نوشته شده توسط : کاریاب

بازاریابی چیست؟

هر محصولی که می‌خریم، از هر فروشگاهی که بازدید می‌کنیم، هر پیامی که از رسانه‌های مختلف دریافت می‌کنیم، تحت تأثیر نیروهای بازاریابی (مارکتینگ) شکل گرفته است.

گاهی مردم تصور می‌کنند که بازاریابی فقط به تبلیغات یا فروش مربوط می‌شود، اما این تمام ماجرا نیست. مارکتینگ به کسب و کارها کمک می‌کند خواسته‌های مصرف‌کنندگان را درک کرده و آن‌ها را برآورده کنند. چه کسب و کار شما بزرگ باشد و چه کوچک، فرایند بازاریابی می‌تواند نقش مهمی ایفا کند. این فرایند به درک بازار رقابتی مربوط می‌شود و اطمینان می‌دهد که می‌توان مشتریان را با محصول درست، در زمان و مکان مناسب و با قیمت مناسب جذب کرد. از سوی دیگر، تاریخ نشان داده است که بدون مارکتینگ درست، نمی‌توان به مشتریان نزدیک شد و نیازهایشان را تأمین کرد. نزدیک شدن به مشتریان هم با گسترش فناوری دیجیتال و موبایل بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است.

در ادامه، به تعریف بازاریابی چیست و بررسی اهداف مارکتینگ، انواع بازاریابی، بازاریابی و تفاوت بین مارکتینگ و تبلیغات می‌پردازیم. چه شما یک بازاریاب باتجربه باشید که به دنبال آپدیت تعاریف خود هستید یا یک مبتدی که می‌خواهد درک کند بازاریابی چیست، ما به شما کمک می‌کنیم.

بازاریابی چیست؟

به زبان ساده، بازاریابی فعالیتی است که افراد را با یک برند آشنا و به محصولات آن علاقه‌مند می‌کند. این کار اغلب از طریق تبلیغ محصولات انجام می‌شود، به‌طوری‌که مشتریان آن‌ها را ارزشمند یا خواستنی ببینند.

چه متوجه باشیم یا نه، مارکتینگ در اطراف ماست. بیلبوردهای کنار جاده، تبلیغات تلویزیونی، آگهی‌های مجلات، پست‌های برندها در شبکه‌های اجتماعی و محتوای بهینه‌سازی‌شده در وب‌سایت‌ها، همه مثال‌هایی روزمره از مارکتینگ هستند.

یکی از مشهورترین نمونه‌های مارکتینگ، شعار نایک “Just Do It” است. ترکیب این شعار با ورزشکاران برجسته به‌عنوان سفیر برند، یکی از مؤثرترین کمپین‌های بازاریابی در 30 سال اخیر بوده است.

زیربنای تدوین یک استراتژی موفق، درک درست اصول مارکتینگ است. به همین دلیل پیش از شروع هرچیزی، باید اول بتوانیم مارکتینگ را درک و آن را تعریف کنیم. اما مثل بقیه حوزه‌های مدیریت، بازاریابی هم یکی از آن موضوعاتی است که سر تعریف آن، اجماع نظری وجود ندارد. چون معمولا با گذشت زمان و با تحولاتی که اتفاق می‌افتد، مفاهیم و دیدگاه‌های مارکتینگی هم دچار تغییر می‌شوند. به همین دلیل، تعریف بازاریابی اصلا کار ساده‌ای نیست.

فیلیپ کاتلر و پیتر دراکر هر دو از نظریه‌پردازهای مطرح علم مدیریت هستند که مارکتینگ را از دیدگاه‌های مختلفی تعریف کرده‌اند.

فیلیپ کاتلر (پدر علم بازاریابی مدرن)

The science and art of exploring, creating and delivering value to satisfy the needs of a target market at a profit. Marketing identifies unfulfilled needs and desires. It defines, measures, and quantifies the size of the identifies market and the profit potential. It pinpoints which segments the company is capable of serving best and it designs and promotes the appropriate products and services.

بازاریابی، دانش و هنر کشف، خلق و ارائه ارزش، با هدف تامین نیازهای یک بازار هدف، هم زمان با کسب سود است. بازاریابی، نیازها و خواسته‌های تامین نشده را تشخیص می‌دهد؛ بازار آن‌ها را تعریف کرده، حجم این بازار را اندازه گیری و سود بالقوه اش را تخمین می زند. مشخص می کندکه کدام بخش از بازار را می تواند بهتر تامین کند؛ و سپس محصولات و خدمات مناسب را طراحی و ترویج می کند.

پیتر دراکر (پدربزرگ علم بازاریابی)

The aim of marketing is to know and understand the customer so well the product or service fits him and sells itself… The aim of marketing is to make selling superfluous.

هدف بازاریابی این است شما بتوانید مشتریان خود را به خوبی بشناسید و آن ها را درک کنید. سپس میتوانید خدمات و محصولاتی را که ارائه می دهید، با نیازهای آنها منطبق کنید. به این ترتیب محصولات و خدمات شما خود به خود به فروش می رسند.

احمد روستا

احمد روستا، پدر علم بازاریابی ایران هم این‌طور می‌گوید: «بازاریابی سه رکن اصلی دارد: ۱. بازارشناسی – به معنای شناخت مشتری‌ها و نیازهای آن‌ها، بازارسازی – به معنای خلق و به‌دست آوردن سهم بازار (جذب مشتری) و بازارداری – به معنای حفظ سهم بازار (حفظ مشتری).»

بهترین تعریف برای بازاریابی

در تعریف بازاریابی چیست باید بگوییم: «بازاریابی (Marketing) یعنی فرآیند جذب مشتریان یا کاربران علاقه‌مند به محصولات و خدمات.» شما با مارکتینگ، ارزشی خلق می‌کنید که نیازهای مخاطبان را برآورده کند. این ارزش می‌تواند یک محصول یا خدمت باشد. مثلاً اگر یک تابلوی نقاشی طراحی کرده‌اید، این تابلو دارای ارزش هنری است که مشتریان هدف شما آن را درک می‌کنند و حاضرند برای آن هزینه کنند.

شما براساس اینکه کدام قشر از جامعه به آثار هنری علاقه مند هستند و چقدر می‌خواهند هزینه کنند، مشتریان خود را هدف قرار می‌دهید. سپس به سراغ کانال‌های مارکتینگی مختلف می‌روید. و متوجه می‌شوید که بخشی از مخاطبان اصلی شما در گالری‌های نقاشی و بخشی دیگر در اینستاگرام حضور دارند. به طور کلی، شما به مسائلی مانند قیمت، مکان، روش تبلیغ و سایر موارد می‌پردازید تا محصول خود را بفروشید و به درآمد برسید. درنهایت کاری که شما انجام می‌دهید، مارکتینگ نام دارد.

اگر نمی‌دانید از کجا باید برنامه بازاریابی خود را شروع کنید، ما اینجا هستیم تا کمک کنیم. از این راهنمای بازاریابی استفاده کنید تا مصرف‌کنندگان را به مشتری‌های خود تبدیل کنید.

چرا بازاریابی مهم است؟

بسیاری از سازمان‌ها، به‌ویژه کسب‌وکارهای کوچک، بدون اینکه خودشان متوجه باشند در حال انجام بازاریابی هستند.

شاید شما خدمات خود را تبلیغ نمی‌کنید، اما احتمالاً تلاش می‌کنید مشتریان خود را به‌خوبی بشناسید. حس درونی شما می‌گوید که شناخت نیازهای هر مشتری و برآورده کردن آن‌ها به موفقیت کسب‌وکارتان کمک می‌کند. می‌دانید که باید محصولات فعلی را بهبود و گسترش دهید و گاهی محصولات جدیدی توسعه دهید.

اما آیا این نوع مارکتینگ «ناخودآگاه» کافی است؟ اگر ندانید که در حال بازاریابی هستید، سخت است که بتوانید همیشه عملکرد خوبی داشته باشید. این مشکل شاید در سازمان‌های کوچک خیلی دیده نشود، اما با رشد کسب‌وکار، ادامه این روش دیگر ممکن نخواهد بود.

بازاریابی مانند یک شریان حیاتی عمل می‌کند که برندها را به مشتریان بالقوه متصل می‌سازد. تحقیقات بازار به شما کمک می‌کند تا مخاطبان هدف خود را بشناسید و پیام‌هایتان را متناسب با نیازهای آن‌ها تنظیم کنید. با این کار، کسب‌وکارها می‌توانند در ذهن مصرف‌کنندگانی که به محصولات آن‌ها علاقه دارند و احتمال خریدشان بیشتر است، تصویری مثبت ایجاد کنند.

بیایید در ادامه به مزایا و اهمیت مارکتینگ اشاره کنیم:

افزایش دید و آگاهی

بازاریابی یکی از بهترین راه‌ها برای جلب توجه مشتریان است. آن را مانند پلی بین مشتری و کسب‌وکار خود ببینید. با تبلیغات هدفمند در رسانه‌های سنتی (مانند بیلبوردهای خیابانی) و آنلاین (مثل سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی)، می‌توانید در دید مشتریان بالقوه خود قرار بگیرید.

در واقع، تنها با بازاریابی می‌توانید خود را نشان دهید. نمی‌توانید تابلوی نقاشی خود را همیشه در خانه نگه دارید و انتظار فروش داشته باشید. حداقل باید آن را با قیمت مشخصی جلوی در بگذارید تا دیگران ببینند؛ حتی این کار هم نوعی مارکتینگ است.

ایجاد مزیت رقابتی

امروزه بازار بسیار رقابتی شده است و همه می‌خواهند متفاوت باشند. همه می‌دانند که برای دیده‌شدن باید مزیتی نسبت به دیگران ایجاد کنند؛ یعنی کاری انجام دهید که دیگران نمی‌کنند یا کارهای قبلی را به روشی متفاوت ارائه دهید.

پیتر دراکر، بنیان‌گذار مدیریت مدرن، می‌گوید: «کسب‌وکار دو وظیفه اصلی دارد: بازاریابی و نوآوری.» با نوآوری می‌توانید دیده شوید و از این طریق فروش و درآمد بیشتری کسب کنید.

شرکت‌ها یا افرادی که بازاریابی را نادیده می‌گیرند، دیده نمی‌شوند و نمی‌توانند مزایای برند خود را نشان دهند. بازاریابی به شما کمک می‌کند تا ویژگی‌های اصلی برندتان را به نمایش بگذارید. در واقع، بازاریابی مثل لباسی زیبا برای برند شماست که باعث می‌شود در هر جمعی جلب توجه کنید؛ اما مهم است که این لباس خاص و متفاوت باشد. مزیت رقابتی همچنین به ویژه در مارکتینگ برای نسل Z مهمتر است، زیرا این نسل سلایق و تفکرات متفاوتی دارند و کسانی هستند که آینده یک جامعه را شکل می‌دهند.

تقویت هویت برند

بازاریابی به شما این امکان را می‌دهد که هویت برند خود را بسازید. با کمپین‌های هدفمند، می‌توانید ارزش‌های خود را نشان دهید و با مشتریان ارتباطی قوی برقرار کنید. این کار به ایجاد اعتماد و وفاداری در مشتریان کمک می‌کند. اما هویت برند در بازاریابی چیست؟ هویت برند شامل ارزش‌ها، ماموریت، ظاهر (مانند لوگو) و شیوه ارتباط با مشتری است.

بهترین موقعیتی که یک برند می‌تواند در ذهن مشتری داشته باشد، این است که اولین انتخاب او (Top of Mind) باشد؛ یعنی وقتی مشتری به محصولی نیاز دارد، اولین چیزی که به ذهنش می‌رسد برند شما باشد. مثلاً اگر مشتری به دنبال یک کتانی باکیفیت باشد، احتمالاً نایکی یا آدیداس را انتخاب می‌کند. برای رسیدن به این هدف، ایجاد هویت برند قوی ضروری است.

افزایش میزان درآمد

تعیین اینکه کدام فعالیت‌های بازاریابی به فروش منجر می‌شوند، آسان نیست! اما اگر به درستی انجام شوند، قطعاً درآمد را افزایش می‌دهند. کمپین‌های برندینگ شاید بلافاصله فروش ایجاد نکنند، اما برای فروش‌های آینده بسیار ارزشمند هستند. شما می‌توانید از برندینگ و استراتژی گاو بنفش، آگاهی از برند را افزایش دهید.

با افزایش آگاهی از برند، مشتریان به آن نزدیک‌تر می‌شوند. این ارتباط می‌تواند به فروش منجر شود و کاربران بالقوه را به مشتریان وفادار تبدیل کند. مشتریان وفادار نیز می‌توانند نام برند را به دیگران معرفی کنند و باعث گسترش آن شوند؛ به این ترتیب، آن‌ها به سفیران برند شما تبدیل می‌شوند و درآمد بیشتری برایتان به ارمغان می‌آورند.

هدف از بازاریابی در بیزینس‌ها چیست؟

بازاریابی می‌تواند به اهداف مختلف از جمله برندسازی، جذب مشتریان و فروش انجام شود. هدف شما هر چه که باشد، مارکتینگ قابلیت انعطاف پذیری دارد؛ به این معنی که می‌تواند خود را براساس نیازهای شما وفق دهد. این مزیت باعث می‌شود تا مارکتینگ بتواند برای همه افراد و کسب و کارهای در همه حوزه‌ها و هر مقدار بودجه قابل استفاده باشد. با این حال، در ادامه به اهداف بازاریابی چیست اشاره می‌کنیم:

  • آگاهی از برند

آگاهی از برند رایج‌ترین هدف بازاریابی است، به خصوص زمانی که به دنبال راه اندازی کسب و کار اینترنتی خود هستید. شما می‌توانید با اجرای کمپین‌های مارکتینگ اثربخش به افزایش شناخت از برند در بین مخاطبان هدف خود کمک کنید.

  • افزایش سهم بازار

با افزایش سهم بازار برند خود، موقعیت مطلوبی را در بازار به دست می‌آورید. رقابت در بازار تعیین می‌کند که برند شما چقدر می‌تواند سهم بازار را به دست آورد. مارکتینگ برای گرفتن سهمی از بازار نقش تعیین کننده‌ای دارد.

  • معرفی خدمات یا محصولات جدید

یک محصول یا خدمات جدید توسط بازاریابی به بازار معرفی می‌شود. در نبود مارکتینگ، روش دیگری برای معرفی محصول یا خدمات وجود ندارد. پس مارکتینگ به عنوان خط مقدم ارائه محصولات و خدمات جدید محسوب می‌شود.

