نوشته شده توسط : کاریاب

چگونه یک واحد بازاریابی مؤثر را ایجاد و آن را مدیریت کنیم؟

مقدمه: معمولاً استقرار CRM  با واحد فروش شروع می شود و تمامی کسب و کارها هم واحد فروش دارند، اما با رشد شرکت نیاز به فعالیتهای بوجود می آید که در چارچوب وظایف واحد فروش قابل تعریف نیست ولی بدون آن فروش هم قابلیت های اجرایی نخواهد داشت. اینجاست که پاسخ مشاور به این نیازها، تأسیس واحد بازاریابی است.

در این مقاله، به تعریف وظایف واحد بازاریابی پرداخته می شود و راهنماییهای در خصوص مدیریت آن نیز ارائه خواهد شد. همچنین باید یادآوری کنیم که بخشی از توان نرم افزارهای CRM مربوط به بازاریابی است و علاوه بر آموزش CRM  آموزش دانش بازاریابی و تشکیل واحد بازار یابی هم در استقرار موفق سیستم مدیریت ارتباط با مشتری نقشی مؤثر خواهد داشت.

 

شروع….

هنگامی که من برای اولین بار در حوزه بازاریابی مشغول به کار شدم، چیزی در مورد ساختار کسب و کار نمی دانستم. در واقع، من به طور اتفاقی وارد حرفه  بازاریابی شدم. نقش من به عنوان یک نویسنده به طور کاملا تصادفی مرا به سمت این حوزه هدایت کرد. اما هنگامی که در نقش کارشناس بازاریابی شروع به کار در شرکت های کوچک کردم، فهمیدم که یک بخش بازاریابی مؤثر چقدر می تواند مهم باشد.

اگر تیم شما به خوبی ساخته و بعد مدیریت نشود، موفق شدن در جذب مشتری بالقوه و معرفی شرکت حتما کار سختی برایتان خواهد بود؛ به همین دلیل مهم است که باید نسبت به ساخت تیم بازاریابی خودتان توجه و دقت زیادی داشته باشید.

در این مقاله، نحوه عملکرد یک بخش بازاریابی، نحوه سازماندهی و نحوه مدیریت موثر آن را با یکدیگر بررسی می کنیم.

وظایف واحد بازاریابی:

۱. تدوین استراتژی بازاریابی

یکی از مهمترین نقش های واحد بازاریابی، تدوین استراتژی بازاریابی است.

تدوین استراتژی بازاریابی به معنای ایجاد یک برنامه بازاریابی است که در آن شما مأموریت شرکت خودتان (خلاصه ای از اهداف و ارزش ها) را بازنگری می کنید، شخصیت پردازی مشتریان یا خریداران را انجام می دهید، موضوعات تولید محتوا را تعیین می کنید، شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) را تعریف می کنید، تجزیه و تحلیل رقبا را انجام می دهید و در آخر هم در مورد بودجه تصمیم می گیرید.

تیم بازاریابی شما ممکن است هر شش ماه  یا حتی هر سه ماه یکبار برنامه بازاریابی را تهیه کند. علاوه بر این، تیم های مختلف در بخش بازاریابی ممکن است به جنبه های خاصی از برنامه بازاریابی مثل رسانه های اجتماعی، بازاریابی محتوا، رونمایی از محصول و غیره بپردازند.

در واقع این طرحی است که تیم بازاریابی برای تشریح استراتژی های خود برای تحقق اهداف سالانه استفاده خواهد کرد. این طرح شامل کانالها و منابع مورد نیاز برای اجرا و پیگیری موفقیت آمیز استراتژی خواهد بود.

۲. مدیریت نام تجاری یا برند

یکی دیگر از وظایف واحد بازاریابی، مدیریت برند است. ممکن است برای ایجاد راهنمای منابع برند، تیم متخصصان گرافیک و طراحی را استخدام کنید. این کار جزئیاتی مثل رنگ های سازمانی، لوگوها، راهنمای سبک نوشتاری، قالبها و منابع مورد استفاده توسط شما را با دقت شرح می دهد.

به عنوان مثال، می توانید «تیم ایجاد زیرساختهای برند» متشکل از طراحان ارتباط تصویری، طراحان گرافیک، ویراستاران و برنامه نویسان وب سایت را تشکیل دهید.

تیم بازاریابی شما نه تنها مسئول دارایی های هنری و خلاقیتهای تصویری برند شماست، بلکه عهده دار اطلاع رسانی کسب و کار شما نیز هست.

در واقع تیم بازاریابی تعیین کننده مسیر اطلاع رسانی و شخصیت برند شماست.

۳. ایجاد کمپین های مستمر و موقت

تیم بازاریابی علاوه بر تعیین سیاستهای اطلاع رسانی ، باید کمپین های مستمر و موقت را هم مدیریت کند.

یک کمپین موقت ممکن است رونمایی از یک محصول یا یک کمپین کوتاه مدت برای تبلیغ یک رویداد باشد. کمپین های همیشگی هم می توانند استراتژی انتشار دائمی محتوا در شبکه های اجتماعی یا استراتژی سئو باشند.

شرکت شما هم کمپین های کوتاه مدت و هم کمپین های بلند مدت خواهد داشت و این وظیفه تیم بازاریابی شماست که علاوه بر اطلاع رسانی جامع، این کمپین ها را نیز ایجاد و مدیریت نماید.

۴. تولید محتوا برای تمامی موضوعات بازاریابی

تیم بازاریابی برای ایجاد کمپین ها و پروژه ها، نیاز به ایجاد و تولید داراییهای هنری خلاقانه دارد.

داراییهای هنری خلاقانه شامل عناصر گرافیکی وب سایت، وبلاگ، ایمیل ها، رسانه های اجتماعی یا مطالب تبلیغاتی شما خواهد بود. اگر لازم باشد اجزای سازنده این داراییها می تواند تصویر، ویدئو، متن و حتی انیمیشن هم باشد.

ایجاد این اقلام به زمان نیاز دارد، اما مسئولیت تیم بازاریابی این است که نشان دهد به خوبی تمامی اجزای یک کمپین را می تواند تعریف و کنترل کند.

۵. تدوین استراتژی های بهینه سازی موتورهای جستجو(سئو)

بدون اشاره به سئو نمی توان در مورد بازاریابی صحبت کرد. تیم سئو، تیمی است که مسئول ایجاد استراتژی بازاریابی دیجیتال ارگانیک برای کسب و کارشماست.  

تیم بازاریابی باید با استفاده از کلمات کلیدی ایده پردازی کند، تحقیق کند، نقاط ضعف کسب و کار شما را در نظر بگیرد و به نوشتن و تدوین محتوای بهینه شده برای جستجو کمک کند.

ترافیک ارگانیک یا طبیعی یکی از مهمترین منابع ترافیکی جذب مشتری است زیرا اجرای روشهای آن ارزان است.

۶. نظارت بر صفحات شبکه های اجتماعی شرکت

شبکه های اجتماعی وظیفه دیگری است که مسئولیت آن بر دوش تیم بازاریابی است. تیم بازاریابی باید استراتژی ای را تعیین کرده و شبکه های  شما را مدیریت کنند. شما ممکن است یک صفحه در اینستاگرام ایجاد کنید و تیم بازاریابی شما هم باید آن را کنترل و به روز رسانی کند.

محتواهای رسانه های اجتماعی، داراییهایی محسوب می شوند که برند شما را معرفی می کنند. در شبکه های اجتماعی، آگاهی از برند و هدایت ترافیک به سمت وب سایت شما از اهمیت زیادی برخوردار است.

تیم شبکه های اجتماعی نیاز به تخصص بیشتری دارند و دارای استراتژیهای متفاوتی از تیم اصلی بازاریابی هستند و لازم اصلی از عمق تکنیکی مورد نیاز هم برخوردار باشند.

۷. ایفای نقش کارشناس روابط عمومی

در تیم بازاریابی، ممکن است یک کارشناس روابط عمومی یا ارتباطات داشته باشید که مسئول ارتباطات استراتژیک شرکت با سایر سازمانها و عموم باشد.

