تعریف از دکتر روستا خواهیم داشت. تعریفی که آقای احمد روستا از بازاریابی دارند، دقیقا در فضای دیجیتال قابل اجرا است.

از نظر عادل طالبی، تعریف خوب از بازاریابی که بتوانیم به عنوان یک مبنا در نظر بگیریم و با استفاده از آن فرآیندهای بازاریابی را در فضای دیجیتال انجام بدهیم و پیاده کنیم، همین تعریف آقای روستا است.

البته یادتان باشد تمام تعاریفی که قبلا گفتیم درست هستند، منتها ما قرار است یک تعریف، از بازاریابی بپذیریم و بعد بر اساس آن در طول دوره پیش برویم. تعریفی که تا آخر این دوره مدنظر خواهد بود و باید گوشه ذهن شما هم باشد، تعریف دکتر روستا است.

تعریف بازاریابی از نگاه دکتر احمد روستا:

  • بازارشناسی: به‌‌معنای شناخت مشتریان و نیازهای آنهاست.
  • بازارسازی: به‌‌معنای خلق و به‌‌دست آوردن سهم بازار (جذب مشتری) است.
  • بازارداری: به‌‌معنای حفظ سهم بازار (حفظ مشتری) است.

تعریف بالا کمک می‌کند بتوانیم هر ابزار را روی یک مدل ببریم.

مدل چیست؟

مدل، مفهوم مهمی است که دو کارکرد اصلی دارد:

1. مدل‌ها سیستم‌های پیچیده را ساده می‌کنند و با این کار، باعث می‌شوند که نحوه کارکرد اجزا و ارتباط بین اجزای یک سیستم پیچیده را بفهمیم.

2. از آنجا که مدل‌ها سیستم‌های پیچیده را به زیرسیستم‌ها تقسیم می‌کنند، کمک می‌کنند بتوانیم هر بخشی از فرآیندها را جداگانه ارزیابی کنیم.

نکته مهم: تا وقتی بازاریابی را نشناسید، نمی‌توانید بازاریابی دیجیتال را به بهترین شیوه اجرا کنید



:: بازدید از این مطلب : 23
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

استراتژی بازاریابی چیست؟

این روزهای در فضای به شدت رقابتی بازار کسب و کارهایی می‌توانند به موفقیت دست پیدا کنند که استراتژی‌های خود را به شکل درست تدوین کرده باشند. در واقع برندهای مختلف در صورتی می‌توانند در این بازار موفق و ماندگار باشند که از انواع استراتژی بازاریابی کمک بگیرند و یک طرح دقیق و به‌روز برای بازاریابی خود داشته باشند. اما استراتژی بازاریابی چیست و چه کارکردی دارد؟ فرقی نمی‌کند که کسب و کار شما در چه حوزه‌ای فعالیت می‌کند چون برای جذب مشتری باید با سازمان‌ها و کسب و کارهای مختلفی در بازار به رقابت بپردازد و فقط در صورتی از استراتژی بازاریابی به صورت اصولی شکل گرفته باشد ، می‌تواند باعث پیروی و ماندگاری کسب و کار شما در این بازار رقابتی شود.

مفهوم استراتژی بازاریابی چیست؟

استراتژی بازاریابی (Marketing Strategy) در حقیقت یک رویکرد بلند مدت و آینده‌نگرانه به حساب می‌آید. استراتژی بازاریابی در واقع یک نقشه راه کلی است که به کسب و کارها کمک می‌کند از طریق درک نیازها و خواسته‌های مشتریان خود به یک مزیت رقابتی پایدار دست پیدا کنند. این مفهوم یک استراتژی گسترده است که می‌تواند در یک سازمان هر چیزی از جایگاه سازمان گرفته تا روابط رسانه‌ای و غیره را شامل شود.
در اینجا این سوال مطرح می‌شود که منظور از یک استراتژی بازاریابی چیست؟ به بیان ساده استراتژی بازاریابی نقشه راه کلی است که نحوه بدست آوردن مشتریان بالقوه و تبدیل کردن آن‌ها به مشتریان واقعی را در کسب و کارهای مختلف تعیین می‌کند. عناصری مانند گزاره ارزش، پیام اصلی برند، داده‌های مرتبط با مخاطبان هدف، داده‌های دموگرافیک و غیره از مهم‌ترین عناصر آن هستند.