  • ایجاد سرنخ

سرنخ‌ها مشتریان بالقوه‌ای هستند که به محصول و خدمات شما ابراز علاقه کرده‌اند. ایجاد سرنخ بیشتر باعث افزایش فروش می‌شود. درحقیقت، یکی از اهداف بازاریابی تولید سرنخ و به عبارتی جذب کاربران بالقوه است.

  • دسترسی به بازارهای جدید

مارکتینگ کمک می‌کند تا به بازارهای جدید دست یابید. اگر قبلا تنها یک مغازه فیزیکی فروش لباس کودکانه داشتید، اکنون می‌توانید از سایت و شبکه‌های اجتماعی با تولید محتوا و مارکتینگ آنلاین یک پایگاه مشتریان جدید به دست آورید.

بازاریابان یا مارکترها چه کاری انجام می‌دهند؟

هدف یک بازاریاب کمک به یک برند، شرکت یا فرد برای رسیدن به اهدافش است. اینکه شغل یک بازاریاب دقیقاً چه چیزی را شامل می‌شود تا حدی به برند، محصول و نوع شرکت بستگی دارد. او می‌تواند مدیر بازاریابی یا یک متخصص در یک بخش از مارکتینگ (مانند سئو یا شبکه‌های اجتماعی) باشد. با این حال، وظیفه اصلی یک مدیر مارکتینگ کمک به رشد یک برند شخصی یا سازمانی است. او برای انجام این کار، چندین هدف زیر را دارد:

  • ساختن هویت و شخصیت برند قوی
  • کمک به افزایش آگاهی از برند
  • کشف و ورود به بازارهای جدید
  • دستیابی و جذب مخاطب هدف
  • تولید سرنخ و تبدیل آنها به مشتری

بازاریاب به عنوان یک واسطه بین شرکت و بازار عمل می‌کند. او نیازهای مخاطبان هدف، ارزش‌های سازمانی، شرایط بازار و سایر موارد را مورد تحقیق قرار می‌دهد. بازاریاب به بررسی نقاط قوت و ضعف شرکت می‌پردازد تا بتواند بهترین استراتژی را برای ورود به بازار ارائه دهد. هدف نهایی او در شغل مارکتینگ این است که به برندسازی و فروش بیشتر کمک کند. در حقیقت، مسئولیت‌ها و وظایف بازاریاب را می‌توان به موارد زیر مرتبط دانست:

  • انجام تحقیقات بازار هدف
  • ایجاد یک طرح بازاریابی
  • تجزیه و تحلیل رفتار مخاطبان
  • ارزیابی بهترین کانال مارکتینگ
  • تعیین بودجه و بررسی هزینه‌ها
  • توسعه و بهبود هویت سازمانی
  • مدیریت کمپین‌های مارکتینگ
  • پیگیری روندها و تحولات بازار
  • ارائه گزارش و بازخورد

مراحل و اصول بازاریابی چیست؟

اصول کلاسیک بازاریابی به 4P معروف است که شامل محصول (Product)، قیمت (Price)، مکان (Place) و تبلیغ (Promotion) می‌شود این اصول چندین دهه پیش توسط یک استاد مارکتینگ در دانشگاه هاروارد در دهه 1940 میلادی تعریف شد. در حالی که اکثر مردم مدل 4P را می‌شناسند، اما این اصول دستخوش تغییراتی شده است. در دهه 1960 میلادی، محققان این اصول بازاریابی را دوباره مورد بررسی قرار دادند و به آن سه اصل دیگر اضافه کردند تا 7P ایجاد شد. اصول 7P می‌تواند استراتژی لازم برای ورود به عرصه مارکتینگ را پیاده سازی کنید. این اصول مانند نقشه راه هستند و به شما راهنمایی‌های لازم را ارائه می‌دهد. در ادامه به مراحل بازاریابی اشاره می‌کنیم:

1 . محصول (Product)

اولین مورد از این هفت اصل بازاریابی مربوط به محصول است. یک محصول را می‌توان صرفاً به عنوان کالایی تعریف کرد که به خواسته‌ها یا نیازهای مصرف کننده می‌پردازد. برخی از محصولات کالاها یا اشیاء فیزیکی مانند موبایل، لباس یا کتاب مارکتینگ هستند، بعضی دیگر مانند دوره آموزش سئو یا مشاوره ازدواج ماهیتی دیجیتال دارند و برخی دیگر نیز مانند بازسازی خانه یا تعمیر مبلمان از نوع خدماتی محسوب می‌شوند. اگر کسی از شما بپرسد که محصول شرکت شما چیست، احتمالاً می‌توانید به سرعت جزئیات را پاسخ دهید. یک نکته مهم در اینجا این است که محصول شما باید خواسته‌ها و نیازهای مشتریان هدفتان را برآورده کند.

تحقیقات بازار انجام دهید تا مطمئن شوید محصول شما متمایز است. تحقیقات بازار فرآیند به دست آوردن اطلاعات در مورد بازار هدف شماست تا بفهمید که آیا یک محصول خاص موفق خواهد شد یا خیر. شما می‌توانید تحقیقات بازار را از طریق روش‌های زیر انجام دهید:

  • نظرسنجی یا پرسشنامه
  • مصاحبه‌ها از مخاطبان
  • تحلیل رضایت مشتریان قبلی
  • تحقیق در مورد پرسونای مخاطب
  • استفاده از هک رشد برای آزمون و خطا

2 . قیمت (Price)

دومین اصل بازاریابی مربوط به قیمت است. قیمت صرفاً مبلغی است که مصرف کننده برای یک محصول می‌پردازد. با این حال، تعیین قیمت همیشه کار آسانی نیست. برای درک اینکه رقبای شما برای محصولات مشابه چگونه قیمت گذاری کرده‌ا‌ند یا مشتریان شما برای چه محصولاتی حاضرند هزینه کنند، به شما در تعیین قیمت گذاری کمک می‌کنند. همچنین مواردی مانند هزینه تولید، هزینه بازاریابی، هزینه پرسنل و غیره وجود دارند.

پس شما باید هزینه‌های اصلی و جانبی زیادی را بررسی کنید. همه اینها به شما کمک می‌کنند تا قیمت گذاری محصول را طوری تنظیم کنید که بازگشت سرمایه خوبی داشته باشد. به این معنی که حاشیه سود خود را بالاتر از قیمت تمام شده محصول قرار دهید. برای مثال، شما حساب کردید که هزینه‌های تولید یک جاروبرقی حدود 10 میلیون تومان است. پس قیمت محصول خود را می‌توانید 11 میلیون قرار دهید تا یک میلیون حاشیه سود داشته باشید.

3 . مکان (Place)

مفهوم مکان در بازاریابی چیست؟ مکان موقعیتی است که محصول شما برای خرید در دسترس مصرف کنندگان است. مکان در مورد فراهم کردن دسترسی راحت برای مصرف کننده جهت خرید محصول یا ارائه خدمات است. لازم نیست حتماً یک فروشگاه فیزیکی داشته باشید. شما می‌تواند یک وبسایت یا پیج اینستاگرام برای خود راه اندازی کنید. هدف نهایی این است که یک مکان داشته باشید که محصولات و خدمات خود را ارائه دهید.

از هر چهار نفر یک نفر به صورت آنلاین خرید می‌کند. نکته مهم این است که محصولات خود را تا حد امکان در دسترس قرار دهید تا سفر خرید مشتری خود را آسان کنید. فضای آنلاین می‌تواند راحتی بیشتری را به مشتریان شما ارائه دهد، زیرا آنها در محیط گرم خانه خود به جای ترافیک خیابان به خرید محصولات مورد نیازشان اقدام می‌کنند. با این حال، انتخاب بهترین مکان به نوع کسب و کار، نوع محصول و شرایط شما بستگی دارد.

4 . تبلیغ (Promotion)

تبلیغات به ارتباطات بازاریابی اشاره دارد که توسط برند شما ایجاد می‌شود. تلاش‌های تبلیغاتی باید به سمت مخاطبان هدفتان باشد. هدف شما این است که به کاربران هدف بگویید که چه کسی هستید و چه چیزی برای ارائه دارید. سپس می‌توانید حضور آنها در کانال‌های بازاریابی مختلف را بررسی کنید و ببینید در کدام کانال‌ها حضور قوی‌تری دارند. سپس برای تبلیغات در آن کانال‌ها اقدام کنید. انواع مختلفی از استراتژی‌های مارکتینگ تبلیغاتی وجود دارند که طبق جدول زیر هستند:

بازاریابی آنلاین

بازاریابی آفلاین

سئو

تلویزیونی

شبکه‌های اجتماعی

خیابانی

محتوا

پیامکی

ایمیلی

رادیویی

موبایلی

تلفنی

کلیکی

بیلبوردی

وابسته

چاپی

5 . افراد (People)

اصل افراد در بازاریابی چیست؟ مخاطبان هدف و افرادی در شرکت شما در بخش فروش فعالیت می‌کنند، جنبه مهمی از مارکتینگ هستند. مهم است که این اصل بازاریابی را برای بهبود خدمات مشتری خود اجرا کنید. برای مثال، به کارکنان خود در یک فروشگاه فیزیکی بگویید که چطور باید با مشتریان ارتباط دوستانه و محترمانه برقرار کنند. اینجاست که نوع تعامل و مهارت‌های ارتباطی اهمیت دوچندانی در بازاریابی پیدا می‌کند.

دکتر احمد روستا که پدر بازاریابی نوین ایران محسوب می‌شود، می‌گوید: «به اشتباه بیان شده است که بازاریابی یعنی رفع نیازهای مردم، بلکه مارکتینگ یعنی پاسخ به نیازها، آزمندی‌ها و آرزومندی‌های مردم.» به همین دلیل است که بازاریابی زمانی موفق عمل می‌کند نیازها، خواسته‌ها و علایق مخاطبان از یک سو و کارکنان سازمان از سوی دیگر برآورده شود.

خدمات مشتری برای تجارت الکترونیک کمی متفاوت به نظر می‌رسد. شما به جای ارتباط نفس به نفس، باید به صورت آنلاین از طریق چت، پیام رسان‌ها، ایمیل، تیکت پشتیبانی یا تماس تلفنی با مشتری ارتباط بگیرید. پس کار می‌توانید کمی سخت باشد، زیرا در ارتباط دوطرفه در پیام رسان‌ها نمی‌توان احساس را نشان داد و ممکن است این موضوع باعث سوء تفاهم شود. با این حال، برقراری تعامل قوی با مشتریان منجر به برندسازی و وفاداری مشتری می‌شود.

6 . فرآیند (Process)

فرآیند چیزی است که در پشت صحنه هنگام ایجاد محصول یا خدمات اتفاق میفتد. از کارکنانی که کارهای فیزیکی شرکت را انجام می‌دهند تا افرادی که به ایمیل‌ها پاسخ می‌دهند، همه اینها بخشی از فرآیند کسب و کار شما هستند. این اصل همچنین می‌تواند به کل سفر مشتری اشاره داشته باشد. سفر مشتری به تجربه او از ابتدای تماس با شرکت شما تا پایان (خرید محصول) اشاره دارد. هدف باید این باشد که این فرآیند تا حد امکان برای مخاطبان به شکلی روان، آسان و لذت بخش اجرا شود.

توصیه می‌کنیم گردش کار فعلی سازمان خود را تجزیه و تحلیل کنید تا ببینید کدام بخش‌ها نیاز به بهبود دارند. برای مثال، ممکن است مشتریان در ثبت سفارش مشکل داشته باشند یا سفارش خود را به موقع تحویل نمی‌گیرند. هر بخش از فرآیند (از تولید محصول یا استفاده توسط مشتری) را جداگانه بررسی کنید تا بتوانید مراحل ارائه خدمات را از نظر عملکرد و هزینه بهینه کنید. همچنین در این مرحله باید تفاوت بازاریابی و فروش را بدانید و هر کدام را به صورت مجزا آنالیز کنید.

7 . شواهد فیزیکی (Physical Evidence)

مفهوم شواهد فیزیکی در بازاریابی چیست؟ این اصل شامل هر چیزی است که مشتریان شما هنگام تعامل با کسب و کارتان می‌بینند یا تجربه می‌کنند. آیا مغازه فیزیکی شما تمیز و روشن است؟ و آیا وبسایت شما طراحی خوبی دارد؟ آیا کارکنان پاسخگویی قوی و محترمانه‌ای دارند؟ این سوالات می‌توانند به عنوان سیگنالی برای مشتریان عمل کنند تا آنها عملکرد شما مورد قضاوت قرار دهند. اگر عملکرد شما خوب باشد، قضاوت آنها مثبت خواهد بود.

کنید. اگر یک تجارت مبتنی بر خدمات هستید، شواهد فیزیکی اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کنند. شاخص‌های فیزیکی محصول شما ممکن است شامل مواردی مانند وبسایت یا کارت ویزیت باشند. در اینجا، طراحی بسته بندی نقش بسزایی در مارکتینگ ایفا می‌کند. حدود 70 درصد مشتریان بیان کردند که بسته بندی جذاب، سالم و متمایز در تصمیم گیری آن موثر است. درنهایت، ضروری است که شواهد مطابق با ارزش‌های برند شما باشند و با بقیه کانال‌های بازاریابی هماهنگی باشند تا هویت برند منسجمی را ارائه دهند.

انواع بازاریابی چیست؟

همانطور که قبلتر بیان کردیم، بازاریابی به دو نوع آفلاین و آنلاین تقسیم می‌شود. مارکتینگ به صورت آفلاین از طریق ارتباط فیزیکی انجام می‌شود، اما مارکتینگ به روش آنلاین بر بسته اینترنت استوار است. با این حال، در ادامه به مهمترین روش‌های بازاریابی اشاره می‌کنیم:

1 . بازاریابی آفلاین

بازاریابی آفلاین معمولاً روش سنتی مارکتینگ است. این روش به تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، چاپی و خیابانی اشاره دارد. هیچ بستر آنلاین یا اینترنتی برای ارتباط به این نوع مارکتینگ وجود ندارد و کاربران اغلب به صورت فیزیکی با مواد تبلیغاتی در ارتباط هستند. از مهمترین انواع مارکتینگ آفلاین می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

– بازاریابی چاپی

بازاریابی چاپی روشی قدیمی است، اما هنوز هم کاربرد زیادی دارد. در این روش از مواد چاپی فیزیکی مانند مجلات، روزنامه‌ها، بروشورها و آگهی‌ها برای تبلیغ محصولات یا خدمات استفاده می‌شود. این شکل سنتی از مارکتینگ می‌تواند جمعیت شناسی خاصی را هدف قرار دهد و ارتباط ملموسی با مخاطب ایجاد کند. برای مثال، برخی از مخاطبان برای طراحی داخلی خانه خود به سراغ مجلات معتبر در این زمینه می‌روند. همچنین تبلیغات چاپی اغلب طول عمر بیشتری نسبت به تبلیغات دیجیتال دارند و گاهی اوقات، کاربران آنها را تا چندین ماه در نزد خود نگه می‌دارند.

