مارکتینگ بهمعنای رفع نیاز بازار هدف بهشکلی سودآور برای خودمان است. کل تلاش ما در بازاریابی یافتن بازاری متناسب با خودمان است؛ بازاری که ما به آن خدمت کنیم و آن بازار هم برای ما سودآور باشد.
بزرگانی مثل فیلیپ کاتلر خیلی زودتر از این حرفها متوجه شدند بازار در حال تغییر است؛ بهخصوص وقتی سرعت حضور دستگاههای دیجیتالی بهاندازهٔ سرعت لامبورگینی شد.
حالا این تغییر چه چیزی را شکل داد؟ بازاریابی دیجیتال یا همان دیجیتال مارکتینگ که موضوع مقالهٔ ماست. در این مقاله، قرار است همهچیز را دربارهٔ آن بررسی کنیم.
اگر آمادهٔ سفری طولانی هستید، با ما تا آخر مسیر همراه باشید؛ همچنین میتوانید از فهرست زیر برای مطالعهٔ بخش موردنظرتان بهره ببرید.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بازاریابی دیجیتال قبلاً فقط شاخهای از درخت بازاریابی بود؛ ولی امروز آنقدر گسترش یافته که خود درخت تنومندی محسوب میشود که بهتنهایی با تکیه بر آن، میتوان کمپینهایی بزرگ و موفق برگزار کرد؛ ولی دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بازاریابی دیجیتال یا Digital Marketing رویکردی از بازاریابی است که با استفاده از کانالهای دیجیتال و از طریق دستگاههای دیجیتال مثل موبایل، تبلت و کامپیوتر، به مخاطبان دسترسی پیدا میکند.
کانالهای دیجیتال غالباً آنلاین هم هستند؛ ولی همهٔ آنها اینطور نیستند. نمونهٔ آن پیامک است که کسبوکار برای ارسال آن به پنل پیامکی (یک کانال دیجیتال و آنلاین) و مخاطب برای دریافت آن به موبایل (دستگاه دیجیتال) نیاز است (منبع: Forbes).
شاخههای مختلف بازاریابی دیجیتال میتوانند در امتداد و کنار هم قرار بگیرند و کمپینهای جامع و بزرگ را ایجاد کنند.
برای مثال، اول برای کسبوکار خود سایت ایجاد میکنید تا آگاهی از برند را افزایش دهید. بعد برای آغاز فروش، از تبلیغات در گوگل استفاده میکنید. همزمان سئو را آغاز میکنید تا مشتریان ارگانیک را با حضور در نتایج جستوجو جذب کنید و بیشتر شناخته شوید.
پس از اینکه تا حد معقولی سایت خود را جلو بردید، تبلیغات کلیکی ریتارگتینگ را انجام میدهید. این شکلی بازدیدکنندههایی که خرید نکردهاند، دوباره هدف میگیرید تا برگردند.
در این حین، با کمک پیامک و ایمیل مشتریهایی را که یک بار از شما خرید کردهاند، دوباره برمیگردانید؛ این شکلی با حفظ مشتری هم او را خریداری وفادار میکنید و هم با هزیهٔ کمتر میفروشید.
به مفاهیم بازاریابی در تصویر زیر نگاه کنید. چیزی که بازاریابی دیجیتال را متمایز میکند، موارد زیر است:
- رسانه
- کانالهای بازاریابی
- ایمپرشن و تعامل
- محیط بازاریابی
اینجا دیگر در کوچه و خیابان به سراغ مشتری نمیروید و نحوهٔ تعامل با مشتری هم متفاوت است. مثلاً بهجای اینکه به سراغ مشتری برای جذب بروید، او را با ارائهٔ محتواهای مفید به سمت خودتان میکشید تا وارد یک مسیر شود که انتهای آن به خرید (اقدام موردنظرتان) ختم شود.
حتماً تا الان حداقل با یکی از این روشهای دیجیتال مارکتینگ مواجه شدهاید. فکر میکنید دلیل اهمیت و گستردگی استفاده از بازاریابی دیجیتال چیست؟ در ادامه بررسی میکنیم.
چرا باید به فکر بازاریابی دیجیتال باشیم؟
وقتی سخن از بازاریابی است، نمیتوان به رقابت فکر نکرد. اگر فقط با یک دلیل بخواهیم شما را قانع کنیم که دیجیتال مارکتینگ را جدی بگیرید، همین است که رقبای شما همین لحظه که شما این مقاله را میخوانید، در حال کسب درآمد از آن هستند.
فرقی نمیکند یک سوپرمارکت کوچک محلی هستید یا کارخانهٔ بزرگ محصولات صنعتی! مطمئن باشید هم رقبایی در دنیای دیجیتال دارید و هم راههایی برای جذب مشتری از این طریق برای شما وجود دارد.
خب چرا اینقدر با اطمینان حرف میزنیم؟ کافی است نگاهی به آمار بیندازیم. در سال ۲۰۲۴، ۵/۳۵ میلیارد نفر از جمعیت جهان از اینترنت استفاده میکنند (منبع: DATAREPORTAL).
همین سایت آمار کاربران ایرانی اینترنت را هم ارائه کرده است: در سال ۲۰۲۳، ۶۹/۸۳ میلیون نفر معادل ۷۸/۶ درصد از جمعیت کشور!
طبق گزارش بازاریابی دیجیتال ایران در سال ۱۴۰۱، مردم ایران بهطور متوسط ۱۶۹ دقیقه در روز از اینترنت استفاده میکنند. از طرفی، ضریب نفوذ اینترنت پرسرعت سیار هم طی ۷ سال اخیر ۳ برابر شده است.
در بازاریابی قرار بود در جایی سراغ مخاطبان برویم که در آن حضور دارند؛ مثل ایستگاههای مترو یا اتوبانها. پس نمیتوانیم بستر چندمیلیاردی اینترنت را نادیده بگیریم و شک نکنید رقبای شما آن را نادیده نگرفتهاند.
کافی است یک نفر یک موبایل هوشمند داشته باشد تا چندین کانال بازاریابی دیجیتال به روی او باز شود: پیامک، ایمیل، تبلیغات کلیکی، شبکههای اجتماعی، وبسایت و…
همین یک دلیل برای حضور در دنیای دیجیتال کافی است؛ ولی دلایل مهمتر هنوز مانده است. اجازه دهید بهترتیب جلو برویم.
اجرای کمپینهای بازاریابی دیجیتال بهمراتب از کمپینهای بازاریابی آفلاین ارزانتر است؛ حتی در برخی موارد مثل ساخت پیج در اینستاگرام و فعالیت ارگانیک بهسمت صفر هم میل میکند.