این کار شامل نوشتن خبرها در مطبوعات و مدیریت درخواست های رسانه ها است. علاوه بر این، این تیم تخصصی مسئولیت پاسخ به  درخواستهای رسانه ها را نیز بر عهده خواهد داشت. در واقع آنها باید سعی کنند تا آگاهی مشتریان را در مورد برند به طور کلی افزایش دهند.

۸. اجرای تحقیقات بازار

برای شناخت مشتریان، تیم بازاریابی باید تحقیقات بازار را انجام دهند.

تیم بازاریابی آزمایشهایی طراحی می کند و بر اساس آن محصولاتی که مشتریان خواهان آن هستند را مشخص می کنند و جلسات گروه های کانونی برای دریافت مستقیم بازخور سازماندهی می کنند.

۹. پشتیبانی از تیم فروش

یکی از وظایف اصلی تیم بازاریابی، یافتن سرنخ های مناسب برای کارشناسان فروش است.

با استفاده از نرم افزارهای اتوماسیون بازاریابی، تیم شما می تواند سرنخ ها را دنبال کرده و پرورش دهد تا منجر به فروش بیشتر شود.

علاوه بر این، تیم بازاریابی با آماده کردن چاشنی های فروش نظیر کاتالوگها و اقلام تبلیغاتی فرایند فروش را تقویت می کند.

۱۰. برنامه ریزی رویدادها، وبینارها یا سمینارهای آنلاین

اگر قصد دارید از هر نوع رویدادی، سمینار یا وبیناری میزبانی کنید، احتمالاً تیم بازاریابی شما برنامه ریزی های لازم را انجام می دهد.

تیم بازاریابی باید اطمینان حاصل کند که اطلاع رسانی در مورد رویداد شما با اطلاع رسانی از برند شما هماهنگ است. علاوه بر این، آنها برای تبلیغ رویداد های  مربوط به کسب و کار شما مطالبی را تهیه و طراحی می کنند.

چگونه بخش بازاریابی را سازماندهی کنیم؟

حالا که در مورد وظایف واحد  بازاریابی اطلاعات بیشتری بدست آورده اید، ممکن است در مورد چگونگی سازماندهی از این تیم سوالاتی را در ذهن خود داشته باشید. 

ساختار مهم است زیرا به دستیابی تیم شما به موفقیت کمک می کند. ساختار تیمی ضعیف می تواند بر روی بازده و نتایج کلی هم تاثیر بگذارد.

بنابراین، چگونه باید واحد بازاریابی خود را سازماندهی کنید؟ پاسخ این است که: این کار به نیازهای شرکت شما بستگی دارد.

اگر کسب و کاری کوچک یا یک شرکت بزرگ را اداره می کنید، ساختار واحد بازاریابی آن متفاوت خواهد بود. در ادامه به بررسی دقیق نقشها و ساختارهای مورد نیاز واحد بازاریابی در سازمانهایی با تنوع اندازه می پردازیم:

کسب و کارهای کوچک

در یک کسب و کار کوچک، احتمالاً نمی توانید یا نیاز ندارید به ازای هر بخش  از استراتژی کسب و کار خود  واحد سازمانی جداگانه ای داشته باشید. در عوض، به احتمال زیاد واحد بازاریابی شما بین یک تا سه نفر خواهد بود و آنها تمام کارهای مورد نیاز بازاریابی را انجام می دهند . ممکن است به یکی یا ترکیبی از سمت های زیر نیاز داشته باشید:

  • مدیر بازاریابی: این شخص مدیر اصلی بازاریابی است که مسئولیت تدوین استراتژی و اجرای آن را به عهده دارد.
  • مسئول هماهنگی فعالیتهای بازاریابی: این شخص مسئول ایجاد محتوا و اجرای استراتژی های ارائه شده توسط شرکت خواهد بود.
  • دستیار بازاریابی: این شخص مسئول اجرای تمامی فعالتهای بازاریابی است و به مسئول هماهنگی بازاریابی در تدوین داراییها و محتواهای شرکت کمک می کند.

کسب و کارهای متوسط

اگر شرکتی در حال رشد باشد نیاز بیشتری به واحد بازاریابی خواهد داشت، ئر این شرایط به احتمال زیاد لازم است سمت ها و افراد بیشتری را در واحد بازاریابی  داشته باشید. به عنوان یک شرکت متوسط​​، ممکن است به اضافه کردن برخی از متخصصین زیر فکر کنید:

  • متخصص شبکه های اجتماعی: این شخص مسئول تدوین استراتژی رسانه های اجتماعی و نگهداری از پلت فرم های رسانه های اجتماعی شماست.
  • متخصص سئو: این فرد استراتژی جستجوی ارگانیک را تدوین می کند و با مسئولین هماهنگی بازاریابی شما که محتوا تولید می کنند به تعامل می پردازد. کارشناس سئو حتی ممکن است خودش مطالب را بنویسد.
  • مسئول هماهنگی با افراد تأثیرگذار و مشارکتها: همزمان با رشد شرکت، کار کردن با افراد تأثیرگذار وهمکاری با سایر شرکتها برای تقویت برند از اهمیت زیادی برخوردار است. همانطور که شرکت رشد می کند، ممکن است بخواهید یک متخصص را به طور اختصاصی برای این نقش استخدام کنید.
  • رئیس روابط عمومی / کارشناس ارتباطات: باز هم با رشد شرکت به شخصی احتیاج دارید که به خواسته های رسانه ها و ارتباطات جمعی رسیدگی کند.
  • کارشناس بهینه سازی نرخ تبدیل: افزودن یک متخصص بهینه سازی نرخ تبدیل هم به رشد شرکت شما کمک می کند. این متخصص مسئول طراحی پیشنهادهایی است که مخاطبان شما را بیشتر جذب کند.

شرکت های بزرگ

بعد از اضافه کردن متخصصان، اگر تبدیل به شرکتی بزرگ شوید احتمالاً برای پشتیبانی از هر متخصص اقدام به افزودن تیم های متعددی می کنید. در ادامه چندین سمت را معرفی می کنیم که می توانید آنها را اضافه کنید:

  • مدیر ارشد بازاریابی(CMO): مسئول تدوین استراتژی جامع و برقراری ارتباط با مدیران ارشد است.
  • معاون بازاریابی: استراتژی های مدیر ارشد بازاریابی را اجرا می کند. شما می توانید چندین معاون را مسئول تیم های مختلف کنید؛ مانند جذب ، تولید محتوا، مدیریت برند و غیره.
  • خدمات خلاقیت های هنری: تیم خلاقیت های هنری شما مسئولیت طراحی لوگو، رنگها و قالب های نوشتاری را به عهده خواهد داشت. تیم خلاقیت هنری مسئول مدیریت برند هم است. علاوه بر این، آنها با طراحی گرافیک و ایجاد محتوا از تیم های دیگر هم پشتیبانی می کنند.
  • کارشناسان تحقیق بازار: این افراد مسئول تحقیق و تجزیه و تحلیل مسائلی هستند که بر روی تصمیمات بازاریابی تاثیر می گذارد. با رشد بیشتر، لازم است یک تیم کامل را به تحقیقات بازار اختصاص بدهید.
  • متخصصان تولید محتوا: یک متخصص تولید محتوا، مسئول تولید انواع محتواها خواهد بود؛ چه محتوا مربوط به پست های وبلاگ باشد، چه محتوای رسانه های اجتماعی یا مطالب وب سایت باشد. شما احتمالاً در تمام تیمها، متخصصان تولید محتوای زیادی لازم خواهید داشت؛ از جمله تیم خلاقیت های هنری، تیم رسانه های اجتماعی، تیم روابط عمومی، تیم سئو، تیم بهینه سازی نرخ تبدیل و غیره.
 

اکنون لازم است از خود بپرسید که: وقتی تیم تشکیل شد و برنامه هم تدوین شد، چگونه بخش بازاریابی  باید مدیریت شود؟

در ادامه به نکات و نمونه های عالی اشاره می کنیم که باید هنگام مدیریت تیم بازاریابی آنها لازم است آنها را در خاطر داشته باشید.