– بازاریابی بیلبوردی

بازاریابی در فضای باز از مهمترین اصطلاحات بازاریابی محسوب می‌شود. این روش بر استفاده از فضاهای فیزیکی مانند بیلبوردها، ایستگاه‌های اتوبوس و تبلیغات اتوبوسی برای دستیابی به مخاطبان گسترده اشاره دارد. در این میان، مارکتینگ بیلبوردی محبوبیت بیشتری نسبت به بقیه موارد دارد. بیلبوردها به دلیل قالب بزرگ و پتانسیل خلاقانه می‌توانند تأثیرگذاری زیادی در بین مشتریان داشته باشند هستند. آنها همچنین به کسب و کارها کمک می‌کنند تا آگاهی از برند را افزایش دهند. با این حال، بازاریابی بیلبوردی اغلب گران‌ترین روش مارکتینگ محسوب می‌شود.

– بازاریابی تلفنی

نقش تلفن در بازاریابی چیست؟ بازاریابی تلفنی می‌تواند ابزار موثر، سریع و ارزان قیمت برای کسب و کار شما باشد. زمانی که گوشی شما زنگ می‌خورد، فردی در پشت گوشی به تبلیغ محصول یا خدمات می‌پردازد. این روش می‌تواند مزایای زیادی داشته باشد. برای مثال، برقراری ارتباط فوری با مشتریان در هر مکانی (دور یا نزدیک) میسر است؛ اما درک نحوه تعامل در این روش بسیار مهم است. اگر ارتباط اولیه خوبی برقرار نکنید، مشتری گوشی را قطع می‌کند. ناگفته نماند، بازاریابی تلفنی محبوبیت زیادی ندارد، زیرا بسیاری از مشتریان آن را نوعی مزاحمت تلقی می‌کنند.

2 . بازاریابی آنلاین

بازاریابی آنلاین را باید روش مدرن مارکتینگ در نظر گرفت. این روش از زمان ظهور اینترنت تا به امروز به تکامل خود داده است. این حوزه باعث شده است تا ما درک بهتری از دیجیتال مارکتینگ چیست داشته باشیم. وبسایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی از مهمترین کانال‌های بازاریابی آنلاین هستند. به هر روی، در ادامه به انواع مارکتینگ به روش آنلاین اشاره می‌کنیم:

– بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی

استراتژی بازاریابی شبکه‌های اجتماعی به طور کلی از پلتفرم‌هایی مانند فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و لینکدین برای تبلیغ محصولات استفاده می‌کند. اگر بتوانید محتوای جذاب تولید کنید تا با فالوورها خود تعامل سازنده داشته باشید، کسب و کار شما می‌تواند تنها با داشتن یک پیج اینستاگرام رشد کند. تبلیغات هدفمند و مشارکت اینفلوئنسرها نیز به شما کمک می‌کند تا افراد بیشتری را جذب کنید. همچنین، رسانه‌های اجتماعی بازخوردها و اطلاعات را در لحظه در مورد ترجیحات مشتری ارائه می‌دهند. برای مثال، بازخورد در لحظه به صورت کامنت، لایک یا دایرکت در اینستاگرام مشخص می‌شود.

– بازاریابی تاثیرگذار یا اینفلوئنسر مارکتینگ

نقش اینفلوئنسرها در بازاریابی چست؟ درحقیقت، بازاریابی تاثیرگذار به همکاری با افراد بانفوذ در شبکه‌های اجتماعی اشاره دارد. این افراد فالوورهای زیادی دارند و به شما کمک می‌کنند تا دیده شوید. اینفلوئنسرها می‌توانند محصولات یا خدمات یک کسب و کار را برای مخاطبان خود تبلیغ کنند. اگر یک اینفلوئنسر 10 میلیون فالوور داشته باشد، شما می‌توانید برند خود را در معرض 10 میلیون نفر قرار دهید. پس پایگاه مشتریان خوبی را می‌توانید از این طریق هدف قرار دهید. فقط به خاطر داشته باشید که محتوای پیج یک اینفلوئنسر خاص باید مطابق با محصولات و خدمات شما باشد. اگر در حوزه زیبایی کار می‌کنید، اینفلوئنسر نیز باید در این حوزه فعال باشد.

– بازاریابی محتوا

اولین و پرطرفدارترین نوع بازاریابی، بازاریابی محتوا است. این نوع روش مارکتینگ به تولید، انتشار و توزیع محتوای مفید برای جذب مخاطب هدف در کانال‌های مارکتینگی مختلف اشاره دارد. این حوزه شامل مقالات وبسایت، پست‌های اینستاگرام، کتاب‌های الکترونیکی، وایت پیپر و غیره هستند. به طور کلی، تولید محتوا به ایجاد انگیزه در مشتریان بالقوه کمک می‌کند و در ارتقا دانش انها موثر است. همچنین محتوای خوب می‌تواند رتبه صفحات شما را در موتورهای جستجو مانند گوگل بهبود دهد. هر چه رتبه بیشتری داشته باشید، بازدید بالاتری خواهید داشت. این به معنای آگاهی از برند و فروش بیشتر است.

– بازاریابی SEO

استراتژی بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO) معمولاً یک وبسایت را برای رتبه بالاتر در صفحات نتایج موتورهای جستجو (SERP) بهینه می‌کند. سئو به شما کمک می‌کند ساختار سایت، کیفیت محتوا و ارتباط کلمات کلیدی را بهبود بخشید تا ترافیک ارگانیک بگیرید. همچنین نرخ تبدیل بهتری را برای قیف بازاریابی به ارمغان بیاورد. نرخ تبدیل به معنای تبدیل کاربر بالقوه به مشتری است. توصیه می‌کنیم از ترکیب بازاریابی محتوا و سئو استفاده کنید که در آن محتوا مستقیماً برند شما را تبلیغ می‌کند و سئو اطمینان می‌دهد که محتوا به دست مخاطب هدف در رسیده است.

– بازاریابی ایمیلی

استراتژی بازاریابی ایمیلی در مورد ارسال پیام‌های هدفمند به لیستی از مشترکین ایمیل است. در اینجا، هدف می‌تواند تبلیغ محصولات، تشویق به خرید یا ارائه اطلاعات ارزشمند باشد. ایمیل مارکتینگ به کسب و کارها اجازه می‌دهد تا با مشتری ارتباط مستقیم برقرار کنند. کمپین‌های ایمیلی در نهایت می‌توانند به افزایش تعامل و نرخ تبدیل کمک کنند. یکی دیگر از دلایل استفاده از ایمیل مارکتینگ، فرآیند تحلیل نتایج است. شما می‌توانید تعداد کسانی که ایمیل را باز کرده‌اند یا روی لینک‌ها کلیک کرده‌اند را مورد بررسی قرار دهید و این موارد را در کمپین‌های بعدی بهینه کنید.

تفاوت بازاریابی و تبلیغات چیست؟

اگر بازاریابی را به عنوان یک چرخ در نظر بگیریم، تبلیغات یکی از پره‌های آن چرخ است. بازاریابی شامل توسعه محصول، تحقیقات بازار، توزیع محصول، استراتژی فروش، روابط عمومی و پشتیبانی مشتری است. بازاریابی در تمام مراحل یک کسب‌وکار ضروری است و می‌تواند از پلتفرم‌های متعددی، از جمله کانال‌های رسانه‌های اجتماعی و تیم‌های درون سازمان خود استفاده کند تا به شناسایی مخاطب، برقراری ارتباط با آن، تقویت صدای آن و ایجاد وفاداری به برند در طول زمان بپردازد.

از سوی دیگر، تبلیغات تنها یکی از اجزای بازاریابی است. یک تلاش استراتژیک است که معمولاً هزینه‌بر بوده و به منظور افزایش آگاهی از یک محصول یا خدمات به عنوان بخشی از اهداف کلی‌تر انجام می‌شود. درواقع تبلیغات تنها روش مورد استفاده بازاریابان برای فروش یک محصول نیست.

به عنوان یک مثال فرض کنید یک کسب‌وکار محصول جدیدی را عرضه می‌کند و می‌خواهد یک کمپین برای ترویج این محصول برای مشتریان خود ایجاد کند. کانال‌های انتخابی این شرکت شامل فیس‌بوک، اینستاگرام، گوگل و وب‌سایت خود شرکت است.

برای تبلیغ محصول جدیدش، یک راهنمای محصول قابل دانلود در وب‌سایت خود منتشر می‌کند، ویدئویی در اینستاگرام به نمایش گذاشته و در یک سری کلمات، گوگل ادز ران می‌کند که ترافیک را به صفحه محصول جدید در وب‌سایتش هدایت می‌کند. حالا، کدام یک از این تصمیمات مربوط به بازاریابی بود و کدام یک مربوط به تبلیغات؟

تبلیغات در اینستاگرام و گوگل انجام شد. و اما کجا بازاریابی انجام شد؟ این سوال کمی فریبنده است! زیرا بازاریابی تمام فرایند بود.

ترندهای آینده در بازاریابی

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که به سرعت در حال تغییر است. تغییرات اجتماعی و فناوری بی‌سابقه‌ای به وجود آمده که رقابت را برای همه سازمان‌ها افزایش داده است. کسب‌وکارها جهانی شده‌اند، مشتریان توقعات بیشتری دارند، بسیاری از بازارها به نقطه‌ای رسیده‌اند که دیگر فضای زیادی برای رشد ندارند، ارزش برندها در صورت‌های مالی اهمیت بیشتری پیدا کرده، و فشارهای محیط زیستی رو به افزایش است. همچنین، سرعت این تغییرات هر روز بیشتر می‌شود و سرعت عرضه و پذیرش محصولات در بازار نیز اهمیت زیادی دارد.

با تغییر بافت اقتصادی، بازاریابی نیز در حال تغییر است. اینترنت، شبکه‌های اجتماعی و کمپین‌های ویروسی فرصت‌های هیجان انگیزی را به بازاریابان ارائه می‌دهد.

در سال‌های اخیر روندهای مشخصی برای آینده بازاریابی شکل گرفته و همچنان در حال توسعه هستند.

اولاً، امروزه تمرکز بیشتری بر جمع‌آوری، تحلیل و استفاده از اطلاعات بازاریابی شده است. اینترنت باعث شده حجم زیادی از داده‌ها در دسترس شرکت‌ها قرار بگیرد. این موضوع کار را پیچیده می‌کند، اما فرصت‌های فوق‌العاده‌ای برای هدف‌گیری بهتر مشتریان فراهم می‌آورد.

دوماً، امروزه اندازه‌گیری و پایش عملکرد اهمیت بیشتری پیدا کرده و ابزارهای پیشرفته‌تری برای این کار طراحی شده‌اند تا به بهبود پاسخگویی کمک کنند.

سوماً، شرکت‌ها بیشتر روی آموزش و توسعه کارکنان سرمایه‌گذاری می‌کنند و به رشد حرفه‌ای مستمر اهمیت ویژه‌ای می‌دهند. هدف این است که بتوانند از مزیت رقابتی بازاریابی موفق خود بهتر دفاع کنند.

چگونه وارد بازاریابی شویم؟

بازاریابی یک حوزه منحصر‌به‌فرد است که در آن افراد با توانایی تحلیل بالا و درک عمیق از روانشناسی و داستان‌گویی فعالیت می‌کنند. با توسعه روزافزون محصولات، شرکت‌ها در سراسر جهان به بازاریابان ماهر نیاز بیشتری احساس می‌شود. اگر ترکیب تحلیل داده‌ها و داستان‌گویی برایتان جذاب است، شاید شغل بازاریابی برای شما مناسب باشد.

در حال حاضر بهترین زمان برای ورود به نقش‌های بازاریابی است. پیش‌بینی می‌شود که صنعت تبلیغات و بازاریابی تا سال 2026 به بیش از 786 میلیارد دلار برسد. بازاریابی دیجیتال نقش بزرگ‌تری به خود گرفته است و تبلیغات کلیکی و نمایشی به ابزارهای محبوب بازاریابان تبدیل شده‌اند.

تحصیل در بازاریابی

بیشتر مشاغل بازاریابی حداقل به مدرک کارشناسی در رشته‌های بازاریابی، MBA، روزنامه‌نگاری، طراحی گرافیک یا رشته‌های مشابه نیاز دارند. این موضوع نشان می‌دهد که شما از همان ابتدا دانش پایه‌ای خوبی از بازاریابی دارید. البته، داشتن مدرک تنها راه ورود به این صنعت نیست. دوره‌های آموزشی و بوت‌کمپ‌های معتبر زیادی وجود دارد که می‌تواند شما را به یک نیروی شغلی توانمند تبدیل کند.

مسیر شغلی بازاریابی

چند مسیر شغلی مختلف در این حوزه وجود دارد. در حوزه بازاریابی سنتی، تازه‌کارها معمولاً به عنوان هماهنگ‌کنندگان بازاریابی شروع می‌کنند و سپس به سمت مدیر بازاریابی، مدیر ارشد بازاریابی و نهایتاً به مقام مدیر ارشد بازاریابی (CMO) پیش می‌روند.

هماهنگ‌کننده بازاریابی

هماهنگ‌کنندگان بازاریابی وظایف اداری متنوعی برای تیم‌های بازاریابی انجام می‌دهند. این وظایف می‌تواند شامل نگهداری از وب‌سایت، ویرایش محتوا، هماهنگی جلسات و برنامه‌ریزی رویدادها باشد. این نقش به عنوان نقطه ورودی به دنیای بازاریابی شناخته می‌شود.

تحلیلگر تحقیقات بازاریابی

تحلیلگران تحقیقات بازاریابی برای موفقیت کلی یک تیم بازاریابی بسیار مهم هستند. وظایف معمول شامل پیش‌بینی روندهای بازاریابی و فروش، جمع‌آوری داده‌ها درباره رقبا، اندازه‌گیری اثربخشی کمپین‌های بازاریابی و ارائه نتایج به مدیران است. این شغل یکی از سریع‌ترین رشدها را در حوزه بازاریابی دارد.

مدیر شبکه‌های اجتماعی

مدیر شبکه‌های اجتماعی، کمپین‌های یک شرکت را در پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی مختلفی مانند فیسبوک، اینستاگرام و توییتر نظارت می‌کند. تولید محتوا، توسعه یک برنامه محتوایی، نظارت بر پست‌ها و اجرای دستورالعمل‌های برند از جمله وظایف این موقعیت شغلی است. مدیران شبکه‌های اجتماعی همچنین باید بدانند چگونه معیارهای رسانه‌های اجتماعی را با ابزارهای محبوبی مانند Google Analytics اندازه‌گیری کنند.

