روابط عمومی (PR) و بازاریابی
روابط عمومی (Public Relations) شغلی است که نیاز دارد افراد مشغول به آن، با رسانهها و مردم دیدار کنند. این شغل معمولاً با افرادی مانند سیاستمداران، نوازندگان، بازیگران و … ارتباط دارد. آنها از روابط عمومی استفاده میکنند و به آن احتیاج دارند زیرا مشاغل آنها با رسانهها و مردم ارتباط مستقیم دارد. آنها باید دائماً یک تصویر مثبت به رسانهها و مردم ارائه دهند. متخصصین روابط عمومی کسانی هستند که اطمینان حاصل میکنند آنچه را که لازم دارند به دست میآورند.
از طرف دیگر در بازاریابی همه چیز درمورد پول و کسب و کار است. بازاریابها فقط به روابطی اهمیت میدهند که میتواند به نفع آنها باشد. اما به نحوی اخیرا، روابط عمومی و بازاریابی باهم ارتباط زیادی پیدا کرده و برخی عملکرد این دو را اشتباه گرفتهاند. برخی میگویند که روابط عمومی و بازاریابی باهم تفاوتی ندارند. این مقاله در مورد تمایز روابط عمومی و بازاریابی است به این امید که متخصصان روابط عمومی و بازاریابان درک بهتری از این دو اصطلاح داشته باشند و بتوانند از آنها برای ارتقای سازمان و کسب و کار خود به طور موثر استفاده کنند.
روابط عمومی چیست؟
روابط عمومی را میتوان به عنوان زمینهای تعریف کرد که نگران حفظ و بهبود چهره عمومی سازمان است. روابط عمومی همچنین میتواند به عنوان واسطهای بین سازمان و مردم تعریف شود.
روابط عمومی با کمک به سازمان برای پیشبرد هدف اصلی آن در نظر عموم خدمات ارائه میدهد. روابط عمومی اهداف عمومی سازمان و همچنین آنچه سازمان در اختیار عموم قرار میدهد را برای مردم توضیح میدهد. این امر باعث میشود که درک بهتری از سازمان در بین مردم ایجاد شده و سپس اعتماد آنها جلب شود.
روابط عمومی اطمینان حاصل می کند که سازمان از نظر مردم شهرت خوبی داشته باشد. اگر شایعات بدی در مورد این سازمان وجود داشته باشد، مدیر روابط عمومی کسی است که شایعات را از بین میبرد. او همچنین تصویری دوستداشتنی از یک سازمان را با داستانها و مقالاتی که در رسانههای مربوطه یافت میشود، ایجاد میکند.
روابط عمومی درباره شهرت است. ظهور و درخشش نام یک سازمان به این بستگی دارد که متخصص روابط عمومی آن با شایعات، مشکلات و همچنین گامهای خود در ارتقاء سازمان چقدر خوب و ماهرانه برخورد میکند.
اما روابط عمومی فقط به نفع سازمان نیست. متخصصان روابط عمومی همچنین با انتقال پیامها، نیازها و خواستههای عموم به شرکت، به مردم کمک میکنند. آنها انواع مختلف رسانهها را برای تفسیر سازمانی که در آن کار میکنند و همچنین محصولات یا خدماتی که سازمان ارائه کرده است، از نزدیک تحت نظر دارند.
شکایات و پیشنهادات به متخصصان روابط عمومی ارائه میشود و آنها کسی هستند که در هنگام استفاده از محصول یا خدمات سازمان و همچنین پیشنهادی که مردم برای بهبود سازمان ارائه میدهند، به مدیران سطح بالاتر در مورد مشکلات پیش روی مردم اطلاع میدهند.
این بدان معنی است که روابط عمومی هم برای شرکت و هم برای مردم کار میکند. متخصصان روابط عمومی به عنوان نماینده سازمان در بین مردم و همچنین نماینده عموم در سازمان کار میکنند.
روابط عمومی باید برداشت مردم و سازمان را نسبت به یکدیگر تغییر داده و آن را حفظ کند. متخصصان روابط عمومی باید رفتار جدیدی را در درون این دو عنصر ایجاد کرده، رفتار را تقویت کنند و سپس هر رفتار منفی را که نسبت به یکدیگر داشتند اصلاح کنند.
بازاریابی چیست؟
بازاریابی یک فرایند اجتماعی و مدیریتی است که توسط آن افراد و گروهها از طریق ایجاد، ارائه و تبادل محصولات با ارزش با دیگران، آنچه را که میخواهند و نیاز دارند، بدست میآورند.
به عبارت دیگر، بازاریابی فعالیتی است که در آن فرد یا سازمان، محصول و خدمات را براساس شناسایی خواستهها و نیازهای عمومی ایجاد کرده و ارائه میدهد. مبادلهای با شرکت انجام خواهد شد تا عموم مردم آنچه را که میخواهند و نیاز دارند بدست آورند.
بازاریاب نه تنها تقاضایی برای محصولات و خدمات ارائه شده توسط فرد یا سازمانی ایجاد میکند، بلکه همچنین تلاش میکند تا تقاضاها را متناسب با عرضه تنظیم نماید. معمولاً تقاضا برای محصولات و خدمات کسب و کار دوره خاص خود را دارد که در ابتدا نرخ تقاضا زیاد بوده و سپس به آرامی کاهش مییابد.
یک شخص و سازمان باید به این فکر کنند که چگونه میتوانند از این اتفاق جلوگیری کنند یا حداقل میزان تقاضای محصول و خدمات خود را حفظ کنند. این زمانی است که بازاریابی واقعاً موثر واقع میشود.
اگرچه وظیفه بازاریابی تأمین خواستهها و نیازهای مشتری جدا از خواستهها و نیازهای سازمان است، مشتری و سازمان بدون بهرهمندی از یکدیگر وجود نخواهند داشت. مشتری راضی، محصول یا خدمات یک سازمان را اگر به نفعش باشد و محصول و خدمات از شهرت خوبی برخوردار باشند، خریداری می کند. سازمان نیز با ارائه بهترین کیفیت برای محصول یا خدمات خود، مشتری را راضی میکند تا از محصولاتش استفاده کند.
روند بازاریابی به تنهایی وجود ندارد. برای ایجاد بازاریابی خوب، عناصر زیادی در سازمان وجود دارد. بازاریابی شامل عناصری مانند مدیریت محصول یا خدمات، توزیع، فروش، مدیریت اطلاعات بازاریابی، تأمین مالی، قیمتگذاری و خدمات است.
یک سازمان، نیاز به بازاریابی کوچک یا بزرگ دارد. بازاریابی میتواند به سازمان کمک کند تا مشتری را به خود جلب کند. یک سازمان باید خود را به مردم معرفی کند تا شناخته شود. با بازاریابی، سازمان سریعتر مشتری را به دست میآورد. مثلاً کافهای که دارای دیوارهای تزئینی با رنگهای روشن و محیط دنج باشد به احتمال زیاد مشتری بیشتری خواهد داشت تا کافهای که دارای دیوارهای ساده و تاریک و کسلکننده با میزهای کثیف باشد.
هنگامی که مشتریان از محصول راضی باشند، سازمان قادر است مشتری را حفظ کند. مشتری وفادار همیشه از سازمان پشتیبانی کرده و محصولات یا خدمات آن را خریداری یا استفاده خواهد کرد.
:: بازدید از این مطلب : 40
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0