۱. افراد متنوعی را در واحد بازاریابی استخدام کنید

هنگامی که واحد بازاریابی را اداره می کنید، مسئولیت توسعه استراتژی های جدید و نوآورانه را به طور سالانه بر عهده دارید. شما باید در چندین کانال برای مخاطبان متعدد محتوا ایجاد کنید.

این امر مستلزم داشتن یک تیم متنوع است. باید برای کمک به موفقیت این تیم افرادی را استخدام کنید که دارای پیشینه های مختلف و سطح تجربیات متفاوتی هستند.  

هرچه دیدگاههای متنوعی در تیمتان باشید، ایده های بهتری خواهید داشت و در نهایت روشهای شما هم نوآورانه تر خواهد بود.

۲. روی ابزارهای اتوماسیون بازاریابی سرمایه گذاری کنید

اگر تیم بازاریابی را اداره می کنید، اطمینان حاصل کنید که کارمندان شما تمام منابع لازم برای موفقیت را در اختیار دارند.

به عنوان مثال، وقتی تیم شما مجبور است همه کارها را به صورت دستی انجام دهد، نمی توانید از آنها بخواهید که وقت کمتری را در شبکه های اجتماعی بگذرانند. برای اینکه آنها وقت کمتری را صرف رسانه های اجتماعی کنند به یک ابزار اتوماسیون نیاز دارند.

یعنی لازم است شما باید تمامی نرم افزارهای مورد نیاز کارشناسان مانند اتوماسیون بازاریابی، ابزارهای تحلیل سئو و ابزارهای برنامه ریزی رسانه های اجتماعی را تهیه کنید.

۳. با تیم های دیگر همسو و هماهنگ شوید

برای اداره یک تیم بازاریابی به طور موثر، شما باید با تیم های دیگر از جمله تیم های توسعه محصول، فروش و خدمات مشتریان همکاری نمایید.

این تیم ها به طور همزمان کار می کنند تا اطمینان خاطر داشته باشند که همه آنها موفق می شوند. در HubSpot (توسعه دهنده و تولید کننده محصولات نرم افزاری برای بازاریابی و خدمات مشتری)، ما این ایده را به صورت یک «چرخ لنگر» نشان می دهیم.

به گفته «جون دیک» معاون بازاریابی هاب اسپات : «چرخ نشان دهنده یک فرایند حلقوی است که در آن مشتریان موجب رشد شرکت ما می شوند. ما هر چه بیشتر در زمینه بازاریابی مشتریان، حمایت از مشتری و جذب مشتریان جدید سرمایه گذاری کرده ایم. ما در فضای یکپارچه ای سرمایه گذاری کرده ایم که به مشتریان کمک می کند تا کارهای بیشتری با نرم افزارهای هاب اسپات انجام دهند و ارزش واقعی را برای افرادی ایجاد می کنیم که مجموعه نرم افزارهای ما را پذیرفته اند.»

در نهایت، ایده اصلی همان ارتقا همکاری بین تیمی است.

۴. به تیم خود آموزش دهید

توسعه مداوم حرفه ای چیزی است که متخصصان بازاریابی برای موفقیت به آن احتیاج دارند. توسعه حرفه ای به کارکنان شما کمک می کند تا به متخصصان بازاریابی بهتری تبدیل شوند و برای شرکت شما درآمد بیشتری کسب کنند.

سرمایه گذاری در آموزش به تیم خودتان، کاری بسیار مهمی است؛ به خصوص اگر تیم کوچکی را اداره کنید. هنگامی که افراد باید همه فن حریف باشند، شما باید حرفه های زیادی را به افراد تیم آموزش دهید.

۵. فرآیندهای خود را استاندارد سازی کنید

مهم نیست که یک تیم بازاریابی کوچک را اداره می کنید یا بزرگ، مسئله ترک خدمت همیشه وجود دارد. اطمینان حاصل کنید که هیچ یک از فرآیندهای شما به یک شخص یا دانش یک فرد متکی نیست.

به یاد  می آورم که من در شرکتی کار می کردم که و پروژه ای به من محول شد و بعد وقتی در مورد آموزش از آنها پرسیدم، گفتند که: تنها کسی که می داند چگونه این کار را انجام دهد، شرکت را ترک کرده است.

سعی کنید از این مشکلات جلوگیری کنید. همزمان با پیشرفت شرکت، فرآیندهای شما هم باید مقیاس پذیر باشند. سر و سامان دادن و استاندارد سازی سیستم ها به آموزش موثر اعضای جدید تیم کمک می کند.

۶. از استخدام افراد متخصص ترسی نداشته باشید

اگر در کسب و کار کوچکی مشغول به فعالیت هستید و فقط یک یا دو نفر در تیم بازاریابی شما حضور دارند، نباید از صرف هزینه برای برون سپاری خدمات بترسید.

امکان دارد دو نفر را استخدام کنید که «همه فن حریف» هستند، اما در واقع در هیچ کاری مهارت لازم را ندارند. شما نمی خواهید وقت و هزینه خود را هدر دهید، در حالیکه تیم شما دارد سعی می کند تازه بفهمد تا چگونه کارها را انجام دهد.

به جای این کار، پول خود را در استخدام متخصصان یا نیروهایی سرمایه گذاری کنید که تیم بازاریابی شما می تواند آنها را مدیریت کند. به این ترتیب افراد متخصص می توانند بر روی پروژه هایی متمرکز شوند که در آنها مهارت کافی را دارند.  

۷. فرآیند معارفه و شروع به کار را برای افراد جدید تدوین کنید.

آموزش برای موفقیت تیم شما امری بسیار مهم است. اگر فرایند معارفه ثابتی داشته باشید، آموزش هم آسان تر می شود. شاید بخواهید یک تیم معارفه داشته باشید که به آموزش همه کارکنان جدید کمک می کنند و سپس همین کارکنان جدید آموزش های تکمیلی خود را به پایان می رسانند تا آموزش تیمی را کامل کنند (این همان روشی است که در هاب اسپات ازآن استفاده می شود).

رهبر هر تیم باید فرایندمعارفه را برای افراد گروه خود اجرا کند (زیرا فرآیند معارفه در هر سمت منحصر به فردی، متفاوت خواهد بود). هرچه این روند همسان تر باشد، کارآمدتر و موثرتر خواهد بود.

ایجاد و مدیریت تیم بازاریابی، فرآیند متفاوتی برای شرکت های مختلف محسوب می شود. شرکت شما نیازهای متفاوتی خواهد داشت، بنابراین از تکرار و اصلاح فرآیندهای ذکر شده در این مقاله اصلا ترسی نداشته باشید.

 

نویسنده: Rebecca Riserbato

ترجمه: دکتر فرشید عبدی- استاد دانشگاه و موسس مُدام



:: بازدید از این مطلب : 21
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 16 آبان 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

انواع بازاریابی پولساز و تاثیرگذار

آشنایی با انواع بازاریابی به شما کمک می‌کند تا از راه‌های مختلفی مشتری جذب کنید و فروشتان چند برابر شود. به همین دلیل باید انواع روش های بازاریابی را بدانید و از آن‌ها استفاده کنید. به این ترتیب می‌توانید مشتریان بیشتری جذب کنید.

در حالی که در دنیا بیشتر از ۱۵۰ نوع بازاریابی وجود دارد، اغلب صاحبان کسب و کارهای ایرانی نهایتا از ۶ الی ۷ روش آن استفاده می‌کنند! در واقع آشنا نبودن با روش‌های محبوب بازاریابی به معنی از دست دادن بسیاری از مخاطبان و البته از دست دادن پتانسیل بالای این تکنیک‌های مارکتینگ برای کسب درآمد است.

پس اگر نمی‌خواهید جزو صاحبان کسب و کاری باشید که به دلیل عدم وجود دانش کافی بسیاری از فرصت‌ها را از دست می‌دهند با من در این مقاله همراه شوید تا انواع بازاریابی مناسب بازار ایران را به شما معرفی کنم.