مدیر برند

مدیر برند تصمیمات کلیدی درباره نحوه نمایش یک شرکت به مخاطبان هدف و ساخت یک برند می‌گیرد که تصوری مطلوب ایجاد کند. این نقش تحقیقاتی را انجام می‌دهد تا درک کند محصولات یا خدمات چگونه در یک بازار خاص جای می‌گیرند و چگونه یک شرکت را از رقبا متمایز کند. پس از تعیین استراتژی برند و بودجه بازاریابی، مدیران برند با تیم‌های مختلف شرکت همکاری می‌کنند تا اطمینان حاصل کنند که برند شرکت به‌طور مداوم حفظ می‌شود.

مدیر بازاریابی

مدیران بازاریابی مسئول طراحی استراتژی‌ها و تاکتیک‌های بازاریابی هستند که به جذب مشتری و افزایش ترافیک کمک می‌کند. آن‌ها به مدیریت تمام مراحل چرخه عمر یک کمپین بازاریابی و ساختن روابط کلیدی با شرکا و آژانس‌ها در طول مسیر می‌پردازند. مدیران بازاریابی باید مهارت‌های فنی و اجتماعی عالی داشته باشند، پیشینه قابل‌اثباتی در بازاریابی داشته باشند و در خلاقیت توانا باشند.

مدیر ارشد بازاریابی (CMO)

مدیر ارشد بازاریابی (CMO) یک مدیر سطح C است که مسئول تعیین اهداف کلان برای هدایت تمام فرآیندها و استراتژی‌های بازاریابی می‌باشد. با انجام تحقیقات بازار، CMO موقعیت بازار یک شرکت را درک کرده و چشم‌اندازی از جایگاه آینده آن ترسیم می‌کند. سپس CMO اهدافی را تعیین می‌کند که ابتکارات بازاریابی در زمینه‌هایی مانند برندینگ، توسعه محصول، ارتباط با مشتریان و فروش را هدایت کنند.

 

سخن نهایی
اکنون معنی مارکتینگ چیست را به خوبی می‌دانید و به این موضوع اشراف دارید بازاریابی یک سرمایه گذاری ضروری برای ایجاد و حفظ یک تجارت موفق است. یک استراتژی بازاریابی خوب نه تنها به شما امکان می‌دهد با مشتریان ارتباط برقرار کنید، بلکه کاری می‌کند که بتوانید نیازهای آنها را به خوبی پاسخ دهید. اگر مشتریان احساس کنند که شما حامی آنها هستید، با شما ارتباط می‌گیرند و به سفیران برندتان تبدیل می‌شوند. پس توصیه می‌کنیم به مقوله مارکتینگ توجه بیشتری نشان دهید، زیرا به بقای شما در بازار پر رقابت امروز کمک می‌کند؛ بنابراین نیازهای خود و بازار هدفتان را ارزیابی کنید و سپس با انتخاب بهترین روش بازاریابی، خود را در بازار متمایز کنید.


:: بازدید از این مطلب : 1
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 11 آبان 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

در دنیای امروز بازاریابی به‌عنوان یکی از عناصر کلیدی موفقیت در هر کسب و کاری شناخته می‌شود. این حوزه گسترده شامل روش‌ها، استراتژی‌ها و تکنیک‌های مختلفی است که برای جذب مشتریان، افزایش فروش و ارتقا شناخت برند مورد استفاده قرار می‌گیرد.

انواع بازاریابی شامل روش‌ها و تکنیک‌های مختلفی ازجمله بازاریابی دیجیتال، بازاریابی محتوا، بازاریابی اجتماعی، بازاریابی تجربه مشتری، بازاریابی انگیزشی، بازاریابی محصولات و… می‌شود. هرکدام از انواع بازاریابی دارای ویژگی‌ها، مزایا و محدودیت‌های خاص خود هستند و بسته به نوع فعالیت و هدف کسب و کار مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

امروزه با توجه به پیشرفت فناوری، بازاریابی دیجیتال به‌عنوان یکی از ابزارهای اصلی و موثر برای جذب مشتریان و ارتقا شناخت برند مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. به‌همین‌دلیل درک و آشنایی با انواع مارکتینگ می‌تواند به کسب و کارها کمک زیادی کند تا استراتژی‌های مناسبی را برای رشد و توسعه خود انتخاب کنند.

 

 بازاریابی یک فرآیند استراتژیک و عملیاتی است که هدف آن شناسایی نیازها و خواسته‌های مشتریان است. پس از شناسایی تقاضای مشتریان، محصولات یا خدمات به گونه‌ای عرضه می‌گردند که نیازها و خواسته‌های مشتریان را برطرف نمایند. در ادامه انواع تکنیک‌های بازاریای را بررسی می کنیم.

1. بازاریابی دیجیتال

یکی از مهم‌ترین انواع روش‌های بازاریابی در سال‌های اخیر، بازاریابی دیجیتال است. استفاده از ابزارها و پلتفرم‌های دیجیتال برای جذب مشتریان در این نوع بازاریابی رایج خواهد بود. از مهم‌ترین مثال‌های بازاریابی دیجیتال می‌توان به تبلیغات گوگل، فیسبوک، اینستاگرام و… اشاره کرد.

بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ به کاربرد استراتژی‌ها و تکنیک‌های بازاریابی در محیط آنلاین اشاره دارد. این نوع بازاریابی شامل استفاده از ابزارها و پلتفرم‌های دیجیتالی مختلف مانند وب‌سایت، رسانه‌های اجتماعی، ایمیل مارکتینگ، محتوای دیجیتال، تبلیغات آنلاین و سایر روش‌های مبتنی بر اینترنت است.

به‌طورکلی بازاریابی دیجیتال این امکان را برای تمامی کسب و کارها فراهم می‌کند تا با استفاده از ابزارها و تکنیک‌های آنلاین به‌صورت موثرتری با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند و بازدهی بالاتری از فعالیت‌های بازاریابی به‌دست آورند. دیجیتال مارکتینگ مزایای متعددی دارد که شامل موارد ذیل می‌شود:

  • هزینه کمتر
  • دسترسی آسان
  • هدف‌گذاری دقیق
  • انعطاف‌پذیری بیشتر

2. بازاریابی محتوا

منظور از بازاریابی محتوا به‌عنوان یکی از روش‌های بازاریابی‌های مهم در دنیای مارکتینگ ایجاد و انتشار محتوای ارزشمند برای جذب و ترغیب مشتریان است. ویدئوهای آموزشی، وبلاگ‌نویسی، مقالات و… از مثال‌های مهم بازاریابی محتوا محسوب می‌شوند که نقش مهم در مارکتینگ ایفت می‌کند.

وبلاگ، ویدئو، نشریات الکترونیکی، پست رسانه‌های اجتماعی، پادکست و… نمونه‌های دیگری از بازاریابی محتوا هستند که مورد توجه قرار می‌گیرند.

3. بازاریابی اجتماعی

از پرکاربردترین انواع بازاریابی‌های روز دنیا می‌توان به بازاریابی اجتماعی اشاره کرد. در این نوع بازاریابی استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای برقراری ارتباط با مشتریان و ارتقا شناخت برند مرسوم و رایج است. تبلیغات توئیتر و لینکدین از مثال‌های بازاریابی اجتماعی از انواع بازاریابی به‌شمار می‌روند.

4. افیلیت مارکتینگ

Affiliate Marketing یا بازاریابی وابسته نوعی از تکنیک‌های بازاریابی است که در آن افراد یا شرکت‌ها، محصولات یا خدمات خود را به دیگران معرفی می‌کنند و درصورت انجام خرید توسط مخاطبان، کمیسیونی به آن‌ها پرداخت می‌شود. به‌بیان‌دیگر در این روش بازاریاب محصولات و خدمات یک شرکت را به مخاطبان معرفی می‌کند و درصورتی‌که مخاطبان از طریق لینک همان فرد خرید انجام دهند، بازاریاب کمیسیون خود را دریافت خواهد کرد. این نوع بازاریابی با همکاری بین فروشنده و بازاریاب انجام خواهد شد.

از مزایای بازاریابی افیلیت می‌توان کم‌هزینه بودن، دسترسی به مخاطبان هدفمند، انعطاف‌پذیری بالا، کنترل بیشتر روی روش‌های بازاریابی و اندازه‌گیری آسان بازدهی را نام برد. به‌طورکلی روش Affiliate Marketing روش موثری برای کسب درآمد از طریق بازاریابی آنلاین است و برای شرکت‌ها و افرادی که تمایل دارند از طریق اینترنت به درآمدزایی برسند، توصیه می‌شود.

5. بازاریابی تجربه مشتری

یکی از کاربردی‌ترین انواع بازاریابی را می‌توان بازاریابی تجربه مشتری عوان کرد. در این نوع مارکتینگ با ایجاد تجربه مثبت برای مشتریان و ایجاد ارتباط عمیق‌تر با آن‌ها می‌توان به آینده کسب و کار مطمئن بود؛ چراکه تجربه شیرین همکاری مشتریان قدیمی با مجموعه مشتریان جدید را نیز به خرید محصولات یا دریافت خدمات سوق خواهد داد. خدمات پس از فروش نمونه‌ای مهم برای این نوع بازاریابی محسوب می‌شود.

6. بازاریابی انگیزشی

استفاده از انگیزه‌ها و احساسات مشتریان برای تحریک خرید مانند تبلیغات انگیزشی برندها را بازاریابی انگیزشی می‌نامند که جزء مهم‌ترین انواع تکنیک‌های بازاریابی است. این نوع مارکتینگ به ایجاد انگیزه و حس مثبت در مشتریان می‌پردازد تا از این طریق آن‌ها را به خرید محصول یا دریافت خدمات راضی کند. ارائه پاداش به مناسبت‌های مختلف، جوایز، تخفیف و… از جمله اقداماتی است که در مسیر بازاریابی انگیزشی صورت می‌گیرد.

پاداش‌هایی که فروشگاه‌های آنلاین به‌صورت فصلی و به‌مناسبت‌های خاص به مشتریان خود ارائه می‌دهند، ازجمله مثال‌های بارز بازاریابی انگیزشی از انواع بازاریابی است.

7. بازاریابی ایمیلی

یکی از انواع مارکتینگ، بازاریابی ایمیلی است. در این نوع بازاریابی از ارسال ایمیل برای تبلیغات استفاده می‌شود. اطلاعیه‌ها، محتوای تبلیغاتی، تخفیف و… از جمله ایمیل‌هایی است که به‌صورت گروهی برای مشتریان ارسال خواهد شد.

ایمیل مارکتینگ یکی از روش‌های موثر برای بازاریابی در دنیای دیجیتال است. فروشگاه‌های بزرگ با ارسال ایمیل‌های تبلیغاتی اطلاعات مفیدی را در زمینه تخفیفات و پیشنهادات ویژه به مشتریان خود ارائه خواهند کرد. این ایمیل‌ها و این نوع روش تبلیغاتی به بهبود روابط مشتریان، افزایش فروش و افزایش شناخت برند کمک می‌کند.

8. بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ

بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ یک استراتژی بازاریابی است که در آن شرکت‌ها به‌جای استفاده از روش‌های سنتی تبلیغاتی از روش‌های نوآورانه و جذابی برای تبلیغات و ترویج محصولات خود استفاده می‌کنند. این استراتژی به‌منظور جلب توجه مشتریان و به‌خاطر سپردن نام شرکت و محصولات آن در ذهن مشتریان به‌کار می‌رود.

در گوریلا مارکتینگ از روش‌های غیرمعمول برای جلب مشتریان جدید استفاده می‌شود. این روش‌ها شامل رویدادهای متفاوت، ابتکارات تبلیغاتی خلاقانه، استفاده از رسانه‌های اجتماعی، تولید محتوای جذاب و موارد مشابه خواهد بود. هدف اصلی این استراتژی ایجاد حضور و نام‌آوری قوی برای شرکت و محصولات است تا بتواند با تفاوت و جلب توجه، رقابت را در بازار به نفع خود تغییر دهد و مزیت رقابتی خود را تقویت کند.

9. بازاریابی تعاملی

استفاده از محتوای تعاملی مانند نظرسنجی‌ها، قرعه‌کشی‌ها و… برای جذب مشتریان در نوع بازاریابی تعاملی مورد استفاده قرار می‌گیرد. ایجاد ارتباطی که میان مشتری و فروشنده به‌صورت فعال در جریان باشد، این نوع بازاریابی را تشکیل می‌دهد. در این نوع مارکتینگ با استفاده از رسانه‌های اجتماعی، پیامک، ایمیل و… نیازها و پیشنهادات مشتریان به شرکت یا سازمان ارسال خواهد شد. با ارزیابی این اطلاعات به‌راحتی می‌توان به علایق و سلایق مشتریان نیز دسترسی پیدا کرد با ارائه خدمات و محصولات موردنظر آن‌ها به جذب مشتریان دائمی جامه عمل پوشاند.

10. بازاریابی تلفنی

یکی از رایج‌ترین روش‌های مارکتینگ را بازاریابی تلفنی تشکیل می‌دهد. در این روش کارشناسان بازاریابی با مشتریان تماس تلفنی برقرار خواهند کرد و اطلاعات دقیقی را به وی انتقال خواهند داد. این نوع بازاریابی به‌صورت فردی و تیمی قابل اجرا خواهد بود. تماس تلفنی برای دریافت هر نوع بیمه‌ای را می‌توان جزء این دسته طبقه‌بندی کرد.

11. بازاریابی عصبی

بازاریابی عصبی که نمادی از بدن انسان‌ها است، بک تکنیک بازاریابی نوآورانه محسوب می‌شود که براساس نظریات علوم عصبی و رفتاری در انسان‌ها طراحی شده است. این روش مارکتینگ به وسیله مطالعه عمیق رفتارهای مصرف‌کنندگان و واکنش‌های ذهنی آن‌ها به بسته‌بندی، قیمت‌گذاری، تبلیغات و… سعی در ارتقای عملکرد کمپین‌های تبلیغاتی را دارد.

روش بازاریابی عصبی از انواع بازاریابی پویا در دنیا به تیم‌های بازاریابی کمک خواهد کرد تا بهترین استراتژی‌ها را برای تبلیغات و مارکتینگ انتخاب کنند و با ارائه پیشنهادات مناسب نتایج شگفت‌انگیزی را به‌دست آورند.

12. بازاریابی عصبی

بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ یک رویکرد نوین در حوزه بازاریابی محسوب می‌شود که بر پایه تحقیقات علمی در زمینه علوم اعصاب و رفتارشناسی تاسیس شده است. در این روش از مفاهیم و اصول اعصاب برای درک عمیق‌تر رفتار مصرف‌کنندگان و ارتباط آن با تصمیم‌گیری‌های خرید و بازاریابی استفاده می‌شود.