همین مسئله باعث میشود کسبوکارها حتی با بودجهٔ کم هم شانس رقابت با کسبوکارهای بزرگ را داشته باشند. مثل تگموند که در کنار کسبوکارهای بزرگی مانند دیجیکالا و بانی مد از طریق سئو سایت قرار گرفته است.
از هزینه مهمتر، اندازهگیری است. همهچیز را از کلیک کاربر تا رفتار او در سایت (مثلاً بازدید از یک محصول خاص) را میتوانید رصد و اندازه بگیرید. همین مسئله به شما در بهینهسازی فعالیتها، پیامها، استراتژیها و… کمک میکند که در نهایت، به افزایش بازدهی تبلیغات و بازاریابی منجر میشود؛ یعنی با هزینهٔ کمتر یا ثابت نتیجهٔ بهتری میگیرید.
در کنار مقرونبهصرفهبودن و اندازهگیری، انعطافپذیری را بگذارید. همهچیز را میتوانید در لحظه بدون پرداخت هزینهٔ اضافی تغییر دهید. (البته در برخی موارد مثل تبلیغات اینفلوئنسری، تغییر محتوا بعد از انتشار امکانپذیر نیست)
بازاریابی دیجیتال به داده گره خورده است؛ دادههای شما آنقدر زیاد است که میتوانید مخاطب را بهتر از خود او بشناسید. از طرفی، این قدرت را دارید بر اساس رفتار مخاطب پیشنهاد دهید؛ مثلاً اگر متوجه شدید الگوی خرید او هر ۴ هفته یک بار است و این هفته چیزی نخریده است، یک پیامک تخفیف ارسال کنید.
حالا رسیدیم به مورد چهارم: دسترسی و تعامل بیشتر مخاطب. رفتار غالب بازار به این صورت است که حتی در مواجهه با برند در دنیای آفلاین، دربارهٔ آن در اینترنت تحقیق میکند. از طرفی، چیزهایی مثل پیامک، کامنت، ایمیل و… به شما اجازهٔ شکلدهی ارتباط دوطرفه و سریع میدهد تا تعاملی سودآوری رقم بخورد.
همهٔ این دلایل را بگذارید کنار هم تا به این نقطه برسید: نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بازاریابی دیجیتال ۵ به ۱ است؛ یعنی بهازای هر ۱ میلیون تومان هزینه، ۵ میلیون تومان به دست میآورید (منبع: Sendoso).
نکته: این رقم برای هر صنعت متفاوت است و از طرفی، دقیق همین عدد رقم نمیخورد؛ یعنی صرفاً بازاریابی دیجیتال، افزایش نرخ بازگشت سرمایه را تضمین نمیکند. پارامترهای دیگری مثل محصول، پیشنهاد، مزیت رقابتی و… نقش دارند. بهطور کلی، با رعایت اصول بازاریابی میتوان مطمئن شد بازگشت سرمایه خوبی رقم میخورد.
شاخههای دیجیتال مارکتینگ هرکدام بخش یا بخشهایی از استراتژی بازاریابی و سفر مشتری نقش دارند. بخش بعد دربارهٔ هرکدام جداگانه حرف میزنیم.
انواع شاخههای دیجیتال مارکتینگ که باید بشناسید
دنیای بازاریابی دیجیتال گزینههای زیادی برای هدفگیری مخاطب و ارتباط با او به ما عرضه میکند که هرکدام ویژگیهای خود را دارند و در کنار یکدیگر، یک استراتژی بازاریابی قوی را میسازند. برویم با هرکدام آشنا شویم:
۱. ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)
ایمیل یکی از اولین شکلهای ارتباط دیجیتالی بود که از سال ۱۹۷۱ با ماست؛ ولی قدیمیبودن آن باعث نمیشود کارایی نداشته باشد. طبق برخی تحقیقات، ایمیل مارکتینگ بیشترین نرخ بازگشت سرمایه را دارد: ۴۲ دلار بهازای هر یک دلار خرجشده (منبع: LUISA ZHOU).
ایمیل مارکتینگ شکلی مستقیم از بازاریابی است که به شما اجازه میدهد ارتباطی شخصیسازیشده و نزدیک با مخاطبان بسازید. بستر مناسبی است که محصولات جدید، حراجها و… با مشتریان در میان بگذارید یا با ارسال خبرنامه، تعامل آنها با خود را افزایش دهید.
برای همین، باید برای ساخت لیست ایمیل تلاش کنید. دریافت ایمیل هر یک بازدیدکنندگان یا ثبتنامکنندگان سایت با وعدهٔ ارسال خبرنامهٔ جذاب، تخفیفها یا بهروزرسانیها سادهترین راه شما برای جمعآوری لیست ایمیل باکیفیت است. دستهبندی این لیست و ارسال ایمیلهای شخصیسازیشده گام بعدی شما برای موفقیت در ایمیل مارکتینگ است (منبع: Brevo).
یکی دیگر از بازوهای قوی بازاریابی دیجیتال موتورهای جستوجو هستند که در ادامه، با آن آشنا میشویم.
۲. بازاریابی موتورهای جستوجو (SEM)
موتورهای جستوجو عرصهٔ رقابت کسبوکارها برای دیدهشدن توسط مخاطب هستند. این رقابت به ۲ شکل ارگانیک (SEO) و پولی انجام میشود.
در بازاریابی موتورهای جستوجو تلاش میکنیم بیشتر و بیشتر در نتایج گوگل دیده شویم و برای این کار از ۲ روش بالا استفاده میکنیم.
در شکل ارگانیک نیاز است که کل یک سایت بر اساس اصول سئو بهینه شود و محتوای متناسب تولید شود تا در بعضی كلمات کلیدی جزو نتایج برتر قرار بگیرد.
در شکل پولی، یک لندینگ پیج هم برای شرکت در رقابت کافی است. موتور جستوجوی گوگل امکان تبلیغ در نتایج جستوجو را فراهم کرده است.
کسبوکارها برای کیوردهایی که میخواهند در آنها رتبه بگیرند، عددی را بهعنوان هزینهای که حاضرند برای تبلیغ بپردازند، مشخص میکنند. گوگل بر اساس کیفیت هر تبلیغ و نرخ پیشنهادی برای آن، تصمیم میگیرد کدام تبلیغ را نشان دهد و کدام را بالاتر نشان دهد. در تبلیغات گوگل فقط وقتی هزینه پرداخت میشود که روی تبلیغ کلیک شده باشد (منبع: HubSpot).