انواع بازاریابی

تعداد روش‌ها و تکنیک‌های بازاریابی بسیار زیاد است اما در این مقاله سعی می‌کنم به جای هدر دادن زمان‌تان صرفاً به سراغ تکنیک‌های واقعا اثربخش بروم. همینطور در مورد بعضی از روش‌ها و انواع بازاریابی، مقاله‌های جداگانه‌ای داریم که در میان همین مطلب به آنها لینک می‌دهم تا در صورت نیاز اطلاعات‌تان را در موردشان بیشتر کنید.

1_ بازاریابی سنتی

رایج‌ترین روش بازاریابی! این همان چیزی است که از چند ده سال قبل تا الان مشاهده‌گرش هستید. در واقع تمامی روش‌هایی مثل تبلیغ در تلویزیون، تبلیغات شهری، انتشار آگهی‌ در روزنامه، خرید بیلبورد و غیره زیر مجموعه بازاریابی سنتی است. البته وجود کلمه سنتی در نام این روش بازاریابی به معنی منقضی شدنش نیست. همانطور که مشاهده می‌کنید بازاریابی سنتی هنوز هم به شدت پرطرفدار است ما بعد از به وجود آمدن بازاریابی اینترنتی و محبوب شدن دنیای وب میان مخاطبان، دست‌خوش تغییراتی شده.

2_ بازاریابی برونگرا

بازاریابی برونگرا به تمامی روش‌های بازاریابی و تبلیغات اشاره دارد که در آن برند و کسب و کار خودشان به سراب مخاطب می‌روند. مثلاً اینکه شما تبلیغات‌تان را در جایی مثل تلویزیون یا یک پیج اینستاگرامی به انتشار در بیاورید، در حال بازاریابی برونگرا هستید. مهم‌ترین ویژگی بازاریابی برونگرا این است که در آن به نوعی باید مزاحم مخاطب شوید تا بتوانید نظرش را جلب کنید.

3_ بازاریابی درونگرا

انقلاب جدید دنیای بازاریابی و البته نقطه مقابل بازاریابی برونگرا! در این روش به جای اینکه به سراغ مخاطب برویم سعی می‌کنیم در جایی حضور پیدا کنیم که خود مخاطب در زمان درست به سراغ‌مان بیاید. مثلا بعد از «راه اندازی وب سایت»، آن را در گوگل سئو می‌کنید. به این ترتیب وقتی مخاطب کلمات مورد نظرش برای رسیدن به یک صفحه وب در جهت خرید موبایل را جستجو می‌کند به صفحه سایت شما می‌رسد.

اینجا به هیچ عنوان ما خودمان را به زور و با مزاحمت به مخاطب نشان نداده‌ایم بلکه صرفاً در مکان و زمان درست در مقابل دید او قرار گرفته و به همین دلیل هم هست که نرخ تبدیل این روش بازاریابی نسبت به روش بازاریابی برونگرا بیشتر است. به طور کلی تمامی روش‌های بازاریابی این مقاله و تمامی دیگر روش‌ها یا جزء بازاریابی درونگرا هستند یا برونگرا.

4_ بازاریابی دیجیتال

«بازاریابی دیجیتال» یا دیجیتال مارکتینگ که گاهاً با بازاریابی اینترنتی اشتباه گرفته می‌شود، به تمامی راهکارهای بازاریابی اشاره دارد که در آن از ابزارهای دیجیتال استفاده می‌کنیم. این یعنی تبلیغ در تلویزیون که یک ابزار و دستگاه دیجیتالی است نوعی دیجیتال مارکتینگ محسوب می‌شود و همینطور تبلیغ در فلان اپلیکیشن موبایل که بازهم یک ابزار دیجیتال است جزوی از بازاریابی دیجیتال خواهد بود.

5_ بازاریابی اینترنتی

مهم‌ترین زیر شاخه بازاریابی دیجیتال محسوب می‌شود که در آن از تمامی ابزارها و راهکارهای موجود در دنیای وب برای جذب مخاطب، افزایش فروش یا برندسازی استفاده می‌کنیم. امروز هر کدام از زیر مجموعه‌های بازاریابی اینترنتی خودشان به اندازه یک دنیا حرف برای گفتن دارد. مثلاً بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی یا سئوی وب سایت یا تبلیغات اینترنتی.

6_ بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا خودش یک دنیای گسترده و بزرگ است که البته از زیر مجموعه‌های بازاریابی اینترنتی و بازاریابی درونگرا محسوب می‌شود. در این روش  سعی می‌کنیم با انتشار محتوا در دنیای وب، ابتدا مخاطبان را با برند خودمان آشنا کرده سپس آنها را به دنبال کردن رسانه‌مان ترغیب و در نهایت به خریدار تبدیل‌شان کنیم.

البته یک نکته مهم وجود دارد و اینکه بازاریابی محتوا صرفاً به دنیای وب محدود نمی‌شود! حتی اگر تاریخچه بازاریابی محتوا را بخوانید متوجه می‌شوید که اولین برند‌ها با انتشار مجلات و محتوا‌های چاپی اقدام به انجام آن کردند.

به عنوان یک نمونه خوب از بازاریابی محتوا می توانم به «بازاریابی در اینستاگرام» اشاره کنم که در آن سعی می‌کنیم با انتشار پست و استوری مخاطبان را نسبت به وجود برند خودمان آگاه کرده و سپس آنها را به خرید ترغیب کنیم. اصلا همین مقاله که الان در حال خواندنش هستید، نتیجه بازاریابی محتواست که هدف ما از نوشتنش، آشنا کردن شما با برند خودمان و در آینده ترغیب‌تان به خرید محصولاتی مثل محصول «فروشگاه ساز» است.

7_ بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی

به دلیل محبوبیت زیاد رسانه‌هایی مثل اینستاگرام و تلگرام در ایران و فیسبوک و غیره در خارج از کشور شاید بتوان گفت بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی امروز به عنوان محبوب‌ترین روش و انواع بازاریابی شناخته می‌شود. مهم‌ترین بخش بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی تولید محتواست. البته امروز به دلیل رقابت بالا صرفاً تولید محتوای عادی جواب‌گو نیست و الزاماً باید به سراغ تولید محتوای واقعا جذاب و خلاقانه برویم.

8_ بازاریابی ویدیویی

بر اساس آمار منتشر شده در سال ۲۰۲۱ حدود ۸۷ درصد از متخصصان بازاریابی  گفته‌اند که استفاده از ویدیو در استراتژی بازاریابی آن‌ها بازدهی خوبی داشته. این موضوع و البته علاقه شدید مخاطبان به ویدیو باعث شده «ویدیو مارکتینگ» به عنوان یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های بازاریابی بسیاری از برند‌ها انتخاب شود.

9_ بازاریابی ایمیلی

قبلا در بسیاری از مقالات وب سایت پورتال به «بازاریابی ایمیلی» و اهمیت آن اشاره کرده‌ام. در این روش بازاریابی ابتدا سعی می‌کنیم به بهانه‌ای مثل ارسال یک آموزش رایگان یا ارسال یک هدیه یا هر چیز دیگری، ایمیل مخاطب را از خود او دریافت کنیم. در ادامه سعی می‌کنیم به کمک سیستم‌های ایمیل مارکتینگ بر اساس یک زمان‌بندی به طور هفتگی یا ماهانه برای او ایمیل‌هایی با محتوای مختلف و البته جذاب ارسال کنیم.

به این ترتیب به مرور تعامل و ارتباط بین ما و مخاطب بالا رفته و در این بین گاها با ارسال ایمیل‌های تبلیغاتی، او را ترغیب به خرید مستقیم محصول کرده یا در مسیر  قیف فروش قرارش می‌دهیم.

در ضمن، اگر یک موقع تصور می‌کنید که بازاریابی ایمیلی قرار نیست برای کسب و کار شما و دیگر کسب و کارهای ایرانی بازدهی داشته باشد، بدانید این روش بازاریابی همین الان برای خیلی از کسب و کارها در ایران، به عنوان دومین یا سومین روش بازاریابی محبوب استفاده می‌شود.