بازاریابی عصبی اقدام به بررسی واکنش‌های ذهنی و عاطفی افراد در مواجهه با تبلیغات، محصولات و خدمات می‌کند. این روش به تعیین عواملی که بر تصمیم‌گیری و انتخاب مصرف‌کنندگان تاثیر می‌گذارد، می‌پردازد و به شرکت‌ها کمک می‌کند تا استراتژی‌های بازاریابی خود را بر اساس داده‌های علمی و دقیق‌تری طراحی کنند.

از مزایای بازاریابی عصبی می‌توان به شناخت دقیق‌تر و عمیق‌تر مصرف‌کنندگان، ارتقا کارایی تبلیغات و استراتژی‌های بازاریابی، کاهش احتمال اشتباهات در تصمیم‌گیری، بهبود تجربه مشتری و… اشاره کرد. این روش به‌ویژه در صنایعی که رقابت بسیار بالا است، مفید و کاربردی خواهد بود.

13. بازاریابی سنتی

یکی از معمول‌ترین انواع بازاریابی نوع سنتی آن است. این نوع ماکتینگ بر اصول، روش‌های قدیمی و آزموده‌شده تکیه دارد. این روش اغلب شامل استفاده از روش‌های تبلیغات در رسانه‌های سنتی مانند تلویزیون، رادیو، روزنامه، مجلات، چاپ بروشورها، رویدادهای تبلیغاتی، توزیع کد تخفیف، برگزاری نمایشگاه و سایر ابزارهای بازاریابی سنتی می‌شود.

در بازاریابی سنتی ارتباطات به‌صورت کاملا یک‌طرفه شکل می‌گیرد. این روش که ارتباط کمتری را با مخاطب رقم می‌زند، هزینه‌های بالایی را نیز در پی دارد و اغلب بازدهی چندانی نخواهد داشت. از سوی دیگر با وجود پیشرفت تکنولوژی و تغییر در عادات مصرف‌کنندگان بازاریابی سنتی به تدریج جای خود را به روش‌های دیجیتالی مانند بازاریابی اینترنتی و رسانه‌های اجتماعی داده است که قابلیت تعامل بیشتری را با مخاطبان و مشتریان فراهم می‌کنند. برگزاری نمایشگاه کتاب و صنایع مختلف از مثال‌های این نوع بازاریابی به‌شمار می‌روند.

14. بازاریابی قطره‌ای

بازاریابی قطره‌ای یک استراتژی بازاریابی است که در آن پیام‌های تبلیغاتی به‌شکل مستمر برای مخاطبان ارسال خواهد شد.  تفاوت این مدل مارکتینگ با نوع پیامکی در این خواهد بود که در نوع بازاریابی پیامکی، تخفیف‌ها، اطلاعیه‌ها و… به‌صورت جمعی و گروهی برای مشتریان ارسال می‌شوند؛ این‌درحالی است که در نوع قطره‌ای بازاریابی پیامک‌های تخفیفی و… باتوجه خریدهای قبلی و سلیقه خاص مشتری ارسال خواهند شد. به‌بیان‌دیگر بازاریابی قطره‌ای با تحلیل اطلاعات مشتری اقدام به مارکتینگ و پیاده‌سازی استراتژی خواهد کرد.

یکی از بزرگ‌ترین مزایای بازاریابی قطره‌ای رامی‌توان ارزش دادن به احساس مخاطب دانست. مخاطبان در این روش حس می‌کنند که مورد توجه و ارزش قرار گرفته‌اند. افزایش درک و فعالیت مخاطبان به افزایش تعاملات موثر و افزایش فروش و درآمد منجر خواهد شد.

بازاریابی قطره‌ای نیازمند ابزارهای دیجیتالی و نرم‌افزارهای مدیریت CRM است تا بتوان به تحلیل دقیق داده‌ها و به‌روزسانی مداوم پرداخت. به‌طور مثال اگر فردی در فروشگاه اینترنتی به‌دنبال لباس ورزشی با ویژگی‌های خاصی باشد، سایت فروشگاه با نمایش سایر گزینه‌ها با ویژگی‌های مشابه سعی می‌کند مشتری را به خرید راضی کند. این مورد سبب جلب اعتماد مشتری، افزایش فروش و ارتقا رضایت مشتریان از فروشگاه خواهد شد.

15. بازاریابی درونگرا

بازاریابی درونگرا یک رویکرد استراتژیک است که در آن تمرکز روی تقویت و ارتقا داخل سازمان و فرآیندهای داخلی خواهد بود. هدف از این نوع مارکتینگ از انواع بازاریابی کاهش هزینه‌ها، ایجاد ارزش برای مشتریان و افزایش بهره‌وری است. این مدل برخلاف بازاریابی سنتی بر ارتباطات داخلی و تجربه کارکنان سازمان تمرکز دارد.

بازاریابی درونگرا شامل اقداماتی برای بهبود فرآیندها، مشارکت کارکنان و افزایش انگیزه آن‌ها، تسهیل انتقال دانش، ایجاد فضای کاری پویا و مثبت، تشویق به همکاری و تعامل بین بخش‌های مختلف سازمان خواهد شد.

این نوع مارکتینگ به‌طور مستقیم روی بهبود عملکرد و ارتقا سطح کیفیت محصولات و خدمات تاثیر می‌گذارد و در نهایت به افزایش رضایت مشتریان و تقویت رقابت‌پذیری سازمان منجر می‌شود.

16. بازاریابی دهان به دهان

بازاریابی دهان به دهان یک روش مارکتینگ است که در آن اطلاعات، توصیه‌ها و تجربیات افراد به‌صورت دهان به دهان و ارتباطات شخصی از طریق افراد مخصوصا افرادی که به‌عنوان اعتبار صنف یا صنعتی خاص شناخته می‌شوند به اشتراک گذاشته خواهد شد. در این روش از انواع بازاریابی افراد به‌عنوان منابع اصلی اطلاعات و تبادل‌کنندگان دانش و تجربه محصول یا خدمات به دیگران عمل می‌کنند.

بازاریابی دهان به دهان در قالب گفت‌وگوهای شخصی، نظرات، توصیه‌های شفاهی و تجربیات افراد شکل می‌گیرد و می‌توان آن را به‌عنوان یکی از موثرترین روش‌های بازاریابی شناخت؛ چراکه افراد بیشتر به تجربیات و نظرات افرادی که به آن‌ها اعتماد دارند، دقت و توجه خواهند کرد. این نوع مارکتینگ در صنایع غذایی، خدمات بهداشتی و درمانی، خدمات مشاوره و… مورد استفاده قرار می‌گیرد.

17. بازاریابی ویدئویی

بازاریابی ویدئویی یکی از بهترین روش‌های بازاریابی است که بازخورد مناسبی را نیز ارائه خواهد داد. افراد به‌دللی مشغله زیاد در طول روز فرصت کمتری برای مطالعه خواهند داشت؛ ولی مشاهده ویدئو و محتوای تبلیغاتی در طول مسیر برگشت به منزل از محل کار، مدرسه، باشگاه و… کار آسانی تلقی می‌شود. ساخت کلیپ و ویدئو بازاریابی، بارگذاری و انتشار آن روی آپارات، اینستاگرام و… از روش‌های کاربردی دنیای مارکتینگ به‌شمار می‌رود.

18. بازاریابی شبکه‌ای

بازاریابی شبکه‌ای یک روش بازاریابی است که در آن فرآیند فروش و توزیع محصولات از طریق شبکه‌های اجتماعی، روابط شخصی، شبکه‌های موجود و… در جوامع مختلف صورت می‌گیرد. در این روش مارکتینگ از انواع بازاریابی افراد به‌عنوان عامل اصلی برای بازاریابی به فعالیت می‌پردازند و از ایجاد ارتباط با دیگران و به‌اشتراک‌گذاری خدمات یا محصولات درآمدزایی می‌کنند.

بازاریابی شبکه‌ای براساس ایجاد یک شبکه از افرادی که به‌طور مستقیم و غیرمستقیم با شرکت یا برند همکاری می‌کنند، عمل خواهد کرد. از مزایای این نوع بازاریابی می‌توان ایجاد اعتماد و ارتباطات شخصی با مشتریان، ایجاد امکانات برای درآمدزایی مستمر و پایدار، افزایش دسترسی به بازارهای جدید، کاهش هزینه‌های بازاریابی و… را نام برد. بازاریابی برای محصولات غذایی، آرایشی و بهداشتی و… ازجمله مثال‌های این بازاریابی شبکه‌ای محسوب می‌شوند.

بازاریابی شبکه‌ای یا نت‌ورک مارکتینگ یک روش بازاریابی است که در آن افراد یا شرکت‌ها با ایجاد یک شبکه ارتباطی مستقیم با دیگران اقدام به معرفی محصولات یا خدمات خود می‌کنند و درصورت انجام خرید توسط افراد معرفی شده کمیسیونی از فروش به این افراد پرداخت خواهد شد. این روش بر اساس روابط شخصی و اعتماد متقابل بین افراد بنا شده است و در بسیاری از صنایع و محصولات مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در بازاریابی شبکه‌ای شخص یا شرکتی که محصول یا خدمات را ارائه می‌دهد، به‌عنوان فروشنده یا توزیع‌کننده شناخته می‌شود و با افرادی که به‌عنوان نمایندگان یا عضو شبکه همکاری می‌کنند در ارتباط هستند. این افراد به‌صورت مستقل محصولات یا خدمات را به دیگران معرفی می‌کنند و درصورت موفقیت در ایجاد فروش، کمیسیونی به آن‌ها پرداخت می‌شود. این شبکه‌ها از طریق مراجعه شخصی، تلفن، ایمیل، شبکه‌های اجتماعی و دیگر وسایل ارتباطی ایجاد خواهند شد. از مزایای بازاریابی شبکه‌ای می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  • انعطاف‌پذیری بالا
  • افزایش اعتبار برند
  • کاهش هزینه‌های بازاریابی
  • کمیسیون بر اساس عملکرد
  • ایجاد شبکه ارتباطی گسترده

19. بازاریابی حضوری

بازاریابی حضوری به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین روش‌های بازاریابی در دنیای مارکتینگ شناخته می‌شود. در این روش که بازاریاب به‌صورت حضوری برای معرفی محصول یا خدمات قابل ارائه به مراکز مختلف مراجعه می‌کند، ارتباط عمیق‌تری با مشتری صورت می‌گیرد و وفاداری مشتریان را به برند و مجموعه افزایش خواهد داد. مواد خوراکی، دارویی، آرایشی و… همگی مثال‌های بازاریابی حضوری هستند.

20. بازاریابی مویرگی

بازاریابی مویرگی یکی از انواع تکنیک‌های بازاریابی است که در آن از منابع اجتماعی و تاثیرگذاری استفاده خواهد شد تا محصولات و خدمات به مشتریان معرفی شوند و به فروش دست یابند. بازاریابی مویرگی شامل استفاده از محتواهای مفید و ارزشمند خواهد شد که به مشتریان کمک می‌کند تا مسائل مرتبط با محصولات و خدمات را درک کند و تصمیم به خرید بگیرند. مقالات، ویدئوها، پست‌های رسانه اجتماعی و… با توجه به علایق و سلایق مشتریان و به‌منظور جلب توجه آن‌ها ایجاد می‌شوند. به‌طورمثال؛ محتوای تولید شده در مورد کتاب‌های مختلف برای یک کتابفروشی آنلاین می‌تواند به فروش بیشتر منجر شود.

21. بازاریابی هرمی

بازاریابی هرمی یکی از روش‌های بازاریابی است که در آن خدمات یا محصولات از طریق سلسلسه مراتبی از فرد به فرد به مشتریان عرضه خواهد شد. در شبکه‌های فروش چندسطحی معمولا چنین نوعی از مارکتینگ مشاهده می‌شود که افرادی به‌عنوان نمایندگان یا مشاوران به فعالیت می‌پردازند و در ازای فروش محصولات یا جذب اعضای جدید به شبکه پورسانت و سود خود را دریافت می‌کنند. فروش لوازم خانگی، محصولات دیجیتالی و… از مثال‌های این نوع از بازاریابی به‌شمار می‌روند.

22. بازاریابی بین‌المللی

بازاریابی بین‌المللی یک استراتژی بازاریابی است که با هدف فراهم کردن محصولات یا خدمات برای بازارهای جهانی اجرا می‌شود. در این روش تمرکز روی تطبیق استراتژی‌های بازاریابی با نیازها و تفاوت‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشورهای مختلف جهان است. بازاریابی بین‌المللی که یکی از مهم‌ترین انواع بازاریابی به‌شمار می‌رود، به‌وسیله مطالعه بازارهای هدف، تعیین استراتژی‌های گوناگون، تبلیغات چندزبانه و اجرای برنامه‌های بازاریابی در سطح جهانی انجام می‌شود.

بازاریابی بین‌المللی شامل فعالیت‌هایی مانند تبلیغات در رسانه‌های بین‌المللی، شرکت در نمایشگاه‌ها، کنفرانس‌های بین‌المللی، استفاده از شبکه‌های اجتماعی جهانی برای تبلیغات و… خواهد شد.

23. بازاریابی گرم و سرد

بازاریابی گرم و سرد که یکی از انواع بازاریابی محسوب می‌شوند، به فعالیتی اشاره دارد که به‌صورت تلفنی با مشتریان صورت می‌گیرد. این فرآیند مهم در فروش و بازاریابی مشتریان را به دو دسته مجزا تقسیم‌بندی می‌کند. تماس با مشتریان قدیمی که از محصولات و خدمات سازمان استفاده کرده‌اند در دسته‌بندی بازاریابی گرم قرار می‌گیرند. تلاش برای تماس و ارتباط گرفتن با مشتریان جدید و جذب آن‌ها به مجموعه نیز بازاریابی سرد نامیده خواهد شد. هر دو مورد از این بازاریابی‌ها را می‌توان نقش‌های کلیدی در استراتژی بازاریابی شرکت دانست. تماس تلفنی، ارسال پیام مستقیم و ایمیل از روش‌هایی است که در بازاریابی گرم مورد استفاده قرار می‌گیرد. تبلیغات در محیط‌های عمومی، تلویزیون، رادیو و… نیز از روش‌های بازاریابی سرد است.

کلام آخر

انواع بازاریابی از جنبه‌های حیاتی کسب و کار محسوب می‌شود که با توجه به مخاطبان و هدف‌های مشخص انواع گوناگونی دارد. از بازاریابی گرم که بر پایه روابط قبلی با مشتریان استفاده می‌کند تا بازاریابی سرد که به‌دنبال جذب مشتری جدید است، هر کدام از این روش‌ها ابزارهای خاص و موثری را برای رشد و توسعه کسب و کار ارائه می‌کند.