تمام داستان سئو بر اساس تحقیق مخاطب هدف است؛ یعنی او نیازی دارد که دربارهٔ آن جستوجو میکند. برای جستوجو هم از یک سری کلمات و عبارات استفاده میکند که در نهایت، با ما در نتایج جستوجو آشنا میشود؛ حالا در نتایج ارگانیک یا پولی.
نکته: ارگانیک به این معنا نیست که سئو برای شما هیچ هزینهای ندارد، بلکه منظورمان این است که برای حضور در نتایج، پولی به گوگل پرداخت نمیکنید و رایگان است.
رسیدیم به سنگبنای خیلی از شکلهای بازاریابی: محتوا.
۳. بازاریابی مبتنی بر محتوا (Content Marketing)
اگر بهجای فروش، با قصد کمک به مشتری، راهحل مشکلات او در زندگی شخصی یا کاری را ارائه کنید، کار شما بازاریابی مبتنی بر محتواست.
این شکل از دیجیتال مارکتینگ محتوایی در قالب متن، ویدیو، تصویر و صدا برای کانالهای مختلف بازاریابی تولید میکند که ارزشمند و مرتبط و مداوم باشد و در آن برای مشکلات مخاطب راهحلی پیشنهاد کرده باشد. راهحل میتواند شامل خدمت یا محصول کسبوکار باشد.
هدف بازاریابی مبتنی بر محتوا جذب گروهی مشخص از مخاطبان یا ترغیب آنها به انجامدادن عملی خاص مثل خرید است. این نوع بازاریابی معمولاً مخاطبان راغب را جذب میکند و از لحاظ هزینه، بهصرفه است.
از محتوا در چه کانالهایی میتوانیم استفاده کنیم؟ شاید اولین جوابی که به ذهن میرسد، بلاگ سایت است؛ ولی تنها جواب ما این نیست.
محتوا نهفقط در بلاگ، بلکه در تمام صفحات سایت، مثل صفحات محصول، در شبکههای اجتماعی، ایمیل مارکتینگ، اساماس مارکتینگ و پادکست حضور دارد (منبع: ContentMarketingInstitute).
۴. بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی (Social Media Marketing)
شبکههای اجتماعی یکی از شلوغترین جاهای اینترنت هستند. با حضور در شبکههای اجتماعی میتوانید مخاطبان خود را در آنجا پیدا و جذب کنید، آگاهی از برند خود را افزایش دهید و محصول یا خدمتی را پروموت کنید.
اصل بازاریابی در شبکههای اجتماعی محتوایی است که تولید میکنید. در هر شبکهٔ اجتماعی محتوا متفاوت است؛ مثلاً در اینستاگرام و تیکتاک، محتوای اصلی ویدیو است و در ایکس (توییتر سابق) متنهای کوتاه.
محتواهای شبکههای اجتماعی قابلیت این را دارند که بهشدت جذاب و تعاملی باشند و میتوانند توجه مخاطب را جلب کنند و او را بهسمت عمل دلخواه شما سوق دهند.
به ۳ حالت میتوانید از شبکههای اجتماعی بهره ببرید:
- کسبوکارتان آفلاین است و با ساخت پیج بهجای سایت، محلی برای تعامل نزدیکتر با مشتری آماده میکنید
- کسبوکارتان آنلاین است و از شبکههای اجتماعی برای پشتیبانی از استراتژی بازاریابی و همچنین رسیدن به اهدافی مثل افزایش فروش، افزایش آگاهی از برند و جذب لید استفاده میکنید
- کل کسبوکارتان در اینستاگرام است و با طراحی کمپین فروش در اینستاگرام و تبدیل فالوور به مشتری به درآمد میرسید
شبکههای اجتماعی اجازهٔ ارتباط مستقیم و بدون واسطه و دوطرفه با برند را فراهم میکنند که در شکلهای دیگر بازاریابی کمتر وجود دارد. برای همین شبکههای اجتماعی بهترین جا برای پرورش رابطهٔ برند و مخاطبان و ایجاد حلقهٔ مشتریان وفادار است.
هنگام ایجاد استراتژی بازاریابی شبکههای اجتماعی خود باید پلتفرمی را انتخاب کنید که مخاطبان شما در آن حضور دارند؛ برای مثال اگر مخاطبان شما شاغلان هستند، لینکدین شبکهٔ اجتماعی مناسب شماست (منبع: HubSpot).
نکته: حتی میتوانید از شبکههای اجتماعی بدون داشتن پیج بهره ببرید؛ مثلاً شهر فرش برای افزایش مراجعهکنندههای شعبهٔ حر خود به سراغ اینفلوئنسر مارکتینگ در اینستاگرام رفت.
۵. افیلیت مارکتینگ (Affiliate Marketing)
افیلیت مارکتینگ قبل از ظهور جهان دیجیتال وجود داشته است؛ ولی با ابزارهای دیجیتال به صنعتی چند میلیارد دلاری تبدیل شده است. در افیلیت مارکتینگ یک واسطه خدمت یا محصول برند را از کانالهای خود مثل مقالات وبسایت، ویدیوی یوتیوب یا شبکههای اجتماعی و انواع تبلیغها، پروموت میکند و یک لینک منحصربهفرد برای خرید مخاطبان خود در دسترس آنها قرار میدهد.
واسطه در ازای هر خریدی که از طریق لینک او انجام شود، کمیسیون دریافت میکند؛ درصد کمیسیون هم از مقدار فروش است؛ این مسئله کمک میکند افراد بیشتری با کسبوکار همکاری کنند تا به درآمد خوبی برسند.
۶. بازاریابی موبایلی (Mobile Marketing)
هر عمل تبلیغاتی و بازاریابی که در تلفن همراه و دستگاههایی مثل تبلت و ساعت هوشمند انجام شود، زیرمجموعهٔ بازاریابی موبایلی یا موبایل مارکتینگ است (منبع: Adjust).
با وجود میلیاردها دستگاه موبایل فعال در جهان، موبایل مارکتینگ یکی از کانالهای دیجیتال مارکتینگ مؤثر است که میتواند با مخاطب رابطه بسازد، تجربهٔ شخصیسازیشده ارائه کند و تعامل را به حداکثر برساند. بازاریابی موبایلی شاخههای زیادی دارد؛ از بازاریابی پیامکی گرفته تا بهینهسازی فروشگاه اپلیکیشن (ASO).
در بازاریابی پیامکی از طریق پیامک با مخاطب ارتباط برقرار میکنیم. پیامک روشی برای ارتباط مستقیم با مشتری است که امکان شخصیسازی هم دارد و میتواند باعث افزایش آگاهی از برند، جذب ترافیک، فروش و بازگشت مشتری شود.