10_ اینفلوئنسر مارکتینگ

در این نوع بازاریابی ما ابتدا به سراغ یک فرد تاثیر‌گذار می‌رویم. منظور از تاثیرگذار کسی است که برای جامعه هدف محصول ما یک انسان معتبر و قابل احترام محسوب می‌شود. در درجه دوم این فرد تبلیغ محصول یا خدمات یا برند ما را انجام می‌دهد. حالا این تبلیغ ممکن است از طریق ارسال یک پست یا استوری در پیج خودش یا از طریق حضور در رویداد شرکت ما و... باشد. در نهایت به دلیل اعتبار زیادی که این فرد در دیدگاه مخاطبان علاقه‌مند به محصول ما دارد اگر به درستی از این روش بازاریابی استفاده کنیم می‌توانیم به فروش و برندسازی زیادی برسیم.

11_ بازاریابی پیامکی

احتمالا از قبل با این یکی آشنایی دارید. در این روش بازاریابی ما سعی می‌کنیم در مرحله اول شماره تماس مخاطبان علاقه‌مند به محصول یا خدمات‌مان را از آنها دریافت کنیم. در مرحله دوم هم با ارسال پیامک‌های تبلیغاتی آنها را در مسیر قیف فروش انداخته یا به طور مستقیم سعی می‌کنیم ترغیب به خرید یک محصول‌شان کنیم.

البته بازاریابی پیامکی به یک روش دیگر هم قابل اجراست. در روش دوم شماره مخاطبان را نه از خودشان که از شرکت‌های تبلیغاتی دریافت می‌کنیم و بدون اجازه برای آنها پیامک تبلیغاتی می‌فرستیم. با توجه به اینکه ممکن است این روش باعث برندسازی منفی برای ما بشود نباید بی‌احتیاط به سراغش برویم.

12_ بازاریابی شخصی‌سازی‌شده

در سال ۲۰۱۹ یک مطالعه نشان داد که ۷۹ درصد از مصرف‌کنندگان احساس می‌کنند برند‌ها اطلاعات زیادی از آنها دارند. با این حال ۹۰ درصد از آنها هنوز مایل بودند برندها این اطلاعات را در موردشان داشته باشند تا به یک خرید ارزان‌تر، آسان‌تر و لذت‌بخش‌تر برسند. در واقع در بازاریابی شخصی‌سازی‌شده برند‌ها سعی می‌کنند از اطلاعاتی که از هر مخاطب دارند استفاده کرده و پیشنهادات جذاب‌تری برایش ارسال کنند.

به عنوان یک نمونه همین حالا اگر وارد اپلیکیشن سایت دیوار شویم و چند آگهی از دسته خودرو را مشاهده کنیم، دفعه بعد وقتی وارد این اپلیکیشن شویم خود دیوار به طور خودکار ابتدا آگهی خودروها را به ما نشان می‌دهد و این دقیقاً یک نمونه بازاریابی شخصی‌سازی‌شده و استفاده از اطلاعات و رفتار مخاطب برای دادن پیشنهادات جذاب‌تر است.

13_ بازاریابی برند

در بازاریابی برند کسب و کار سعی می‌کند با کمک گرفتن از داستان‌ها، طنز و غیره یک احساس عمومی مثبت در مورد برندش در میان مخاطبان ایجاد کند. به عنوان مثال توضیحاتی که در «صفحه درباره ما» یک وب سایت ایرانی مشاهده می‌کنید که در آن از داستان و ایده شکل گرفتن این کسب و کار گفته شده، یک تلاش کوچک در جهت بازاریابی برند است.

به عنوان یک نمونه قابل لمس‌تر می‌توانم به داستان برادران محمدی اشاره کنم که دچار تجربه خرید ناموفق دوربین عکاسی در بازار شدند و سپس به فکر راه اندازی دیجی کالا افتادند تا عملاً باعث شوند دیگر مخاطبان چنین تجربه ناموفقی را نداشته باشند. این داستان علاوه بر ایجاد یک حس خوب، عملا رسالت دیجی کالا که ایجاد تجربه خوب خرید اینترنتی است را هم به مخاطب یادآوری می‌کند.

14_ بازاریابی مخفیانه

در بازاریابی مخفیانه تبلیغ محصول یا خدمات یا حتی برند به‌نوعی به مخاطب نشان داده می‌شود که خود او دقیقاً متوجه نمی‌شود در معرض یک تبلیغ قرار گرفته. مثلا وقتی که در حال مشاهده یک فیلم سینمایی اکشن هستید و شخصیت اصلی داستان از ساختمان بیرون آمده و نگاهی به ساعت رولکس روی دستش انداخته و سپس به ماشین می‌رود. این در واقع یک نمونه از تبلیغات مخفی یا بازاریابی مخفی برای این برند ساعت است. در ایران برندها هنوز آن‌طور که باید از این روش بازاریابی استفاده نمی‌کنند.

15_ بازاریابی چریکی

بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ از جمله روش‌های بازاریابی خلاقانه و البته کم‌خرج محسوب می‌شود. در این روش برند سعی می‌کند با کم‌ترین هزینه و در مقابل با بیشترین خلاقیت بازدهی بسیار زیادی از تبلیغاتش گرفته و در میان مخاطبان زیادی دیده شود. به عنوان نمونه به تصویر پایین نگاه کنید:

توضیح تصویر: تبلیغ یک باغ وحش روی یک اتوبوس

در واقع این تبلیغ محیطی یک نمونه از بازاریابی چریکی است که باعث می‌شود مخاطبان به شدت در مورد برند صاحب تبلیغ با هم صحبت کرده و عملاً آن را به هدفش برسانند.

16_ بازاریابی بومی

به سراغ یکی دیگر از انواع بازاریابی برویم. در بازاریابی بومی کسب و کار تبلیغاتش را بر اساس محل و جایگاه تبلیغ که می‌تواند یک وب سایت یا یک مجله در فلان شهر باشد، خصوصی‌سازی می‌کند. به عنوان نمونه و مثال تصور کنید یک پیج اینستاگرام برای آموزش راه اندازی کسب و کار دارید. حالا وقتی بخواهید تبلیغ این پیج را در یک پیج اینستاگرام پربازدید انگیزشی منتشر کنید؛  پستی انگیزشی منتشر کرده و آن را به راه اندازی کسب و کار مرتبط کرده و برند خودتان را تبلیغ می‌کنید. به این ترتیب شما سعی کرده‌اید با بومی کردن تبلیغ‌تان مطمئن شوید که بیشترین بازدهی را از مخاطبان این پیج که به مطالب انگیزشی و موفقیت علاقه دارند، دریافت کنید.

17_ بازاریابی نرخ تبدیل

بازاریابی نرخ تبدیل در تمامی روش‌ها و انواع بازاریابی قابل اجراست. در این روش متخصصان سعی می‌‌کنند به کمک تکنیک‌ها و ابزارهای مختلف، کاری کنند که نرخ تبدیل مخاطب به خریدار تبلیغ یا روش بازاریابی افزایش پیدا کند. مثلاً ممکن است متن تبلیغ بنر را حین تبلیغات آنلاین را تغییر داده تا مخاطبان بیشتری به تبلیغ توجه نشان بدهند. یا مثلا سرعت وب سایت را بالا ببرند تا مخاطبانی که از طریق گوگل وارد آن شده‌اند، راحت‌تر به صفحه محصول رسیده و خرید کنند.

 18_ بازاریابی بیزینس با بیزینس (B2B)

تمامی اقداماتی که هدف‌شان فروش یک محصول یا خدمات یک کسب و کار به کسب و کار دیگر است، جزو بازاریابی B2B هستند. مثلاً تلاش شرکت اسنپ برای فروش خدمات حمل و نقل سازمانی به یک کسب و کار دیگر. یا مثلا تلاش برند کاله برای فروش پنیر و ماست به فروشگاه‌های خورده‌فروشی!

19_ بازاریابی کاتالوگ

در این روش که بیشتر در کشورهای غربی اجرا می‌شد کسب و کار کاتالوگ محصولات و خدماتش را برای مشتری ارسال می‌کرد. البته امروز هم که کسب و کارها کاتالوگ محصولات‌شان را در قالب یک فایل pdf به مخاطبان می‌دهند به نوعی در حال کاتالوگ مارکتینگ هستند.