همچنین انواع بازاریابی که به آن‌ها پرداخته شد نشان می‌دهند که هر کسب و کار باید استراتژی متناسب با محصولات و خدمات خود را انتخاب کند و آن‌ها را به‌بهترین شکل به مخاطبان ارائه دهد. به‌طورکلی ترکیب مناسب از انواع بازاریابی می‌تواند به توسعه و رشد پایدار کسب و کار کمک کند و در رقابت با سایر رقبا در بازار مزیت رقابتی را تضمین کند.



:: بازدید از این مطلب : 2
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 11 آبان 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

بسیاری از فعالیت‌های رسمی و غیررسمی کسب و کارها بازاریابی است. بازاریابی خوب تصادفی نیست؛ بلکه حاصل برنامه ریزی و اجرای دقیق است. بازاریابی به‌دنبال ارائه راه‌حل‌های تازه برای چالش‌های موجود در محیط بازاریابی قرن ۲۱ به یک هنر تبدیل شده است. مسائل مالی، عملیاتی، حسابداری و سایر اقدامات تجاری بدون وجود تقاضای کافی برای محصولات و خدماتی که منجر به سوددهی شوند، اهمیتی ندارند؛ بنابراین موفقیت مالی کسب و کار اغلب به توانایی بازاریابی وابسته است.

اهمیت بازاریابی در سطح جامعه هم بسط پیدا کرده است؛ زیرا کمک کرده تا محصولات جدیدی که زندگی مردم را آسان‌تر کرده، معرفی و توسط مردم پذیرفته شوند. برای اینکه بازاریاب شوید؛ لازم است درک کنید که بازاریابی چیست؟ چگونه کار می‌کند؟ چه کسی این کار را انجام می‌دهد؟ و چه چیزی بازاریابی می‌شود؟ در این مقاله به این سوالات پاسخ می‌دهیم.

تعریف بازاریابی به زبان ساده

بازاریابی به‌عنوان پدیده‌ای سازنده در کسب و کار تعاریف متعددی دارد و از زمان حضور صد، صد و پنجاه‌ساله آن به‌شکل آکادمیک، تغییر و تحول‌های زیادی داشته است. موقع صحبت درباره بازاریابی اولین مسئله این است که داریم درباره چه چیزی صحبت می‌کنیم؟

اگر بخواهیم مفید و مختصر تعریفی از بازاریابی ارائه دهیم، در نسل اول تعریف، بازاریابی این‌طور توضیف می‌شود: کار بازاریابی ربط دادن تولیدکننده و مصرف‌کننده یعنی توزیع‌کنندگی است. در آن زمان هر کسی این کار را انجام می‌داده است، درواقع مشغول به بازاریابی بوده است.

اما نسل دوم بازاریابی را در بُعد مدیریتی قرار می‌دهد و می‌گوید بازاریابی برنامه ریزی و اجراست؛ یعنی مجموعه‌ای از اقدامات است که باید هم برای مشتری و هم برای تولیدکننده منافع ایجاد کند.

در این تعریف، بازاریابی یک سری فرایند است که وظیفه آن علاوه بر توزیع، ایجاد کردن ایده اولیه (چه محصولی تولید بشود؟ به چه قیمتی؟ برای چه کسی؟ چرا تولید بشود؟) هم هست. پس در اینجا بازاریابی نسبت به حالت توزیعی اولیه، استراتژیک‌تر می‌شود.

بد نیست اشاره‌ای هم به تعریف بازاریابی از زبان دکتر عبدالحمید ابراهیمی بکنیم. پروفسور ابراهیمی، مفهوم مارکتینگ را ترکیبی از سه کلمه مردم‌یابی، مردم‌یاری و خودیاری می‌دانند.

مردم یابی به‌معنی پیدا کردن افرادی است که نیازی دارند. این افراد کجا هستند؟ مشغول چه کاری هستند؟ با چه مختصات و خصوصیاتی هستند، چه پرسنایی دارند، رفتار آن‌ها چگونه است؟در چه محدوده مکانی و زمانی قرار دارند؟ سن‌وسال و تحصیلات و شغل و روحیات آن‌ها چیست؟ و… .

مرحله بعد مردم یاری است؛ به‌معنی تلاش و اقدام برای رفع کردن نیاز این افراد.

مرحه آخر خودیاری است؛ به‌معنی اینکه بعد از نیاز این افراد یک چیزی در وجود ما ارضا و اغنا می‌شود. این تعریف در همه حوزه‌ها مصداق دارد؛ حتی در یک موسسه خیریه.

  شما را با مفهوم درست بازاریابی آشنا و به‌صورت کیس استادی درباره بازاریابی در یک صنعت خاص صحبت کرده‌ایم. حتما نگاهی به این دوره بیندازید.

تعریف بازاریابی در سال ۲۰۰۴ 

در سال ۲۰۰۴ در تعریف بازاریابی موضوعات جدیدی وارد می‌شود که در دوره قبل نبوده است؛ ازجمله: ذی‌نفعان. بنابراین دیگر فقط خریدار و فروشنده مطرح نیستند. مسئله اجتماعی و زیست محیطی هم مهم است؛ پس اگر شما می‌خواهید بازاریابی کنید، نمی‌توانید بگویید منِ خریدار راضی، فروشنده راضی، پس معامله می‌تواند جور شود.

طبق تعریف، بازاریابی باید به ذینفعان بپردازید و باید ارزش آفرینی کنید. بهتر است بدانید ارزش (value) به‌جای قیمت یا به‌جای کالا و سرویس مطرح می‌شود.

با نگاه کردن به تعاریف متوجه می‌شوید که مارکتینگ تحرک دارد و به جلو حرکت می‌کند؛ بنابراین پی می‌بریم که مدیریت بازاریابی به هنر و علم انتخاب بازارهای هدف و دستیابی، حفظ و رشد مشتریان گفته می‌شود. دستیابی و حفظ مشتریان از طریق ایجاد تحویل و اطلاع‌رسانی درباره ارزش برتر به آن‌ها اتفاق می‌افتد. 

ما می‌توانیم بین تعریف اجتماعی از بازاریابی و تعریف مدیریتی آن تمایز قائل شویم تعریف اجتماعی بازاریابی نقش بازاریابی را در جامعه نشان می‌دهد؛ برای مثال از نظر یک بازاریاب، نقش بازاریابی این است که استاندارد زندگی را بالاتر ببرد.

در ادامه یک تعریف اجتماعی از بازاریابی ارائه می‌دهیم. بازاریابی یک فرآیند اجتماعی است که از طریق آن افراد و گروه‌ها می‌توانند آنچه را نیاز دارند و می‌خواهند، به دست آورند؛ آن هم از طریق ایجاد ارائه و تبادل آزادانه محصولات و خدماتی که برای دیگران دارای ارزش باشد.

مفاهیم بازاریابی از نگاه کاتلر 

کاتلر در کتاب نسل دوم بازاریابی خود ادیشن ۲۰۱۶ که آخرین ادیشن کتاب بازاریابی است، چند مفهوم اصلی را به‌عنوان مفاهیم بازاریابی ارائه داده است که در ادامه به آن می‌پردازیم: 

نیازها، خواسته‌ها و تقاضاها

نیازها به الزامات پایه‌ایی که برای زندگی بشر لازم است، گفته می‌شوند؛ ازجمله نیاز به غذا، آب، لباس و سرپناه، تفریح، آموزش، سرگرمی و… . نیازها می‌توانند بیان‌شده، واقعی، بیان‌نشده، شادی‌بخش یا پنهان باشند.

وقتی نیازها به‌سمت اشیاء خاصی هدایت می‌شوند که امکان دارد نیازی را برآورده کنند، نیاز تبدیل به خواسته می‌شود. جامعه هرکس خواسته‌های او را شکل می‌دهد؛ به‌عنوان مثال یک مصرف‌کننده در آمریکا به غذا نیاز دارد و ممکن است خواسته او استیک پنیری همراه با دلستر باشد. یک نفر در افغانستان به غذا نیاز دارد و ممکن است خواسته او برنج، گوشت بره و هویج باشد.

تقاضاها به خواسته‌هایی گفته می‌شود که فرد قدرت پرداخت بهای آن را دارد. شرکت‌ها نه‌تنها باید بسنجند که چه تعدادی از مردم محصولشان را می‌خواهند؛ بلکه باید این مسأله را هم بدانند که چه تعداد از آن‌ها مایل و قادرند که محصولشان را بخرند. 

بسیاری از مردم ماشین مرسدس بنز می‌خواهند؛ ولی فقط تعداد معدودی هستند که می‌توانند آن را بخرند. درک تفاوت بین این دو مفهوم (خواسته و تقاضا) باعث می‌شوند تا راحت‌تر به این سوال جواب دهیم: آیا بازاریاب‌ها نیازها را ایجاد می‌کنند یا کاری می‌کنند که مردم چیزهایی را بخرند که به آن‌ها نیاز ندارند.

بازاریاب‌ها باعث ایجاد نیازها نمی‌شوند. درواقع نیازها قبل از آنکه بازاریابی وجود داشته باشد؛ وجود داشته‌اند. بازاریاب‌ها به همراه دیگر عوامل اجتماعی روی خواسته‌ها تأثیر گذارند. به‌عنوان مثال بازاریاب مرسدس بنز ممکن است این ایده را ترویج دهد که مرسدس بنز نیاز فردی به جایگاه اجتماعی را برآورده می‌کند؛ اما این بازاریاب نیست که نیاز به جایگاه اجتماعی را در فرد ایجاد می‌کند. 

برخی مشتریان آگاهی کاملی نسبت به نیازهایشان ندارند یا اینکه قادر به بیان آن نیستند. وقتی یک مشتری درخواست می‌کند که یک هتل «آرام‌بخش» می‌خواهد، چه معنایی می‌دهد؟ اینجاست که بازاریاب باید در مورد نیاز مشتری بررسی بیشتر انجام دهد.

بازارهای هدف، تعیین جایگاه و بخش‌بندی بازار

همه به یک جور پیتزا، رشته دانشگاهی یا فیلم سینمایی علاقه ندارند؛ به همین دلیل بازاریاب‌ها دست به بخش‌بندی بازار می‌زنند تا کالای خودشان را به مشتری هدف بفروشند. آن‌ها در این فرایند تفاوت‌های جمعیت شناختی، روان شناختی و رفتاری بین خریداران را هم بررسی می‌کنند.

بازار هدف یکی از مفاهیم کلیدی در مارکتینگ

پس از شناسایی بخش‌های بازار، بازاریاب تصمیم می‌گیرد کدام بخش از بازار را هدف قرار دهد که بیشترین فرصت را به همراه دارد و از طرفی کسب و کار برای هریک از این بخش‌ها چه محصولی را باید عرضه کند؛ به‌طوری‌که این محصول در ذهن خریداران خود دارای مزیت رقابتی باشد.

به طور مثال شرکت خودروسازی ولوو خودروهایی را برای مشتریانش تعبیه می‌کند که دغدغه اصلی آن‌ها امنیت است و امنیت را به‌عنوان مزیت رقابتی در ذهن مشتریانش ثبت می‌کند.

ارزش و رضایتمندی 

خریدار از بین اقلام عرضه‌شده آن‌هایی را انتخاب می‌کند که از نظر او بیشترین ارزش را داشته باشد. این ارزش به مجموع سودهای ملموس و غیر ملموس و هزینه‌های آن گفته می‌شود. ارزش یک مفهوم اصلی در بازاریابی است و در درجه اول ترکیبی است از کیفیت، خدمت و قیمت که به آن سه‌گانه ارزش مورد نظر مشتری می‌گویند.

مشتریان به‌دنبال رفع نیازهای خود با ارزشی هستند که از فروشنده می‌گیرند و هر  بیزینسی که ارزش بیشتری را ارائه دهد، موفق‌تر خواهد بود.

کانال‌های بازاریابی

بازاریاب‌ها برای اینکه بتوانند به بازار هدف خود دست پیدا کنند؛ از ۳ نوع کانال بازاریابی استفاده می‌کند. کانال‌های ارتباطی پیام‌ها را به خریداران هدف می‌رساند. شبکه‌های اجتماعی، روزنامه‌ها، تلویزیون، ایمیل، تلفن و پیامک، تابلوهای اعلانات و… جزو کانال‌های ارتباطی هستند. 

کانال‌های مارکتینگ

علاوه بر این‌ها کسب‌وکارها با استفاده از ظاهر فروشگاه‌های خرده‌فروشی و سایت‌های اینترنتی و سایر رسانه‌ها پیام خود را انتقال می‌دهند. بازاریاب‌های موفق به‌شکل روزافزونی کانال‌های ارتباطی خودشان را افزایش می‌دهند.

 درنهایت بازاریاب‌ها از کانال‌های توزیع برای قرار دادن محصولات و خدماتشان در معرض دید مشتری یا تحویل آن‌ها به خریدار یا کاربر استفاده می‌کنند. کانال‌های بازاریابی به دو صورت مستقیم یا غیرمستقیم هستند. 

همچنین امکان دارد بازاریاب برای انجام دادوستدهای خود با خریداران بالقوه از کانال‌های خدماتی استفاده کند؛ ازجمله: انبارها، شرکت‌های حمل‌ونقل، بانک‌ها و شرکت‌های بیمه. یکی از مهم‌ترین چالش‌های بازاریابی طرح ریزی درزمینه انتخاب ترکیبی از کانال‌های ارتباطی، توزیع و خدماتی است.

کانال عرضه

کانال عرضه یک کانال بزرگتر است که از مواد خام شروع و تا اجزاء محصولات نهایی و خریدار نهایی امتداد دارد. کانال عرضه قهوه ممکن است از کشاورزان اتیوپی که دانه‌های قهوه را کاشت، داشت و برداشت و به فروش می‌رسانند آغاز شود و به کافی‌شاپ‌ها ختم شوند.

به این ترتیب یک محصول در یک زنجیره قرار می‌گیرد که از مواد خام به فرآوری‌های مختلف تبدیل شده و به روش‌های مختلف نیازهای مشتریان را براورده می‌کند.

رقابت

 رقابت شامل همه اقداماتی می‌شود که رقبای فعلی و آتی ممکن است جهت عرضه به خریدار ارائه دهند تا فروش بیشتری کسب کنند. یک شرکت تولید پوشاک ممکن است برای کاهش هزینه‌های خود، لباس‌ها را از پارچه درجه دو تولید کند تا بتواند در رقابت جلوتر از بقیه قرار بگیرد.