بهینهسازی فروشگاه اپلیکیشن برای افزایش دیدهشدن اپلیکیشن در صفحهٔ اصلی و نتایج جستوجو در اپاستورهاست. روش دیگر بازاریابی موبایلی، استفاده از پوش نوتیفیکیشن است. پوش نوتیفیکیشن در نوار اعلان موبایل مخاطب ظاهر میشود و با احتمال نزدیک به ۱۰۰ مخاطب آن را میبیند.
تبلیغات در اپلیکیشن هم شاخهٔ دیگری از بازاریابی موبایلی است که شامل تبلیغات اپلیکیشن یا پیامها و اعلانهای داخل اپلیکیشن میشود.
کیوآرکدها که با دوربین موبایل اسکن میشوند هم نوع دیگری از بازاریابی موبایلی هستند. بهوسیلهٔ کیوآرکد میتواند به صفحات مختلف وبسایت، لندینگ پیج، صفحات محصول، صفحهٔ دانلود اپلیکیشن و… لینک داد و از آن طریق، مخاطب جذب کرد.
۷. وبسایت مارکتینگ (Website Marketing)
وبسایت مارکتینگ به مجموعه فعالیتهایی گفته میشود که برای افزایش بازدید وبسایت، جذب لید باکیفیت و در نهایت، افزایش و بهینهسازی نرخ تبدیل (CRO) انجام میدهیم. برای پروموت وبسایت اولین راه بهینهسازی آن برای موتورهای جستوجو (SEO) است تا در کیوردهای مرتبط در رتبههای بالای نتایج قرار گیرد.
راههای دیگری مثل ایجاد بکلینک، اینفلوئنسر مارکتینگ، شبکههای اجتماعی و ایمیل برای جذب ترافیک باکیفیت به وبسایت وجود دارد.
در وبسایت مارکتینگ، محیط بازاریابی شما همان وبسایتی است که میسازید؛ از رعایتکردن اصول ساخت سایت مثل داشتن صفحههای دربارهٔ ما و صفحهٔ محصول موثر تا طراحی ظاهری آن بر اساس اصول UI/UX.
این مهمترین شاخههای دیجیتال مارکتینگ بود که در این بخش بررسی کردیم. در بخش بعد تفاوت بازاریابی دیجیتال با بازاریابی سنتی را بررسی میکنیم.
تفاوت بازاریابی دیجیتال با بازاریابی سنتی چیست؟
بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی هرکدام متعلق به جهانی متفاوت هستند. بازاریابی سنتی پیش از ظهور اینترنت وجود داشت و تنها روش بازاریابی موجود بود. با فراگیری اینترنت، خیلی زود روشهای دیجیتال بازاریابی ایجاد شدند.
این روشها با پیشرفت تکنولوژی تنوع بیشتری پیدا میکنند و کمکم سهم بیشتری را نسبت به روشهای سنتی به خود اختصاص میدهند. با این حال، هنوز هم روشهای سنتی ارج و قرب خود را دارند و در استراتژی بازاریابی کسبوکارها حاضرند.
حالا این ۲ رویکرد بازاریابی بهجز زمان شکلگیری چه تفاوتهایی با هم دارند؟ بیایید از چند جهت به قضیه نگاه کنیم.
رسانه
بازاریابی سنتی را در تلویزیون، رادیو، روزنامه، محیط شهر، نامه و فضاهایی مشابه میبینیم؛ در حالی که بازاریابی دیجیتال در دستگاههای دیجیتالی که هر روز از آنها استفاده میکنیم و از طریق وبسایت، ایمیل، پیامک، اپلیکیشن، پادکست و… با ما ارتباط برقرار میکند.
دسترسی به مخاطب هدفگیری
کانالهای سنتی قابلیت دسترسی به مخاطبان بسیار گسترده را دارند؛ البته با کمترین هدفمندی. به تبلیغات تلویزیونی فکر کنید که میلیونها بینندهٔ پیر و جوان با علایق مختلف دارند.
در طرف مقابل، بازاریابی دیجیتال در کنار کانالهایی مثل پیامک که امکان دسترسی انبوه و میلیونی را میدهند، روشهای برای هدفگیری دقیق دارد تا فقط افرادی را مخاطب قرار دهیم که به محصول یا خدمت ما علاقهمندند.
چطور؟ مثلاً با کمک پنل اس ام اس ، پیامک را به دست افرادی با ویژگیهای مشخص میرسانید و نه تمام مردم! برای نمونه، تبلیغ رستورانی در منطقه ۱ فقط به دست افراد ساکن در این منطقه میرسد.
هزینه و بازگشت سرمایه (ROI)
اگر سراغ روشهای هدفگیری انبوه مثل روزنامه و تلویزیون بروید، هزینههای بازاریابی سنتی بسیار بالا میرود؛ در حالی که ابزار دقیقی هم برای اندازهگیری میزان بازگشت سرمایه وجود ندارد.
بازاریابی دیجیتال بهصرفهتر است؛ چراکه هدفمندتر عمل میکنیم و بهعلاوه بازگشت سرمایه آن بهطور دقیق با ابزارهای مختلف قابل اندازهگیری است.
تعامل و درگیری مخاطب
روشهای سنتی معمولاً یکطرفه هستند. مخاطب پیام را دریافت میکند؛ ولی راهی برای واکنش فوری به آن ندارد. در حالی که بازاریابی دیجیتال امکان تعامل و ارتباط در لحظه با مخاطب را فراهم میکند.
انعطافپذیری و تطبیقپذیری
کمپینهای مبتنی بر روشهای سنتی بازاریابی با صرف زمان و هزینهٔ زیاد تولید میشوند و هرگونه اصلاح در آنها زمان و هزینهٔ زیادی میبرد.
مثلاً یک اشتباه املایی در تبلیغات بیلبوردی فقط با چاپ مجدد بنر و نصب دوبارهٔ آن قابل جبران است. در نقطهٔ مقابل، کمپینهای دیجیتال بر مبنای دادههای لحظهای بهسرعت قابل تغییر هستند.
مثلاً در تبلیغات گوگل متوجه میشود کیورد انتخابی شما به جذب مخاطبانی ختم میشود که نیت و نیاز آنها چیز دیگری است. خیلی سریع کیورد را از لیست حذف میکنید تا از هزینهٔ اضافی و بیهوده جلوگیری کنید.
اندازهگیری و تجزیهتحلیل
با دادههای اندکی که از نتایج بازاریابی سنتی داریم، اندازهگیری میزان موفقیت آن، نقاط قوت و ضعف و تحلیل کلی کمپین بسیار سخت است. در بازاریابی دیجیتال ولی دادههای زیادی از عملکرد کمپین داریم که دید کاملی برای بهبود آن در آینده به ما میدهد.