انواع استراتژی بازاریابی چیست؟

اگر از افراد متخصص در این حوزه سوال شود که استراتژی بازاریابی چیست و چه انواعی دارد، بدون شک در پاسخ از کلمه بی‌نهایت استفاده می‌کنند. چون هر کسب و کار می‌تواند بر اساس عوامل مختلف یک استراتژی بازاریابی خاص برای خود انتخاب کند. اما برخی از استراتژی‌های بازاریابی وجود دارند که اثرگذاری آن‌ها باعث شده است که بسیاری از سازمان‌ها و کسب و کارها از آن استفاده کنند که در ادامه با مهم‌ترین موارد آشنا می‌شویم.

 

  1. استراتژی تجارت به مصرف کننده (B2C)

    هدف از این نوع استراتژی بازاریابی چیست؟ در این استراتژی که بازاریابی برای فروش مستقیم و بدون واسطه محصولات و خدمات به مصرف کننده است، شناخت دقیق مصرف‌کنندگان از اهمیت زیادی برخوردار است. استفاده از شبکه‌های اجتماعی در این روش یکی از بهترین تاکتیک‌ها محسوب می‌شود.

  2. بازاریابی پرسنلی

    در این استراتژی بازاریابی از کارکنان سازمان و کسب و کار به عنوان سفیر و نمایندگان برند استفاده می‌شود. در واقع اگر یک کسب و کار بتواند کارکنان خود را با محصولات و خدماتی که ارائه می‌دهد راضی نگه دارد، شرایطی را به وجود می‌آورد که کارکنان به صورت دهان به دهان محصولات و خدمات سازمان و کسب و کار را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنند. این استراتژی برای سازمان‌ها یا کسب و کارهایی که نیروی انسانی زیادی دارند بسیار مؤثر خواهد بود.

  3. استراتژی تجارت به تجارت (B2B)

    این روش که می‌تواند به نوعی یک تفکر استراتژیک سازمانی هم محسوب شود، برای سازمان‌ها و کسب و کارهایی است که مشتریان آن‌ها افراد حقوقی هستند و آن‌ها محصولات و خدمات خود را به سازمان‌های دیگر ارائه می‌کنند. اما مفهوم این نوع استراتژی بازاریابی چیست؟ این استراتژی نسبت به B2C پیچیدگی‌های بیشتری دارد و با توجه به اینکه سازمان‌ها برای خرید محصول یا دریافت خدمات تحقیقات بیشتری انجام می‌دهند، برقراری رابطه با سازمان یا عقد قراردادهای همکاری بلند مدت می‌تواند یکی از روش‌های این استراتژی باشد.

  4. بازاریابی شبکه‌ای

    بازاریابی شبکه‌ای (Network Marketing) یکی از استراتژی‌های مؤثر در بازاریابی است. اما اساس کار این نوع استراتژی بازاریابی چیست؟ در این نوع بازاریابی هر یک از مشتریان در ازای ایجاد یک شبکه زیر مجموعه و فروش محصولات و خدمات، پاداش یا پورسانت دریافت می‌کنند که یکی از روش‌های نوین بازاریابی به حساب می‌آید.

  5. نیچ مارکتینگ (Niche Marketing)

    واژه Niche در لغت به معنای حجره یا فضای بسیار کوچک است. بر همین اساس می‌توان گفت که این نوع استراتژی بر بازاریابی هدفمند تمرکز دارد. در این استراتژی مهم‌ترین مسئله شناخت مخاطب و ساخت پرسونای مخاطب است که با دقت بالایی باید انجام شود. این استراتژی زیر مجموعه از مدیریت کسب و کار، برای بیزینس‌هایی که محصول یا خدمات خاصی را ارائه می‌کنند بهترین گزینه به حساب می‌آید.

  6. بازاریابی خیرخواهانه

    در بسیاری از موارد مشتریان به دلایلی غیر از منفعت شخصی خود از یک سازمان یا کسب و کار محصول خریداری می‌کنند. همین تمایل مشتریان به خریدهای خیرخواهانه یک فرصت طلایی برای کسب و کارها به حساب می‌آید تا بتوانند این انگیزه را در مخاطبان خود ایجاد کنند. به عنوان مثال افراد خرید محصولاتی که تأکید شده آسیب کمتری به محیط زیست وارد می‌کنند را بیشتر ترجیح می‌دهند و حتی در مواقعی هزینه بیشتری برای آن می‌پردازند.