کسب‌وکاری دیگر با دادن جایزه و تخفیف‌های شگفت‌انگیز مشتریان را به خود جذب می‌کند و… ؛ بنابراین هر کسب و کاری از راهی متفاوت به رقابت می‌پردازد.

محیط بازاریابی

 محیط بازاریابی در برگیرنده محیط کار و محیط گسترده است. محیط کار شامل عواملی می‌شود که در تولید، توزیع و ترویج کالاهایی نقش دارد که جهت عرضه ارائه می‌شوند.

این عوامل شامل عرضه‌کنندگان، توزیع‌کنندگان، واسطه‌ها و مشتریان هدف است. محیط بازاریابی مجموعه‌ای از ذی‌نفعان را در بر می‌گیرد که برای کسب و کار سودآوری می‌کنند و باعث گردش سرمایه کار می‌شوند.

مراحل بازاریابی کدام است؟

مراحل بازاریابی بسیار پیچیده است و نمی‌توانیم بگوییم که یک فرمول خاصی برای همه کسب‌وکارها وجود دارد که در هر زمانی می‌توانند از آن استفاده کنند. اما به‌طورکلی بازاریابی از یک فرآیند ساده شامل مراحل زیر است:

  1. شناسایی نیاز، خواسته و تقاضای مشتریان؛
  2. طراحی مارکتینگ پلن؛
  3. برقراری روابط با مشتریان و شروع بازاریابی؛
  4. ارائه ارزش و آپدیت مارکتینگ پلن در جهت بقای بلندمدت در بازار و داشتن مشتریان وفادار به برند. 

اینکه گرایش کسب و کار به‌ سمت تولید محصول، فروش، ارائه خدمات، بازاریابی یا اجتماع باشد، مراحل بازاریابی را می‌تواند تغییر دهد؛ اما آنچه که مهم است این است که شما بتوانید نیاز‌ها و خواسته‌های درست مشتریان را شناسایی کنید و برای آن برنامه‌ای داشته باشید تا ارزش آفرینی شما بتواند باعث کسب سود بیشتر و بقای شما باشد.

بازاریابی شامل چه فعالیت‌هایی می‌شود؟

بازاریابی شامل انجام فعالیت‌های متنوعی است که هدف آن افزایش فروش و شناخت برند است. بعضی از فعالیت‌های مهم در بازاریابی عبارتند از:

  •  انجام تحقیقات برای شناخت نیازهای مشتریان و تبیین روندهای بازار به‌منظور تعیین بهترین استراتژی بازاریابی.
  • شناخت و تعیین دسته‌ای از مخاطبان هدف که محصولات یا خدمات شما برای آن‌ها مورد نیاز و جذاب است.
  •   ارائه یک استراتژی جامع برای ارتباط با مشتریان و افزایش فروش با استفاده از ابزار‌های متنوعی مانند تبلیغات، رویدادها، فروشندگی مستقیم و… .
  • استفاده از رسانه‌های مختلف برای تبلیغ و ترویج محصولات و خدمات به جامعه.
  • ایجاد و حفظ روابط خوب با مشتریان، رسانه‌ها و سایر افراد مرتبط به‌منظور افزایش شناخت و اعتبار برند.
  •  بازاریابی محتوا و ارائه محتوای مفید و جذاب به مشتریان از طریق وب سایت، بلاگ، رسانه‌های اجتماعی و سایر کانال‌های ارتباطی.
  • بازاریابی اینترنتی و استفاده از ابزار‌های دیجیتال برای تبلیغ و ترویج محصولات و خدمات به طریقی هدفمند.
  •  بررسی نتایج فعالیت‌های بازاریابی و ارزیابی عملکرد بازاریابی به‌منظور بهبود استراتژی‌های آتی.
 سخن پایانی

بازاریابی با هدف فروش و سودآوری برای بقای کسب و کار آمده است. بازاریابی مجموعه‌ای از اقدامات ارزش‌آفرین برای ذینفعان است که به فروش بیشتر منجر می‌شود. برای اینکه بتوانیم یک بازاریاب موفق بشویم باید بتوانیم به سوالات زیر پاسخ درست بدهیم:

  • چطور می توانیم بخش‌های درست بازاریابی را شناسایی و انتخاب کنیم؟
  • چطور می‌توانیم آنچه به بازار عرضه می کنیم را از دیگر رقبا متمایز کنیم؟
  • چطور باید به مشتریانی که باتوجه‌به قیمت کالا خرید خود را انجام می‌دهند پاسخ دهیم؟
  • چطور می‌توانیم با رقبایی که محصولاتی با هزینه‌های پایین‌تر و درنتیجه قیمت پایین‌تر عرضه می‌کنند، رقابت کنیم؟
  • تا کجا می توانیم در جهت ارائه محصول طبق خواست مشتری عمل کنیم؟
  •  چطور می‌توانیم فعالیت تجاری خود را رشد دهیم؟
  • چطور می‌توانیم برند قوی‌تری ارائه دهیم؟
  • چطور می‌توانیم هزینه دستیابی به مشتری را کاهش دهیم؟
  • چطور می‌توانیم مشتریان خود را برای مدت طولانی‌تری وفادار نگه داریم؟ برای پیدا کردن پاسخ این سوال حتما مقاله مشتری وفادار کیست + راه های ایجاد وفاداری در مشتری را بخوانید.
  • چطور می‌توانیم بگوییم کدام مشتری وفادارتر است؟
  •  چطور می‌توانیم میزان بازگشت سرمایه‌گذاری روی تبلیغات ترویج فروش و روابط عمومی را بسنجیم؟
  •  چطور می‌توانیم بهره‌وری نیروی فروش را بالا ببریم؟ 
  • چطور می‌توانیم کانال های متعدد ایجاد و در عین‌حال تعارض در کانال را نیز مدیریت کنیم؟ 
  •  چطور می‌توانیم کاری کنیم تا سایر بخش‌های کسب‌وکار هم مشتری‌مدار شوند؟

 اگر بتوانید به این سوالات پاسخ صحیح بدهید، می‌توان گفت که شما توانسته‌اید تا حد زیادی بازاریابی کنید.



:: بازدید از این مطلب : 2
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 5 آبان 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

شناخت بازاریابی b2b ، راهنمای بازاریابی سازمانی

بازاریابی B2B تبدیل به یکی از داغ‌ترین مباحث این روزها در صنایع مختلف شده است. بیایید استراتژی‌ها و انواع آن را با هم مرور کنیم.

طبق قرارمان، در بخش بعدی درسنامه فروش B2B به سراغ مباحث مرتبط با بازاریابی و برندینگ می‌رویم. اگر تازه کسب‌وکارتان را راه‌انداخته‌اید، حتماً به این فکر می‌کنید که چطور می‌توانید محصول یا خدمات‌تان را به کسب‌وکارهای دیگر بفروشید که خودشان با بازاریابی و فروش آشنا هستند. درست است فروختن محصول و خدمات به کسب‌وکارهای دیگر، B2B، کمی دشوار است، اما در این مقاله شما را با روش‌ها و مسائل مربوط به B2B آشنا می‌کنیم.

 

پس اگر می‌خواهید اطلاعات بیشتری درباره B2B کسب کنید، اگر می‌خواهید بدانید شامل چه تاکتیک‌هایی می‌شود و چه روندهایی دارد، اگر می‌خواهید با استراتژی‌های بازاریابی B2B آشنا شوید، یا اصلاً اگر می‌خواهید بدانید چطور می‌توانید در محیط فعلی B2B موفق شوید، این مقاله را از دست ندهید. در اینجا به تمام سؤالاتتان درباره بازاریابی B2B پاسخ می‌دهیم.

 

بازاریابی B2B چیست؟

بازاریابی B2B  (کسب‌وکار به کسب‌وکار) همان‌طور که از اسمش پیداست، به هر استراتژی و محتوای بازاریابی اشاره دارد که هدفش یک کسب‌وکار یا سازمان دیگر باشد. شرکت‌هایی که محصولات یا خدمات‌شان را به کسب‌وکارها یا سازمان‌های دیگر می‌فروشند، از استراتژی‌های بازاریابی B2B استفاده می‌کنند.

درواقع، بازاریابی B2B سعی دارد نیازهای کسب‌وکارهای دیگر را تأمین کند.

هدف بازاریابی B2B آشنا کردن کسب‌وکارهای دیگر با برند و ارزش محصول یا خدمات‌ کسب‌وکار شماست. بازاریابی B2B به این فکر می‌کند که چطور کسب‌وکارهای دیگر را به مشتری‌ تبدیل کند.
 

بازاریابی b2b و بازاریابی b2c چه تفاوتی با هم دارند؟

حالا که متوجه شدید بازاریابی b2b چیست، بیایید نگاهی به تفاوت‌های بازاریابی B2b و بازاریابی b2c داشته باشیم.
بازاریابی B2C، مصرف‌ کنندگان فردی را هدف قرار می‌دهد که محصول یا خدمات را برای خودشان می‌خرند، نه یک شرکت را. شرکت‌های B2C همواره به نیازها، علایق و مشکلات افراد توجه دارند نه اینکه منتظر یک ROI مشخص باشند.
 

بازاریابی B2B محصول یا خدماتش را به افراد یا گروه‌هایی می‌فروشد که به دنبال حل مشکل یک شرکت هستند. همچنین از دیگر تفاوت‌های بازاریابی B2b و b2c این است که قیف فروش در بازاریابی b2b طولانی‌تر و پیچیده تر است چون چند تصمیم‌گیرنده وجود دارد.

 

استراتژی‌های بازاریابی B2B

در بین کسب‌وکارهای مختلف، رقابت برای جذب مشتری و جلب توجه آن‌ها، بالاست. طراحی استراتژی B2B که نتیجه‌ی مطلوب بدهد، مستلزم برنامه‌ریزی دقیق، اجرا و مدیریت صحیح است.

در اینجا به چند استراتژی بازاریابی B2B اشاره می‌کنیم که کمک می‌کنند در بازار از رقبا جلو بیفتید:

1. یک چشم‌انداز فراگیر ایجاد کنید

قبل از شروع به تبلیغات و ایجاد استراتژی بازاریابی، باید اهداف کسب‌وکارتان را مشخص کنید که خاص و قابل اندازه‌گیری باشند. سپس چهارچوبی ایجاد کنید که به کمک استراتژی بازاریابی B2B به اهداف‌ کسب‌وکارتان برسید.

 

2. موقعیت برند خود را مشخص کنید

برای آماده کردن یک استراتژی مؤثر و کارآمد برای بازاریابی B2B، باید موقعیت و جایگاه برندتان را به خوبی درک کنید. یعنی باید هویت برندتان را خوب بشناسید و بدانید از دید مشتری‌ها چطور به نظر می‌رسد.

موقعیت برند خود را طوری بیان کنید که مشتری‌ها آن را تأیید کنند و خودتان هم باور داشته باشید.

 

3. مخاطب هدف‌تان را شناسایی کنید

مخاطب هدف‌تان را پیدا کنید؛ یعنی ببینید واقعاً چه کسی از محصول یا خدمات‌تان استفاده می‌کند. این اطلاعات کمک می‌کند پرسونای خریدار مناسب ایجاد کنید و بفهمید که چطور برای خرید تصمیم‌گیری می‌کنند.

 

4. تحلیل رقابتی انجام دهید

بازار را دقیق بررسی کنید و ببینید کسب‌وکارهای دیگر از چه روش بازاریابی استفاده می‌کنند تا مخاطبان هدف‌شان را جذب کنند. در هنگام بررسی رقبا، به نکات زیر توجه کنید:

  • محصولی که رقبا ارائه می‌دهند
  • تاکتیک‌های فروش رقبا و نتیجه‌ای که می‌گیرند
  • محتوای بازاریابی رقبا و فعالیت‌شان در شبکه‌های اجتماعی

 

دانستنِ این موارد کمک می‌کند به نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها، و تهدیدهای رقبا پی ببرید.

 

5. تاکتیک‌ها و کانال‌های بازاریابی B2B را بررسی کنید

در تحلیل رقابتی‌ متوجه می‌شوید که رقبا از چه کانال‌ها و تاکتیک‌های بازاریابی استفاده می‌کنند که نتیجه مطلوب و موفقیت‌آمیزی می‌گیرند.

از روش‌ها و تاکتیک‌های مختلف بازاریابی B2B استفاده کنید تا به نتیجه‌ی موردنظر برسید. با توجه به تجزیه‌وتحلیل رقبا و مشتریان‌، کانال‌ها، استراتژی‌ها، و ابزارهای مختلف را بررسی کنید تا قیف فروش برای مشتری‌ها و سرنخ‌هایتان را بهینه‌سازی کنید.

 

6. کمپین‌های مختلف ایجاد کنید

حالا که برنامه دارید و می‌دانید باید چه کار کنید، وقتش است که اقدام کنید. بهترین شیوه‌های مناسب برای کانال بازاریابی‌تان را استفاده کنید. اجزای مهم در کمپین‌های مناسب شامل یک رویکرد خلاقانه، بینش‌های مفید، هدف‌گیری پیشرفته، و درخواست جدی برای اقدام می‌شود.

 

7. بسنجید و بهبود دهید

این فرآیند مستمری است که شما را در مسیر مناسب نگه می‌دارد. به عبارت ساده، می‌خواهید بفهمید که چرا پلتفرم‌های محتوای کسب‌وکارتان عملکرد خوب یا ضعیفی دارند. با علم به این موضوع، بهتر و منطقی‌تر می‌توانید سرمایه‌گذاری کنید. هر چقدر در مورد تجزیه‌وتحلیل و به‌کارگیری آموخته‌هایتان هوشیارتر باشید، احتمال اینکه به‌طور پیوسته بتوانید کسب‌وکارتان را بهبود دهید و به هدف‌تان برسید، بیشتر است.

 

اجازه دهید مخاطب و مشتری، راه را به شما نشان دهند. با آن‌ها مشورت کنید تا کانال‌های بازاریابی، عناوین، و رسانه‌ها را مشخص کنید. در این حین، اگر چیزی نیاز به تغییر یا اصلاح داشت، تردید نکنید و این کار را انجام دهید تا به نتیجه‌ی مطلوب برسید.

 

تاکتیک‌های بازاریابی B2B و فرمت محتوا

در ادامه چند تا از رایج‌ترین تاکتیک‌های بازاریابی را معرفی می‌کنیم که بد نیست در استراتژی بازاریابی B2B آن‌ها را مدنظر بگیرید:

 

 

وبلاگ و بازاریابی محتوا

جایگاه اصلی برای هر تیم محتوا. وبلاگ را به‌طور منظم به‌روزرسانی کنید تا اطلاعات دقیقی درباره سایت و ترافیک آن به دست آورید. در وبلاگ‌تان می‌توانید محتوای مختلفی قرار دهید.