دسترسی محلی / جهانی
روشهای بازاریابی سنتی مکانمحور هستند؛ حالا برخی در حد چاپ تبلیغ در یک محله و برخی در حد پخش آگهی در تلویزیون یک کشور. بازاریابی دیجیتال این نقطهٔ قوت را دارد که هم در سطح محلی بازاریابی کند و هم بدون هیچ محدودیتی مخاطب جهانی جذب کند.
خیلیها فکر میکنند وقتی دیجیتال مارکتینگ برای آنها مفید است که خدماتی در سطح کشور ارائه کنند؛ ولی این فرضیه اشتباه است. هر روشی مثل تبلیغات کلیکی، سئو، بازاریابی پیامکی و تبلیغات اینفلوئنسری را میتوانید در سطح شهر و منطقه هم پیش ببرید.
برای مثال، با کمک سئو محلی یا همان لوکال سئو در نتایج جستوجوی افرادی قرار میگیرید که بهدنبال خدمت یا محصول در شهر یا منطقهٔ خاصی هستند.
این از مزایای دیجیتال مارکتینگ! حالا چطور از آن بهره ببریم؟ مراحل بخش بعدی را بهترتیب طی کنید.
دیجیتال مارکتینگ را از کجا شروع کنیم؟
هدررفتن بودجه در کمپینهای بازاریابی غلط و کمبازده هر کسبوکاری، چه کوچک و چه بزرگ، را از هزینهکردن برای بازاریابی میترساند. به همین دلیل، باید استراتژی دقیقی داشته باشید که بهخوبی هم اجرا شود.
در این بخش، قدمهای اصلی شما برای ایجاد استراتژی دیجیتال مارکتینگ را بررسی میکنیم.
۱. مخاطب خودتان را دقیق بشناسید و تعریف کنید
تمام خوبی بازاریابی دیجیتال در این خلاصه میشود که اجازه میدهد مشتری خود را دقیق بشناسید و دقیق هدف بگیرید.
باید بدانید چه کسانی به محصول یا خدمت شما علاقهمندند و این افراد چه ویژگیهایی دارند. چند نکتهٔ اصلی که از مخاطب هدف خود باید بدانید، جنسیت، سن، تحصیلات، قدرت خرید و محل زندگی آنهاست.
دادهها به شما میگویند مخاطب هدف کیست و چه ویژگیهایی دارد. چطور؟
اولین راه این است که مخاطبان فعلی خود را بشناسید؛ برای مثال، از طریق ابزارهایی مثل گوگل آنالیتیکس یا اینسایت اینستاگرام بفهمید بازدیدکنندگان وبسایت یا فالوورهای شبکههای اجتماعی شما چه جنسیت و سنی دارند و کجا زندگی میکنند و…
راه بعدی این است که مخاطبان رقبای خود را بررسی کنید. ببینید چه کسانی از آنها خرید میکنند و بیشترین تعامل را با آنها دارند. وقتی مخاطب خود را شناختید، باید بتوانید با جملهای شبیه به این او را تعریف کنید:
مردان ۲۰ تا ۳۵ سالهٔ ایرانی که درآمد بین ۱۵ تا ۲۵ میلیون در ماه دارند، ساکن شهرهای بزرگ هستند و بهصورت فعال باشگاه میروند.
مرحلهٔ بعدی این است که این مخاطب را در اینترنت دنبال کنید و ببینید چه محتوایی میبیند و میخواند، از کجا و چطور خرید میکند و در کل، چه عادتهایی دارد. تنها با شناخت دقیق و کامل مخاطب هدف است که میتوانید یک استراتژی کارآمد بازاریابی بنویسید.
۲. بودجه را مشخص کنید
چقدر بودجه میتوانید به بازاریابی دیجیتال اختصاص دهید؟ فعالیتهای شما چقدر هزینه برمیدارد؟ جواب این ۲ سؤال تکلیف خیلی چیزها روشن میکند؛ مثل کانالهایی برای بازاریابی انتخاب میکنید.
جواب سؤال اول را که خودتان با توجه به توان مالی کسبوکار میدهید؛ ولی جواب سؤال دوم، به فعالیتهایی بستگی دارد که برای اجرای استراتژی بازاریابی باید انجام شود.
البته چند چیز ثابت هستند: تحقیقات بازار و شناسایی مخاطب هدف، استخدام نیرو، تبلیغات، تولید محتوا و خرید تجهیزات و نرمافزارهای مورد نیاز.
حالا اگر بخواهید در استراتژی خود مثلاً اینفلوئنسر مارکتینگ را قرار دهید، باید رقم نسبتاً درشتی را به آن اختصاص دهید.
در نهایت، باید هزینهها را با بودجهای که توان آن را دارید، تطابق دهید. اگر در آغاز کار بودجهٔ زیادی ندارید، سراغ روشهای زودبازده بروید.
منظورمان روشهایی است که سریعاً نتیجه میدهند؛ مثلاً تبلیغات در گوگل خیلی زود در نتایج جستوجو نمایش داده میشود و کسی را هدف میگیرد که دنبال خرید است.
به این ترتیب، شما میتوانید هزینههای دیگر مثل سئو، تولید محتوا و بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی را اول کار با درآمد حاصل از این تبلیغات جبران کنید.
بهطور کلی، شما باید تصمیم بگیرید چقدر از درآمدتان را قرار است برای بازاریابی خرج کنید؟ آیا این بودجه برای رسیدن به اهداف تبلیغاتی شما مناسب است؟ اهداف را باید تعدیل کنید یا سرمایه جذب کنید؟ این مرحله را حسابی جدی بگیرید.
۳. اهداف و معیارهای بررسی عملکرد را مشخص کنید
بدون هدف که نمیشود استراتژی چید. تمام کارهایی که انجام میدهیم برای رسیدن به اهداف مشخصی است. اهداف باید زماندار و قابل اندازهگیری باشند.
برای مثال در ۳ ماه، آگاهی از برند خود را میان بازار هدف ۱۰ درصد افزایش دهید یا طی یک سال، فروش از طریق موتورهای جستوجو را ۲۰ درصد بیشتر کنید.
حالا که اهداف را مشخص کردید، به شاخصهایی برای اندازهگیری میزان محققشدن آنها دارید؛ مثلاً چطور میخواهید بفهمید آگاهی از برند خود را افزایش دادهاید یا نه؟
شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) و متریکهایی را که در هنگام تدوین استراتژی معین میکنیم، به ما میگویند چقدر در تحقق اهداف موفق بودهایم.