20_ بازاریابی رویداد

در بازاریابی رویداد که به تازگی و بعد از شیوع کرونا هم محبوبیت زیادی پیدا کرده، کسب و کار یک رویداد آنلاین یا غیر آنلاین برگزار کرده و مخاطبان را با محصول و خدمات و برند خودش آشنا می‌کند. مثلاً برگزاری یک سمینار بزرگ از طرف یک شرکت فروش مصالح ساختمانی با حضور مجریان و طنزپردازان بزرگ و البته دعوت از مخاطبان این حوزه برای حضور در سمینار.

21_ بازاریابی وبینار

بازاریابی وبینار زیرمجموعه بازاریابی رویداد است که در آن الزاماً رویداد شما باید از طریق «وبینار یا همان سمینار آنلاین» برگزار شود. مثلاً امروز خیلی از برندها با برگزاری یک وبینار یک الی دو ساعته آموزشی و رایگان در نهایت محصول یا خدمات خودشان را به مخاطب معرفی می‌کنند.

22_ بازاریابی وفاداری

در این روش که خودش تکنیک‌ها و ابزارهای مختلفی را در بر می‌گیرد، برند تمام تلاشش را می‌کند تا وفاداری مخاطبان قبلی را افزایش دهد و علاوه بر تبدیل کردن دوباره‌شان به خریدار، کاری کند که آنها در مورد برند با اطرافیان‌شان صحبت کنند. مثلاً یک تبریک تولد کوچک از طرف اپراتور همراه اول و یک روز مکالمه رایگان هدیه، یک نمونه از بازاریابی وفاداری محسوب می‌شود.

23_ بازاریابی عصبی

بازاریابی عصبی یکی از انواع و روش‌های گسترده بازاریابی محسوب می‌شود. در این روش متخصصان بازاریابی از تکنیک‌هایی استفاده می‌کنند که بر اساس تحقیقات علمی، متوجه شده‌اند روی ذهن و رفتار مخاطب تاثیر زیادی دارد. به عنوان نمونه استفاده از کلمه رایگان یا ارزان در عنوان صفحه. یا مثلاً چیدن اجناس پرسود یک فروشگاه مواد غذایی بزرگ در سمت راست راهرو؛ چراکه بر اساس تحقیقات مشخص شده مخاطبان به محصولات چیده شده در سمت راست توجه بیشتری می‌کنند.

24_ بازاریابی مجاورتی

روشی از بازاریابی که در آن کسب و کار سعی می‌کند به کمک wifi یا بلوتوث محتوای تبلیغات مورد نظرش را برای مخاطب ارسال کند.

25_ بازاریابی مستقیم

روشی از بازاریابی که در آن برای فروش محصول به‌شکل مستقیم با هر کدام از مخاطبان از طریق ایمیل، شماره تماس، پیامک و... ارتباط برقرار می‌کنیم.

 

26_ بازاریابی door to door

در این روش بازاریابان شرکت به‌شکل مستقیم به سراغ منزل مخاطبان رفته و محصول را برای آن‌ها تبلیغ می‌کنند. در واقع این روش، به شدت مزاحمت‌آمیز است اما خب در صورت مهارت داشتن بازاریاب، ممکن است سود زیادی را متوجه شرکت کند.

27_ بازاریابی موبایل

در این روش بازاریابی، تبلیغات روی تلفن همراه مخاطبان ارسال می‌شود. مثلاً ارسال تبلیغات پوش نوتیفیکیشن یا ارسال تبلیغات در اپلیکیشن‌های موبایل.

28_ بازاریابی خبرنامه‌ای

در این روش، برند ایمیل مخاطبان را با هدف ارسال ایمیل‌های خبرنامه‌ای دریافت می‌کند. مثلاً خبرنامه انتشار مقالات جدید در وبلاگ سایت. این روش بازاریابی خودش زیر مجموعه ایمیل مارکتینگ است.

29_ نیچ مارکتینگ

«نیچ مارکتینگ» یک استراتژی راه اندازی کسب و کار و بازاریابی است که در آن برند سعی می‌کند به یک بازار به شدت گوشه‌ای و اختصاصی وارد شده و مخاطبان آن را جذب کند. مثلا اگر شما به جای ورود به بازار فروش قاب موبایل صرفاً به بازار فروش قاب موبایل‌های دخترانه وارد شوید، نیچ مارکتینگ کرده‌اید. مهم‌ترین مزیت نیچ مارکتینگ همانطور که در مقاله آن‌هم گفتم رقابت پایین در بازار و امکان برندسازی سریع است. (مقاله نیچ مارکتینگ واقعا محتوای جذابی است، پیشنهاد می‌کنم حتما نگاهی به آن داشته باشید.)

کلام آخر

خوب به انتهای مقاله انواع بازاریابی رسیدیم. در این مقاله با بیشتر از 20 تا از انواع روش‌های محبوب بازاریابی آشنا شدیم. همانطور که تا اینجا متوجه شدید بسیاری از روش‌های بازاریابی اثربخش برای اجرا نیاز به وجود یک وب‌سایت یا فروشگاه اینترنتی دارد.



:: بازدید از این مطلب : 15
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 16 آبان 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب
7 عامل مهم در بازاریابی
 

دلیل اصلی موفقیت یا شکست کسب‌وکار، موفقیت یا شکست در تلاش‌های بازاریابی است. بر اساس نظر دان و برَد‌استریت، 48 درصد شکست‌ها در کسب‌وکار به کاهش یا عدم اثربخشی عملیات بازاریابی و فروش بستگی دارد. در اقتصاد پویا و رقابتی ما، بازاریابی فعالیت اصلی هر شرکت موفق است. در هر کسب‌وکاری که باشید، در حقیقت در «کسب‌وکار بازاریابی» هستید.

بازاریابی استراتژیک هنر و علم تشخیص خواسته‌ها و نیازهای واقعی مشتریان فعلی و مشتریان آینده و سپس خلق و ایجاد محصولات و خدماتی است که نیازهای خاص مشتریان مذکور را تامین کند.

آمیخته بازاریابی

آمیخته بازاریابی مانند دستور پیچیده پخت یک غذای مخصوص است. هر یک از مواد اولیه بسیار مهم هستند. باید هر یک از این مواد را با روش و مقدار صحیح و در زمان مناسب با هم ترکیب کنید تا غذایی خوشمزه‌ آماده شود.

آمیخته بازاریابی هفت جزء دارد که تغییر هر یک از این مواد اولیه موجب تغییری کوچک یا بزرگ در کسب‌وکار می‌شود. اغلب، تغییر جزئی در یکی از بخش‌های آمیخته بازاریابی می‌تواند کسب‌وکارتان را به طور کامل دگرگون کرده و آن را از کسب‌وکاری کوچک به کسب‌وکاری بزرگ تبدیل کند یا اگر بدشانس باشید، برعکس آن را موجب شود. بیایید به ترتیب به آن‌ها بپردازیم.

1. محصول یا خدمت

نخستین بخش آمیخته بازاریابی، محصول یا خدمت است که نقطه شروع به حساب می‌آید. دقیقا چه چیزی می‌فروشید؟ بخش اول پاسخ به این سوال، مربوط به خود محصول یا خدمت است. محصول چیست؟ چطور ساخته می‌شود؟ چه کاربردی دارد؟ چه هدفی را تامین می‌کند و غیره؟

دومین بخش پاسخ به سوالِ «محصولتان چیست؟»، به کارکرد واقعی آن برای تغییر، ارتقا یا متحول کردن زندگی مشتری مربوط است. مهم‌ترین سوالی که برای بازاریابی موفق باید بپرسید و به آن پاسخ دهید، همین است.

نظر شما چیست؟ پاسخ‌ شما، قلب کسب‌وکارتان است.