 

سئو B2B

با تغییر الگوریتم گوگل، شیوه‌های سئو هم تغییر می‌کند. اما هر استراتژی بازاریابی B2B باید خودش را برای این مورد آماده کند تا بتواند جزء صفحات بالاتر قرار بگیرد.

 

شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی این امکان را می‌دهند که به مشتریان بالقوه دسترسی داشته باشید. اکنون خریدارها بیش از گذشته از این کانال‌ها استفاده می‌کنند تا درباره فروشنده‌های مختلف تحقیق کنند و بعد برای خرید تصمیم بگیرند.

 

کتاب‌های الکترونیکی و اینفوگرافیک‌ها

دارایی‌های مستقل شامل اطلاعات ارزشمندی می‌شوند. این اسناد که قابل دانلود کردن هم هستند، معمولاً اطلاعات مشتری‌ها را از طریق پر کردن یک سری فرم‌ها می‌گیرند و بعد کتاب الکترونیک رایگان ارائه می‌دهند. معمولاً از آن‌ها برای تولید سرنخ B2B استفاده می‌کنند.

 

ایمیل مارکتینگ

در حالی که ایمیل دیگر مثل قبل کارایی ندارد، اما باز هم خیلی از کسب‌وکارها از آن استفاده می‌کنند، چون محتوای ایمیل هیچ‌وقت از دست نمی‌رود و گم نمی‌شود.

 

ویدئو

این نوع محتوا در دسته‌های قبل (وبلاگ، ایمیل، شبکه‌های اجتماعی) هم استفاده می‌شود، اما ارزشش را دارد که آن را در یک دسته جدا قرار دهیم. چون محرک اصلی بسیاری از استراتژی‌های B2B موفق است.

 

وبینارها

از وبینارها استفاده کنید تا مهارت‌ و نوآوری‌تان را به افراد و کسب‌وکارهای بیشتری نشان دهید.

 

نظرات مشتریان

کسب اعتبار، از واجبات استراتژی‌های بازاریابی B2B است. نظرات مشتریانی که از محصول یا خدمات‌ شما استفاده کرده‌اند، تأثیر زیادی در تصمیم‌گیری کسب‌وکارهای دیگر دارد. چون افراد، بیشتر به حرف‌های یکدیگر اعتماد می‌کنند تا به تبلیغات برندهای مختلف.

 

 

بازاریابی B2B در لینکدین، مهم‌ترین پلتفرم فعالیت شرکت‌ها

لینکدین بزرگ‌ترین وبسایت شبکه‌سازی حرفه‌ای در جهان با بیش از 550 میلیون عضو است و بیشترین سازگاری را برای شبکه‌ سازی کسب و کارها با روش B2B را دارا است. در سطوح اولیه، ما به هر سازمانی که فعالیت B2B دارد توصیه‌ می‌کنیم که یک صفحه برای شرکت خود ایجاد کند که رایگان هم هست. این صفحه یک مرکز برای برند شما خواهد بود تا مقصدی برای تحقیقات خریداران بشود. لینکدین ویژگی‌های مختلفی در اختیار شرکت‌ها برای بازاریابی B2B قرار داده که می‌توانید از آن‌ها برای دستیابی و تعامل با اعضا، متناسب با اهداف خود استفاده کنید.

 

تبلیغات بومی

این تبلیغات که به‌عنوان Sponsored Content (محتوای پولی) نیز شناخته می‌شود، در کنار منابع محتوای تولیدشده توسط کاربر، در فیدهای لینکدین ظاهر می‌شوند.

 

تولید سرنخ

این مورد در واقع هدف اصلی بسیاری از بازاریابان B2B است که در برابر آن مورد سنجش قرار می‌گیرند. فرم‌های Lead Gen  برای این منظور بسیار کارآمد هستند زیرا بر اساس داده‌های پروفایل‌های لینکدین از قبل پر می‌شوند و مشتری مجبور به بازدید از سایت نیست.

 

هدف‌گذاری مجدد

این قابلیت نسبتاً جدید در لینکدین شما را قادر می‌سازد تا بازدیدکنندگان وب‌سایت را با استفاده از برچسب LinkedIn Insight Tag ردیابی کنید و سپس اگر در پلتفرم فعال هستند برای آن‌ها بازاریابی کنید.

 

 InMail

از آنجاکه دستیابی به ایمیل کاری دشوار است، InMail پولی به شما کمک می‌کند برای اعضای لینکدین پیغام مستقیم بفرستید، حتی اگر با آنها قبلا ارتباطی نداشته‌اید. این قابلیت فقط برای اکانت‌های پریمیوم در دسترس است.

 

چالش‌های بازاریابی B2B

در این قسمت به چالش‌ها و فرصت‌هایی اشاره می‌کنیم که اکثر بازاریاب‌های B2B با آن‌ها مواجه هستند.

 

1. به نظر بازاریاب‌ها، اندازه‌گیری بازگشت سرمایه (ROI) فعالیت‌های بازاریابی، چالش شماره یک آنهاست.

محاسبه ROI برای بعضی فعالیت‌ها آسان‌تر از بقیه است. مثلاً اگر فروش حاصله از تبلیغ در فیسبوک را ردیابی می‌کنید، پیگیری ROI کمپین تبلیغاتی در شبکه‌های اجتماعی راحت‌تر است.

فروش، نتیجه‌ی ملموسی دارد، اما ردیابی فعالیت‌های دیگر سخت‌تر است. مثلاً تجزیه‌وتحلیل اینکه کدام قسمت محتوای وبلاگ یا شبکه‌های اجتماعی منجر به فروش بیشتر شده است، فرآیند سخت و پیچیده‌ای است.

 

2. اکثر بازاریاب‌های B2B برنامه‌ریزی می‌کنند تا برای بازاریابی اینفلوئنسر بیشتر سرمایه‌گذاری کنند.

از زمان پاندمی کووید 19، شاهد تغییر اساسی در نحوه خرید مصرف‌کنندگان هستیم که اکثریت آنلاین و از شبکه‌های اجتماعی خرید می‌کنند. پس منطقی است که بازاریاب‌های B2B بخواهند محصول و خدمات‌شان را در شبکه‌های اجتماعی معرفی کنند.

از آنجایی که اینفلوئنسرها حضور پررنگی در شبکه‌های اجتماعی دارند، بازاریاب‌ها سعی دارند با سرمایه‌گذاری در این حوزه، توجه مصرف‌کننده‌ها را به خودشان جلب کنند. برای اینکه مطمئن شوید سرمایه‌گذاری درستی می‌کنید، درباره اینفلوئنسرها تحقیق کنید و موردی را انتخاب کنید که بیشترین نتیجه را برای کسب‌وکارتان به همراه داشته باشد.

 

3. تقریباً نصف بازاریاب‌های B2B سعی دارند مطالعات موردی بیشتری انجام دهند.

کسب‌وکارها دوست دارند از تجربیات کسب‌وکارهای دیگر استفاده کنند و چیزی یاد بگیرند. مطالعات موردی، فرصت‌های استثنائی هستند که مثال‌های واقعی از شرکت‌های دیگر ارائه می‌دهند.

سعی کنید مطالعات موردی مختلف انجام دهید تا ارزش محصول و خدمات‌ خود را بیشتر و بهتر به مشتری نشان دهید.

 

4. هدف اصلی بازاریاب‌های B2B، افزایش آگاهی از برند است.

درک هدف اصلی کسب‌وکارتان برای استراتژی بازاریابی مؤثر، ضروری است. این هدف چیزی فراتر از ارتباط بیشتر با مشتری، تبلیغات محصول، تولید سرنخ، و حتی بستن معامله است.

آگاهی از برند برای جلب اعتماد و وفاداری مشتری بسیار مهم است. خیلی از بازاریاب‌ها معتقدند آگاهی از برند برای موفقیت بلندمدت، حیاتی است.

 

5. بعضی از بازاریاب‌ها قصد دارند دیگر از پادکست و محتوای صوتی استفاده نکنند.

البته منظور این نیست که این فعالیت‌ها بی‌تأثیر هستند، اما به نظر بعضی از بازاریاب‌ها این کارها دیگر ارزش سرمایه‌گذاری نداشته و بازده لازم را ندارند. البته فراموش نکنید که این مورد سلیقه‌ای است و به نظر مخاطبان‌تان و نوع کسب‌وکارتان هم بستگی دارد.

 

6. بالا بردن سرعت بارگذاری صفحه سایت، مؤثرترین استراتژی سئو آنهاست.

تاکتیک‌های مختلفی وجود دارد که به کمک بازاریاب‌های B2B می‌توانید رتبه سئو کسب‌وکار و سایت‌تان را بالا ببرید. یکی از موردهایی که به تازگی مورد توجه بازاریاب‌ها قرار گرفته، سرعت بارگذاری صفحه سایت است. صفحاتی که دیر بالا می‌آیند، تجربه خوبی برای کاربر رقم نمی‌زنند. وقتی صفحه زود باز شود، وقت کاربر هدر نمی‌رود و راضی می‌شود.
 

انواع بازاریابی B2B

بالاتر انواع تاکنیک‌های بازاریابی B2B را با هم خواندیم اما برای درک انواع بازاریابی B2B بهتر است چند مثال را با هم ببنیم. به طور کلی می‌توانیم انواع این نوع بازاریابی را در دسته‌های زیر قرار داد:

  • بازاریابی شبکه‌های اجتماعی
  • بازاریابی محتوا
  • نظرات مشتری
  • سئو B2B
  • بازاریابی اینفلوئنسر
  • بازاریابی دیجیتال

مثال استراتژی بازاریابی B2B یک شرکت خارجی: MYOB

شرکت MYOB ارائه دهنده راهکارهای مدیریت کسب‌وکار در استرالیا و نیوزلند است که به شرکت‌ها کمک می‌کند امور مالی‌شان را مدیرید کنند. این شرکت تا حدودی با حسابداران و مدیران مالی شرکت‌ها و بنگاه‌ها سر و کار دارد. دو شخصیت خریدار در فعالیت‌های بازاریابی B2B این شرکت تعریف شده:

  • کسب‌وکارهای کوچکی که به تازگی راه افتاده اند و هنوز در حال یادگیری‌اند.
  • شرکت‌های بزرگ که به بینش بیشتری در مورد تمام جنبه‌های عملیاتی خود رسید‌اند و احتمالا راهنمایی‌های تخصصی‌تری می‌خواهند.

قطعا هر شرکتی نگرانی‌ها و منافع متفاوتی در MYOB دارد. در نتیجه این شرکت باید استراتژی‌های بازاریابی B2B متفاوتی هم طراحی کند که نشان دهد چطور هر سطح از مشتریانش را درک می‌کند.

 

MYOB درک کرده که شرکت‌های در حال رشد تصمیم‌های حسابداری و مالی خاصی می‌گیرند، بنابراین برندینگ خود را بر این اساس تعریف کرده که نشان دهند در حین رشد شرکت‌ها کنارشان است. برای مثال، مرکز Tax Time را ایجاد کرده که به نیازهای هر دو گروه بالا به صورت جداگانه جواب می‌دهد؛ نکاتی برای شرکت‌های در حال رشد و راهنمایی برای عبور از مراحل جدید توسعه.

 

پیشنهادی برای بازاریابان: با خریداران خود رشد کنید

وقتی شروع به طوفان فکری و ترسیم ایده برای ارائه محتوا می‌کنید، از خود بپرسید: “آیا من واقعاً مخاطبانم را درک می کنم؟” اگر شک دارید که این ایده چگونه برای مخاطبان شما مفید خواهد بود، پاسخ ممکن است “نه” باشد؛ خب این اشکالی ندارد. مانند هر کار دیگری، مخاطبان (و مردم) تکامل می‌یابند، بنابراین اشکالی ندارد که در مواردی مانند این برای تجدید نظر به تابلوی طراحی تکنیک بازاریابی B2B که انتخاب کرده‌اید، برگردید.

 

مثال استراتژی بازاریابی B2B یک شرکت ایرانی: دیدار

برای معرفی استراتژی‌های بازاریابی B2B از خودمان هم بشنوید. دیدار به عنوان ارائه دهنده خدمات CRM متخصصان مشاوره در فناوری، فروش و بازاریابی را دور هم جمع کرده با این هدف که بتواند خدمات بهینه‌ای در زمینه نرم‌افزارهای مدیریت خدمات مشتریان ارائه کند. این کار به طیف وسیعی از دانش در نقطه فروش نیاز دارد. به همین دلیل است که ایجاد محتوای آگاهانه و مفید برای مخاطبان فردی و تخصصی، هسته اصلی استراتژی بازاریابی آن است.

اما دیدار از منبع دانش خود استفاده کرده تا خود را به عنوان منبعی برای کسانی که می‌خواهند اطلاعات جدید و مفید در زمینه‌های مختلف به دست آورند، معرفی کند. بنابراین سعی دارد محتوای کاربردی در زمینه مدیریت کسب‌وکار، فروش، بازاریابی و غیره در صنایع مختلف ارائه کند.

 

پیشنهاد برای بازاریابان: پرسونای خریدار خود را جدا کنید

ایجاد یک استراتژی محتوا برای جلب رضایت مخاطبان گسترده بسیار چالش برانگیز است. با وجود مزایایی که در فروش B2B دارد می‌تواند به سرعت از تمرکز اصلی کسب‌وکار دور شود. اما اگر شرکت شما در زمینه‌های مختلف تخصص دارد، ایجاد ریز سایت‌های محتوا برای هر یک از آنها یکی از راه‌های سازماندهی این دانش و امکان ارائه آن است.

 

بعلاوه، تثبیت نام تجاری شما به عنوان یک منبع مفید هرگز ضرری ندارد. بنابراین، همانطور که مراکز محتوا ایجاد می‌کنید، یک “مرکز دانش” در میان آنها اضافه کنید که به آموزش چیزهای ارزشمندی که مخاطب شما نیاز دارد، بپردازد.

 

نتیجه‌گیری

بازاریابی زمانی تأثیرگذار است که مخاطب را در نظر بگیرید. و مطمئناً وقتی مخاطب‌ شما، کسب‌وکار دیگری است که خودش با روش‌های بازاریابی آشنایی دارد، کار کمی پیچیده‌تر می‌شود و جلب رضایتش سخت‌تر است. اما با استراتژی‌ها و تکنیک‌هایی که در این مقاله به آن‌ها اشاره شد، به راحتی می‌توانید نظرشان را جلب کرده و محصول یا خدمات‌تان را به آن‌ها بفروشید.



:: بازدید از این مطلب : 1
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 5 آبان 1403 | نظرات ()