مهمترین معیارها و شاخصهای کلیدی عملکرد در دیجیتال مارکتینگ شامل اینهاست:
- نرخ کلیک (CTR): تعداد کلیکها نسبت به تعداد دفعات نمایش! مثلاً چند بار تبلیغ شما در گوگل بالا آمده است و چند نفر روی آن کلیک کردند؟ اگر ۱۰۰ بار نمایش داده شده باشد و ۱۰ بار هم روی آن کلیک کرده باشند، نرخ کلیک ۱۰ درصد میشود
- هزینهٔ جذب لید (CPL): هزینهای که برای جذب هر لید میپردازید. این شاخص با تقسیم هزینهٔ جذب لیدها بر تعداد لیدهای جذبشده به دست میآید
- ارزش طول عمر مشتری (CLV): مقدار سود ناخالصی که از یک مشتری در تمام طول دورهٔ تعامل او با کسبوکار حاصل میشود
- نرخ بازگشت سرمایه (ROI): نسبت درآمد بهدستآمده به هزینههای صرفشده برای یک کمپین یا کانال بازاریابی را مشخص میکند
- امتیاز خالص مروجان (NPS): میزان تمایل مشتری به معرفی کسبوکار به دیگران را مشخص میکند
- هزینهٔ هر کلیک (CPC): هزینهای که برای گرفتن هر کلیک پرداخت کردهایم
- نرخ تبدیل (CR): تعداد کاربرانی که عمل خواستهشده از آنها را انجام دادهاند
- هزینهٔ جذب مشتری (CAC): هزینهای که برای جذب یک مشتری جدید در کمپین بازاریابی شده است
- نرخ بازگشت مشتری: تعداد مشتریانی که کسبوکار در یک دورهٔ زمانی موفق به حفظ آنها میشود
با بررسی این موارد، متوجه میشوید هزینهٔ جذب لید با اهداف شما همخوانی ندارد. برای کمکردن این هزینه، یک راه کاهش پولی است که خرج تبلیغات کردید؛ ولی راه دیگری هم وجود دارد: افزایش نرخ کلیک یا افزایش نرخ تبدیل. مثلاً اگر ۲ درصد نرخ تبدیل در این مثال بیشتر شود و نرخ تبدیل هم تغییری نکند، هزینهٔ جذب هر لید ۷ هزار تومان کمتر میشود.
۴. استراتژی (ها) موردنظرتان را انتخاب کنید
اهداف، بودجه، محصول و مخاطب شما تعیین میکند کدام استراتژیها مناسب شماست. در واقع، کدام کانالهای بازاریابی دیجیتال را میتوانید انتخاب کنید. سئو، شبکههای اجتماعی و پیامک را بیشتر کسبوکارها انتخاب میکنند؛ ولی ممکن است انتخاب شما نباشد.
ممکن است در آغاز کار، همکاری با چند اینفلوئنسر کوچک، یک لندینگ پیج و تبلیغ در گوگل را انتخاب کنید؛ چراکه نتایج آن را بلافاصله در فروش خود میبینید و بودجهٔ لازم برای سرمایهگذاری در استراتژیهایی مثل سئو را که دیرتر جواب میدهند، فراهم میکنید.
۵. با کمک داده، عملکردتان را بهینه کنید
هدف و شاخصها را که مشخص کردهاید؛ پس باید همزمان با اجرای استراتژی نتایج آن را پیگیری کنید تا بفهمید چه چیزهایی را باید بهبود دهید، مخاطب خود را بهتر بشناسید، استراتژیهای ناکارآمد را حذف کنید و…
یادتان باشد پیگیری و بهینهسازی عملکرد کاری مداوم است و در هیچ مرحلهای نمیتوانید آن را کنار بگذارید.
مثلاً به یک نمونه در تصویر زیر نگاه کنید که با تغییر تصویر و عنوان، نرخ کلیک چند برابر شده است. در کنار این تغییر، زمان بهینهسازی متوجه شدیم نرخ پاسخگویی لیدها کم است؛ یعنی تعداد افراد زیادی فرم را پر میکنند، ولی کیفیت ندارند.
یکتانت در اجرای استراتژی دیجیتال مارکتینگ چطور کنار شماست؟
استراتژی بازاریابی دیجیتالی بدون تبلیغات دیجیتال کامل نمیشود! یکتانت بهعنوان رهبر بازار تبلیغات دیجیتال چندین راه را برای شما فراهم کرده است؛ هم در وبسایت و هم در اپلیکیشن.
تبلیغات یکتانت در سایتها و اپلیکیشنهای پربازدید در مراحل مختلف بازاریابی دیجیتال به کار میآیند؛ از افزایش آگاهی از برند و ترافیک گرفته تا جذب لید و افزایش فروش.
این تبلیغات بهشکلهای همسان، بنری، پوشنوتیفیکیشن، ویدیویی و محصول ارائه میشوند. همین طور برای ریتارگتینگ هم میتوانید از این تبلیغات استفاده کنید و مخاطبانی را که بدون انجامدادن عمل موردنظر شما، سایت را ترک کردهاند، دوباره هدف بگیرید.
در اپلیکیشن هم فضاهای مختلفی برای تبلیغات شما وجود دارد. همچنین امکان تبلیغات نصب اپلیکیشن را در یکتانت دارید.
ارسال پیامکهای انبوه تبلیغاتی بهصورت هدفمند هم با پنل پیامکی یکتانت ممکن شده است. در این پنل، مخاطبان بر اساس ویژگیهای مختلف دستهبندی شدهاند و میتوانید کمپینهایی کاملاً موثر برگزار کنید.