  7. استراتژی بازاریابی ویروسی

    نوعی از استراتژی بازاریابی است که مانند یک ویروس گسترده و تکثیر می‌شود. اما اساس کار این نوع استراتژی بازاریابی چیست؟ لازمه این نوع استراتژی تولید محتوا با قابلیت ویروسی شدن است. به این معنی که مخاطبان از طیف‌های مختلف تمایل به اشتراک‌گذاری این نوع از محتوا داشته باشند.
    محتواهای ویروسی معمولا محتواهایی هستند که از جذابیت بالایی برای کاربران برخوردار هستند و به همین دلیل در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شوند تا کاربران به راحتی آن را با سایر افراد به اشتراک بگذارند و در اصطلاح محتوا وایرال شود. دقیقا شبیه به انتشار و تکثیر یک ویروس این محتوا منتشر شده و کاربران و مخاطبان بیشتری را به خود جذب می‌کند.

  8. بازاریابی مشارکتی

    در این بخش از آشنایی با مفهوم استراتژی بازاریابی چیست یا یکی از انواع این استراتژی، یعنی بازاریابی مشارکتی آشنا می‌شویم. در این روش یک کسب و کار با کسب و کار دیگری که مخاطبین هدف مشابهی دارند، همکاری کرده و بازاریابی انجام می‌دهد. گذراندن دوره mba مدیریت کسب و کار حتی در گرایش‌هایی به غیر از گرایش استراتژی مدیریت کسب و کار هم می‌تواند به شما برای کسب دانش بیشتر و حداقل‌های مدیریت استراتژیکی سازمان، کمک زیادی کند. 

  9. بازاریابی اینترنتی

    در حال حاضر یکی از بهترین و مؤثرترین استراتژی‌های بازاریابی محسوب می‌شود که با نام دیجیتال مارکتینگ نیز شناخته می‌شود. اما اساس کار این نوع استراتژی بازاریابی چیست؟ در این استراتژی، بازاریابی بر بستر اینترنت و از طریق سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی انجام می‌شود.

  10. بازاریابی محتوایی

    آخرین و مهم‌ترین استراتژی در مبحث استراتژی بازاریابی چیست، بازاریابی محتوایی یا Content Marketing است. در این روش از بازاریابی، کسب و کارها با ارائه محتواهای ارزشمند و مرتبط با حوزه کاری، مخاطبان را به صفحات فروش خود هدایت می‌کنند.
    اما مهم‌ترین لازمه این نوع از استراتژی بازاریابی چیست؟ شناخت دقیق مخاطب و تعریف پرسونای کاربری دقیق اولین قدم در این روش بازاریابی محسوب می‌شود. گام بعدی تولید محتواهای مفید و جذاب و در عین حال مرتبط با کسب و کار به صورت متنی، عکس، ویدئو، پادکست و غیره و انتشار آن در وب‌سایت یا شبکه‌های اجتماعی است به صورتی که کاربر را به صفحه فروش محصول یا خدمات هدایت کند.
    یکی از مهم‌ترین تاکتیک‌های این استراتژی بازاریابی SEO با بهینه‌سازی محتوا برای موتورهای جستجو است. در این روش کسب و کارها از طریق اصول سئو محتوایی و سئو فنی تلاش می‌کنند که رتبه وب‌سایت خود را در نتایج موتورهای جستجو به خصوص موتور جستجوی گوگل ارتقا دهند تا در صورت جستجوی محصولات و خدمات مرتبط توسط کاربران، صفحه سایت آن‌ها در رتبه‌های اول نمایش داده شود.

 

سخن آخر

در این مطلب از بلاگ بازاریابان ، به بررسی انواع استراتژی های بازاریابی و نحوه استفاده از آن در کسب و کار پرداختیم. امروزه کسب و کارهای مختلف برای کسب موفقیت و ماندگاری در بازار در رقابت شدیدی با سایر کسب و کارها قرار دارند. بازاریابی و تعیین استراتژی بازاریابی یکی از راه‌هایی است که می‌تواند با تعیین نقشه راه کلی و نحوه تبدیل مخاطبان و مشتریان بالقوه به مشتری واقعی، کسب و کارهای مختلف را در مسیر موفقیت قرار دهد. در واقع در پاسخ به این سوال که استراتژی بازاریابی چیست، می‌توان گفت که نقشه راه آینده یک کسب و کار برای جذب مشتریان و ارائه محصولات و خدمات به طیف گسترده‌تری از آنان است.



:: بازدید از این مطلب : 44
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 25 مهر 1403 | نظرات ()