2. قیمت

دومین بخش آمیخته بازاریابی، استراتژی قیمت‌گذاری است. هزینه تولید محصول یا خدمت با در نظر گرفتن همه هزینه‌‌های مستقیم و غیرمستقیم چقدر است؟ بر این اساس، باید چه قیمتی برای محصول تعیین کنید تا سود کافی به دست آورید و حضور خود در آن کسب‌وکار را توجیه کنید؟

استراتژی قیمت‌گذاری می‌تواند موجب سود زیاد یا کم شود. گاهی افزایش تدریجی قیمت با درصدهای کم در طول یک سال می‌تواند اثر چشمگیری بر نتیجه نهایی داشته باشد. کاهش کم اما دائمی هزینه‌ها، بدون قربانی کردن کیفیت، سودآوری را به شدت افزایش می‌دهد.

شاید ببینید محصولات و خدماتی دارید که با هر بار فروش آن‌ها، ضرر می‌کنید. گاهی یک ویژگی جدید به محصول فعلی اضافه می‌کنید و ارزش دریافتی و قیمتش را افزایش می‌دهید. گاهی می‌توانید یک ویژگی که از نظر مشتری مهم نیست را حذف کنید و به این ترتیب هزینه‌ها را کاهش داده و سود را افزایش دهید.

باید استراتژی قیمت‌گذاری برای هر محصول یا خدمت را در دوران حیات کسب‌وکار، مدام بازبینی کنید. تغییر کوچک در قیمت‌گذاری می‌تواند منجر به تغییرات بزرگ در سودآوری شود.

3. تبلیغ

سومین بخش آمیخته بازاریابی، تبلیغ است. این شامل تمام اقداماتی است که برای اطلاع‌رسانی به مشتری درباره محصول یا خدمت و متقاعد کردن او برای خرید از شما به جای رقبا انجام می‌دهید.

تبلیغ با استراتژی بازاریابی آغاز می‌شود. مشتری شما کیست؟ برای چه چیزی ارزش قائل است؟ سود یا مزیت کلیدی محصول یا خدمت شما که در توان رقبا نیست، کدام است؟ چگونه می‌توانید مهم‌ترین دلیلی که مشتری باید از شما خرید کند را توضیح دهید؟‌ پاسخ به این سوال یعنی پیشنهاد فروش منحصربه‌فرد شما، هسته همه فعالیت‌های تبلیغی و ترویجی است.

4. مکان

چهارمین بخش آمیخته بازاریابی، مکان فروش محصول یا خدمت است. وقتی مشتری تصمیم به خرید محصول یا خدمت شما گرفت، آن را از کجا تهیه می‌کند؟‌ آیا آن را مستقیما از خود شما، دفتر یا فروشگاهتان می‌خرد؟ آیا آن را با پست یا ایمیل برایش ارسال می‌کنید؟ تغییر مکان فروش، تغییر زیادی در حجم فروش و سود ایجاد می‌کند.

آمازون به بزرگ‌ترین خرده‌فروشی آنلاین دنیا تبدیل شده است و دلیل اصلی این موفقیت مکان مناسب‌ انبارها و در نتیجه انتقال سریع محصولات و خدمات است.

به چه طریقی می‌توانید محل یا مکان کسب‌وکار یا روش انتقال محصول و خدمت به مشتری را تغییر دهید که برای مشتریان مناسب‌تر و جالب‌تر باشد و موجب رشد و تکرار خرید شود؟ این یکی از مهم‌ترین سوالاتی است که می‌تواند موجب تقویت یا نابودی کسب‌وکار شود.

5. بسته‌بندی

پنجمین بخش آمیخته بازاریابی، بسته‌بندی است که به تاثیر دیداری هر بخش از کسب‌وکار بر مشتری احتمالی می‌پردازد.

مردم عمیقا به دیده‌هایشان متکی هستند. 95 درصد تاثیر اولیه‌ای که شخص از کسب‌وکار، محصول یا خدمت شما می‌گیرد بر اساس چیزی است که با چشمانش می‌بیند. سپس تقریبا در چهار ثانیه تصمیم می‌گیرد که‌ محصول یا خدمت‌ شما خوب، مطلوب، ارزشمند، به‌صرفه و بهتر از محصولات و خدمات رقبا است. در سی ثانیه بعد، از «تایید جانبدارانه» استفاده می‌کند، یعنی تصمیمی را که در چهار ثانیه اول و بر اساس درک بصری گرفته، توجیه، استدلال و قطعی می‌کند.

برای بهبود بسته‌بندی هر یک از بخش‌های کسب‌وکارتان چه کارهایی می‌توان انجام داد؟ چگونه می‌توانید تاثیر بصری محصولات، خدمات، افراد یا کسب‌وکارتان را جذاب‌تر کنید؟‌ چگونه می‌توانید ظاهر بروشورها، مطالب چاپی و وب‌سایت خود را بهبود بخشید تا به سرعت و در نگاه اول مشتریان را تحت تاثیر قرار دهد؟

6. جایگاه‌سازی

ششمین بخش آمیخته بازاریابی، جایگاه‌سازی است که یکی از اجزای کلیدی بازاریابی و فروش در دنیای امروز به شمار می‌آید و به اندازه سایر اجزا اهمیت دارد. جایگاه‌سازی، افکار و گفتار مشتریان درباره شما و محصولات و خدمات‌‌تان پس از استفاده از آن‌ها و پشت سر شما است.

به گفته تئودور لِویت از مدرسه کسب‌وکار هاروارد «ارزشمندترین دارایی شرکت، شهرت آن است».

شهرت «وجهه شما در نظر دیگران، به خصوص در نظر مشتریان است».

وجهه شرکت و محصولات و خدمات شما در نظر مشتریان چیست؟ غیرمشتری‌ها یا مشتریان احتمالی چه دیدگاهی درباره محصولات و خدمات‌ شما دارند؟‌ یافتن پاسخ این سوالات و تلاش برای بهبود آن‌ها بسیار مهم است.

7. افراد

هفتمین بخش آمیخته بازاریابی، افراد است. در تحلیل نهایی، مردم محصولات را از شرکت‌ها نمی‌خرند. آن‌ها محصولات را از افراد شرکت‌ها می‌خرند. در همایش‌های فروش، به یکی از قوانین طلایی فروش اشاره می‌کنم: «تا وقتی مشتری متقاعد نشود که با او دوست هستید و به نفعش اقدام می‌کنید،‌ از شما خرید نمی‌کند».

مبنای «فروش رابطه‌‌مند»، احساس مشتری درباره شما یا همان تماس فردی و انسانی است که تا حد زیادی تعیین‌کننده خرید از شما یا رقبا است. ما فقط از افرادی که دوستشان داریم یا به نوعی شبیه ما هستند، خرید می‌کنیم.

انتخاب صحیح افرادی که با مشتریان تعامل دارند، تنها عامل بسیار مهم در موفقیت یا شکست است. این افراد را با دقت فراوان انتخاب کنید. افراد کلیدی درون و بیرون کسب‌وکارتان که میزان فروش را تعیین‌ می‌کنند چه کسانی هستند؟‌ افرادی که اثری پایدار بر مشتری می‌گذارند و رفتار و احساس مشتریان را شکل می‌دهند، چه کسانی هستند؟

اساس بازاریابی موفق، تعیین دقیق آمیخته بازاریابی مناسب است. اگر محصول یا خدمت‌تان مطابق انتظار فروش نمی‌رود یا شرکت به سود مطلوب نمی‌رسد، یک یا چند عامل را در آمیخته بازایابی تغییر دهید. این آمیخته را مدام بازبینی کنید تا به بیشترین فروش و بهره‌وری ممکن دست ‌یابید. همیشه راه‌‌هایی برای بهبود این هفت عامل وجود دارد.

 



:: بازدید از این مطلب : 16
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 16 آبان 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

سوالات مهم بازاریابی

امروزه بازاریابی علم گسترده ای است و سوالات زیادی هم در ذهن بازاریابان نقش می بندد. بازیاریابی علاوه بر دانش و آگاهی یک نوع هنر نیز محسوب می شود که استاد شدن در آن نیاز به تلاش دارد و باید در آن مهارت پیدا کرد.