- نجوا: پلتفرم نجوا با ایمیل، پیامک و پوش نوتیفیکیشن به شما کمک میکند با مشتریان خود ارتباط برقرار و آنها را حفظ کنید
- جریان: در جریان میتوانید در شبکههای اجتماعی تبلیغاتی مؤثر و گسترده انجام دهید؛ این تبلیغات به ۲ شکل اینفلوئنسری و بازدیدی در شبکههای اجتماعی مختلف مثل اینستاگرام، تلگرام، لینکدین و پلتفرمهای داخلی امکانپذیر هستند
- چاوش: پلتفرم چاوش یک سیستم همکاری در فروش است که هم کسبوکارها و هم ناشران میتوانند از آن درآمد کسب کنند؛ کسبوکارها از فروش محصولات خود توسط ناشران چاوش سود کسب میکنند و ناشران با استفاده از مخاطبان خود، محصولات را میفروشند و کمیسیون میگیرند
- تبلیغات گوگل: یکتانت بهعنوان پارتنر رسمی گوگل امکان انواع تبلیغ در گوگل را فراهم کرده است؛ شامل تبلیغ در نتایج موتور جستوجو، تبلیغات یوتیوب، تبلیغات جیمیل و تبلیغات نصب اپلیکیشن
- سئو و تولید محتوا: اگر میخواهید سایت خود را برای گوگل بهینهسازی کنید و ترافیک ارگانیک بگیرید، یکتانت برای شما هم خدمتی آماده کرده است؛ شما میتوانید تمام امور سئو و تولید محتوای مرتبط و ارزشمند و سئوشده را به تیم یکتانت بسپارید
- تریبون: برای لینک سازی خارجی و همچنین کمپینهای روابطعمومی هم میتوانید روی تریبون حساب کنید تا به بیش از ۲ هزار وبسایت ایرانی دسترسی داشته باشید
- آنالیز: اگر به یک نیروی متخصص تبلیغات نیاز دارید، میتوانید از خدمات آژانس آنالیز استفاده کنید که به شما کمک میکنند تبلیغات پربازده را بدون استخدام نیرو تجربه کنید
- هارمونی: آژانس هارمونی هم با ارائهٔ خدمات دیجیتال مارکتینگ به شما در کارهای مختلف از طراحی لندینگ پیج و نصب گوگل آنالیتیکس ۴ گرفته تا اجرای کمپین ۳۶۰ درجه کمک میکند
در ادامهٔ این مقاله میخواهیم بدانیم که آیا بازاریابی دیجیتال تبی زودگذر است یا تقاضایی رو به رشد.
آیا دیجیتال مارکتینگ یک تقاضای پیوسته و مداوم در بازار است؟
از زمان ورود اینترنت به زندگی عادی مردم تا امروز، کمی بیشتر از ۳۰ سال، بازاریابی دیجیتال هم متولد شده است و تا امروز تنها تغییری که داشته است، افزایش تنوع و گستردگی آن با پیشرفت و گسترش فناوری بوده است.
همان طور که در آمار ابتدای مقاله خواندید، بیشتر از ۶۰ درصد مردم جهان در اینترنت حضور دارند. هرچه مردم بیشتر به فضای دیجیتال بیایند، تقاضا برای بازاریابی دیجیتال هم بیشتر میشود. یادمان نرود هنوز بیشتر از ۲ میلیارد نفر پا به دنیای آنلاین نگذاشتهاند و با جایگزینشدن نسلهای جدید، این تعداد کمتر و کمتر میشود.
طبق پیشبینیها، میزان درآمد تبلیغات دیجیتال در سال ۲۰۲۵ از ۷۰۰ میلیون دلار عبور خواهد کرد. عددی که در مقایسه با درآمد ۱۵۳ میلیون دلاری سال ۲۰۲۲ بهطرز سرسامآوری افزایشی است (منبع: Statista).
این پیشبینیها حکایت از این دارد که بازار بازاریابی دیجیتال همچنان داغ است و داغ باقی خواهد ماند. بهعلاوه، موقعیتهای شغلی متفاوتی در این بازار وجود دارد که برای همهٔ آنها متخصصان کافی وجود ندارد؛ برای مثال، تخصصهای زیر در بازار کار دیجیتال مارکتینگ اغلب کشورهای جهان با تقاضای بسیاری مواجه هستند:
- استراتژی محتوا
- مدیریت پروژه دیجیتال
- تجزیه و تحلیل داده
- بازاریابی برند
- بهینهسازی موتور جستوجو (SEO)
- طراحی و توسعه وبسایت
- تجارت الکترونیک (E-commerce)
البته در کشورهای مختلف، بسته به شرایطی که دارند، برای بعضی تخصصها تقاضای بیشتری وجود دارد؛ برای مثال، در کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین، مردم به موبایل بیشتر از دسکتاپ دسترسی دارند و به همین دلیل موبایل مارکتینگ، تخصص پرتقاضاتری است.
برگردیم به ایران؟ بهغیر از ضریب نفوذ اینترنت که بالاتر بررسی کردیم، به اعداد زیر هم نگاه کنید:
- ۸۹ درصد مردم ایران از طریق موبایل وارد اینترنت میشوند
- ۶۶ درصد مردم حداقل به یکی از روشهای تبلیغات دیجیتال اعتماد دارند
- خرید اینترنتی سومین دلیل مردم ایران برای استفاده از اینترنت است
- در سال ۱۴۰۳، بیش از ۳۳۰ کمپین تبلیغات دیجیتال در روز در ایران ساخته شده است
- بیش از ۵۰ درصد کسبوکارهای ایرانی هدفی بهغیر از فروش داشتهاند
طبق بررسیهای ما در یکتانت، برخلاف جهان که ۶۵ درصد بودجه در فضای دیجیتال مارکتینگ خرج میشود، فقط ۱۰ تا ۲۰ درصد در ایران به این مسئله اختصاص دارد. همین فاصله نشان میدهد این بازار قرار است داغتر از همیشه شود.
اگر میخواهید از شکلوشمایل بازاریابی دیجیتال در آیندهٔ نزدیک باخبر شوید، در ادامهٔ مقاله همراه ما باشید.
آینده دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بین همهٔ فناوریها و ابزارهای نو، ۳ مورد از بقیه در آیندهٔ بازاریابی دیجیتال اثرگذارترند: هوش مصنوعی و واقعیت افزوده و واقعیت مجازی.
این تکنولوژیها امکان برقراری ارتباط با مخاطب از راههای جدید و شخصیسازیشدهتر را فراهم میکنند.
نقش هوش مصنوعی در آینده بازاریابی دیجیتال
هوش مصنوعی همین الان هم جای خود را در دنیای دیجیتال مارکتینگ باز کرده است. در پایان سال ۲۰۲۳، ۶۹ درصد از دپارتمانهای بازاریابی، برای ابزارهای پولی هوش مصنوعی هزینه کردهاند و ۲۹ درصد برنامه دارند در آینده استفاده کنند (منبع: kaltura).
فکر میکنید دلیل آن چیست؟ اول اینکه از رقبا جا نمانند. امکاناتی که هوش مصنوعی ارائه میکند استراتژیهای بازاریابی دیجیتال را سریعتر و کارامدتر میکند؛ پس اگر رقبا قرار است از آن استفاده کنند، چرا ما نکنیم؟
هوش مصنوعی در درجهٔ اول یک شبکهٔ عصبی بزرگ و پرسرعت برای پردازش و تحلیل داده است. با کمک آن، میتوانید مخاطبان خود را بهتر بشناسید، رفتار مشتریان را دقیقتر مطالعه کنید، عملکرد کمپینهای خود را بسنجید و…
ابزارهای دیحیتال مارکتینگ مثل کلریتی، وباینگیج و نیوزباکس چنین امکاناتی را با کمک هوش مصنوعی ارائه میکنند.