 

به طور کلی بازاریابی ارائه محصول یا خدمات مناسب در بازار مناسب با قیمت مناسب است. از سوی دیگر نباید اقدامات تبلیغاتی کوتاه مدت را با بازاریابی اشتباه گرفت، در بازاریابی باید با داشتن تعاریف روشن از مفاهیم، به صورت بلند مدت به اهداف نگریست. در این بخش از سوالات ساده و مهم در بازاریابی را معرفی می کنیم که باعث می شود تا تلاش های شما نتیجه بخش باشد :

1. چه کسی مشتری ایده آل ما محسوب می شود؟

پاسخ دادن به این سؤال نیازمند مرور مشتری هایی است که در گذشته داشته ایم، حال فرقی ندارد که این مشتری از کجا و چگونه با شما آشنا شده باشد. به دنبال ویژگی های مشترک در مشتری های سابق خود باشید.

می توانید ویژگی های مشتری های خود را روی یک کاغذ بنویسید تا بتوانید در زمانی که نیاز دارید، آنها را بررسی کنید و برای مشتری های بعدی نیز چشم و گوش خود را باز کنید تا به کار خود کمک کنید.

2. اندازه بازار چقدر است؟

شما باید میزان تقاضای بازار را از محصولات خود بررسی کنید. آیا می توانید میزان کافی از محصول یا خدمات خود را بفروشید تا از نظر اقتصادی به صرفه باشد؟ در مرحله اول باید هزینه دقیق تولید محصول یا خدمات و قیمت سودآور برای آن را مشخص کرده و نتیجه را با سایر روش های ممکن برای خرج آن مبلغ مقایسه کنید.

در مرحله بعد مشخص کنید که باید در هفته، ماه و سال چقدر از محصول خود را بفروشید تا نسبت به زمان صرف شده و مشکلات موجود، سرمایه گذاری شما ارزشمند باشد. در مرحله آخر باید از وجود مشتریان احتمالی کافی که در بازه زمانی مورد نظر، محصول یا خدمات تان را بخرند، اطمینان حاصل کنید.

3. آیا بازاری برای این فعالیت وجود دارد؟

آیا برای محصولات و خدمات شما مشتری وجود دارد؟ در محصولات جدید، 80 درصد شکست وجود دارد؛ یعنی این محصولات به سهم بازار زیاد نرسیده و شرکت از دور رقابت های تجاری خارج می شود و 20 درصد محصولات جدید موفق می شوند، یعنی هزینه های سرمایه گذاری خود را برگردانده و به سود هم می رسند. در نهایت تنها یک محصول مطرح می شود و به فروش عالی می رسد.

4. چگونه می توان در بهترین حالت ممکن به مشتریانی دست پیدا کرد که به سوددهی ما کمک کند؟

برای پاسخ به این سؤال باید زمانبندی هایی را در نظر بگیرید که برای فروش و فعالیت های بازاریابی اختصاص داده اید. به مکان هایی فکر کنید که در آنها سرمایه گذاری کرده بودید اما به نتیجه ای دست پیدا نکردید. سپس زمانی که برای پیدا کردن مشتری های مناسب صرف کرده بودید را اندازه بگیرید و آن را دفعه بعدی افزایش دهید.

5. تمرکز بازار به چه صورت است؟

باید این سؤال را از خود بپرسید:آیا بازار به اندازه کافی متمرکز است؟ دیدن مشتریانی که خود را متقاضی محصول و خدمات تان معرفی می کنند، تضمینی بر متمرکز بودن بازار نیست.

مثلا اگر برای محصول شما 100.000 متقاضی وجود دارد، اما این تعداد در نقاط مختلف کشور پراکنده هستند چگونه می توان پاسخگوی به صرفه برای متقاضیان بود؟ کسب و کار شما «خریدن مشتری» است.

امروزه می توانید با کمک اینترنت به بازارهای بسیار تخصصی تر در مناطق کوچک و با قیمت هایی کمتر از همیشه دست یافت. البته تبلیغات با اینترنت مزایا و معایبی دارد.

مهمترین مزیت این است که با صرف کمترین هزینه به هزاران نفر در دورترین نقاط کشور دسترسی دارید و عیب این روش این است که بسیاری از افراد با دیدن تبلیغات اینترنتی، به محض دریافت پیغامتان، آن را پاک می کنند.

6. چگونه می توانیم به زندگی مشتری، شغل یا شرکت ارزش بدهیم؟

برای پاسخ دادن به این سؤال باید در مورد مدل تجارتی مشتری اطلاعات کسب کنید و بررسی کنید که چه پیشنهاداتی مناسب حال مشتری و شرایط و وضعیت زندگی فرد می باشد. بهترین راه برای انجام این کار این است که زمانی را با مشتری صرف کنیم و با بررسی جنبه ها و ابعاد مختلف زندگی او، ببینیم که چه پیشنهاداتی مناسب حال و اوضاع او می باشد.

7. شمردگی کلمات چه مقدار برای مشتری ارزش دارد ؟ آیا 15 کلمه مناسب است یا باید کمتر استفاده کنیم؟

برای پاسخ به این سؤال ارزش های محصول یا خدمات خود را روی یک برگه بنویسید و سپس آن را به جملاتی شیواتر، کوتاه تر و دلنشین تر تبدیل کنید. مهم ترین چیزی که باید به آن دقت کنید، این است چیزی که می نویسید، برای مشتری ارزشمند باشد و تنها خلاصه ای از محصولات و خدمات نباشد.

8. چرا ما بهتر از دیگران هستیم؟

برای پاسخ دادن به این سؤال، سعی کنید که با رقبا و محصولاتی که دارند، آشنایی پیدا کنید و حسن خودتان را با آنها مقایسه کنید. در جاهایی که آنها بهتر هستند، خودتان را بالا بکشید و آنها را الگو قرار دهید. عاملی را پیدا کنید که باعث برتری شما نسبت به رقبا شده است.

مثال 1:تبلیغات گاراژ

فرض کنید بازاریابی ارائه خدماتی دارید که در مورد گاراژهای خود و خدمات آنها تبلیغات انجام می دهد که مخصوص یک شرکت است. پاسخ های شما به این سوالات باید طبق موارد زیر باشید:

  1. رستوران های محلی و تجارتی به صورت فیزیکی با فاصله زیادی از هم قرار گرفته اند.
  2. ملاقات های شخصی به تجارت های محلی از طریق پرسشنامه های ایمیلی دنبال می شود.
  3. ترافیک افزایش یافته را در مواقع لزوم اندازه بگیرید و بسنجید که در چه مواردی این مسائل بیشتر بوده است.
  4. سعی کنید اقداماتی را در جهت افزایش 50 درصدی در طول دو هفته انجام دهید.
  5. راه هایی را بسنجید که باعث می شود تعداد مشتریان شما افزایش یابد.

این که بخواهید در مورد اخطارها و موانع پارکینگ صحبت کنید، ایده خوبی است. اگرچه این ایده فقط در زمان هایی کاربرد دارد که کسی در این مورد از شما سؤال کرده باشد.

مثال 2:مدیریت ارتباط با مشتری برای استخدام های خاص

فرض کنید که در حال بازاریابی از طریق یک برنامه CRM یا بازاریابی از طریق یک برنامه که برای افراد استخدامی طراحی شده است، هستید. پاسخ های شما می تواند شامل موارد زیر باشد:

  1. یک استخدام مستقل با دفتر کوچک.
  2. ایمیل مارکتینگ برای استخدام هایی که به کشور دیگری مربوط است.
  3. حذف حاشیه های کار از پروسه جذب مشتری، کاندیدا ها و ملاقات ها.
  4. ثبت جزئیاتی که می توانید برای ساخت روابط روی آنها تمرکز کنید.
  5. برنامه های سنتی بازاریابی از طریق یک برنامه که ویژگی های مبهم و پیچیده ای دارند و فرد استخدام شده به آن نیاز پیدا نمی کند.

همانطور که می بینید، این یک کار ساده است که نکات مهم و قابل توجهی دارد. اگر پایه های این کار را ندانید، هیچ پولی از مارکتینگ به دست نمی آورید و سرمایه گذاری خود را از دست خواهید داد.



:: بازدید از این مطلب : 14
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 16 آبان 1403 | نظرات ()