تجزیهوتحلیلهای دقیق هوش مصنوعی باعث میشود بهسرعت بتوانید تصمیماتی برای بهبود عملکرد استراتژیهای خود بگیرید و نرخ بازگشت سرمایه را بهبود دهید.
در کنار اینها، شناخت دقیقتر مشتریان اجازه میدهد تجربهای شخصیسازیشده برای هر یک فراهم کنیم که موجب جذب لیدهای باکیفیتتر و افزایش وفاداری مشتریان میشود.
تولید محتوا توسط هوش مصنوعی هم که یکی دیگر از قابلیت آن برای بازاریابی دیجیتال است. درست است که هوش مصنوعی میتواند متنهای سئوشده بنویسد و تصویر و ویدیوی حرفهای بسازد؛ ولی هیچکدام بدون راهنمایی انسان امکانپذیر نیست و هیچوقت به اثرگذاری محتوای ساختهشده توسط انسان نمیرسد.
فراموش نکنیم در بازاریابی با احساسات مخاطبان هم کار داریم. حتماً تابهحال تبلیغاتی دیدهاید که بلافاصله شما را بهسمت خرید سوق داده است یا به برندی علاقهمند کرده است. هوش مصنوعی هنوز نمیتواند چنین محتواهایی تولید کند (منبع: Forbes).
همین حالا با کمک الگوریتمهای یادگیری ماشین، ما و دیگر پلتفرمهای تبلیغاتی، تبلیغات و پیشنهاد شما را در جایی نمایش میدهیم که احتمال حضور مخاطب شما خیلی بیشتر است؛ یعنی کسی تبلیغ را میبیند که میتواند مشتری شما باشد.
رابطهٔ واقعیت افزوده و واقعیت مجازی با آیندهٔ بازاریابی دیجیتال چیست؟
اصلیترین کمبود بازاریابی دیجیتال، فقدان تجربهای واقعی است. هرقدر که از ویژگیها و مزیتهای یک محصول حرف بزنیم، جای دیدن از نزدیک و امتحان آن را برای مخاطب نمیگیرد. واقعیت افزوده و واقعیت مجازی میتواند تا حدی این کمبود را جبران کند.
با کمک این ۲ فناوری میتوانیم تبلیغهای تعاملی ایجاد کنیم که مخاطب را درگیر خود کند؛ مثل بازیهای واقعیت افزوده یا مجازی.
همچنین واقعیت افزوده میتواند تجربهٔ خرید مجازی را دگرگون کند؛ مثلاً هنگام خرید وسایل خانه، بتوانیم آنها را در خانهٔ خود ببینیم یا عینک را روی صورت خود ببینیم تا مطمئن شویم به صورت ما میآید.
یک هدست کافی است تا مخاطب وارد دنیایی شود که قهرمان آن برند یا محصول شماست و طوری آن را از نزدیک ببیند و حس کند که انگار وارد فروشگاه شما شده است.
هرچند که همین الان هم از این فناوریها استفاده میشود، در آینده گستردگی آن بیشتر خواهد شد. بهخصوص که نسل جدید به این فناوریها علاقهمند است و از کسبوکارهایی که آنها را ارائه دهد، استقبال میکند (منبع؛ BuzzBoard).
برای اینکه نمونههای بیشتری ببینید و با چند ایده بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد میکنیم مقالهٔ «نقش واقعیت مجازی و واقعیت افزوده در تبلیغات و بازاریابی چیست» را مطالعه کنید.
از این مقاله، فقط یک بحث مانده است؛ دیجیتال مارکتینگ بخشی از سازمان باشد یا آن را برونسپاری کنیم؟ در ادامه دربارهٔ آن حرف میزنیم.
خودمان بازاریابی دیجیتال را پیش ببریم یا به آژانس دیجیتال مارکتینگ بسپاریم؟
اگر کسبوکار بزرگی دارید، بازاریابی دیجیتال شکل اصلی بازاریابی کسبوکار شماست، میخواهید روی همهچیز کنترل ۱۰۰ درصد داشته باشید، استراتژیهای شما بلندمدت است یا اطلاعاتی محرمانه دارید، بهتر است استخدام نیرو برای بازاریابی دیجیتال را به برونسپاری آن ترجیح دهید؛ ولی اگر شرایط گفتهشده را ندارید، برونسپاری گزینهٔ بهتری خواهد بود.
برونسپاری وظایف بازاریابی دیجیتال از چند نظر نسبت به استخدام نیرو مزیت دارد. اول اینکه مقرونبهصرفهتر است؛ چراکه خبری از حقوق ماهانه، پاداش، بیمه و مالیات برای نیروها نیست.
دوم اینکه به دانش و تخصص نیروهای خود محدود نیستید. در آژانسهای بازاریابی دیجیتال مجموعهای از متخصصان با هم کار میکنند و میتوانید از تخصص همهٔ آنها بهره ببرید.
مزیت بعدی انعطافپذیری آن است. اگر از خدمات یک آژانس راضی نبودید، میتوانید با آژانس دیگری قرارداد ببندید؛ ولی قطع همکاری و استخدام نیروی جدید به این سادگی نیست.
بعضی آژانسها تمام خدمات دیجیتال مارکتینگ را یکجا به شما ارائه میدهند. مثلاً آژانس هارمونی هر چیزی را که از بازاریابی دیجیتال بخواهید، انجام میدهد؛ از تبلیغ در شبکههای اجتماعی گرفته تا خدمات سئو و بهینهسازی سایت، طراحی تبلیغات و مدیریت سایت و شبکههای اجتماعی.
حالا حتماً لازم نیست کل خدمات بازاریابی دیجیتال را برونسپاری کنید. اگر تیم بازاریابی دیجیتال در داخل سازمان دارید، میتوانید بعضی از شاخهها را برونسپاری کنید؛ مثلاً فقط خدمات سئو یا تبلیغات در گوگل. ترکیب این ۲ روش کمک میکند تیم درون سازمان شما روی مسائل مهمتر و راهبردیتر تمرکز کند و اجرا را به تیمهای خارج از سازمان بسپارد.
برای شروع آمادهاید؟
به پایان آمد این دفتر، ولی قطعاً همچنان حکایتهای زیادی دربارهٔ بازاریابی دیجیتال باقی مانده است. بازاریابی دیجیتال قصهٔ امروز و فردای دنیای بازاریابی است و فعلاً که هیچ رقیبی حتی به گرد پای آن نمیرسد. پس چه میخواهید وارد این عرصه برای کار شوید و چه قصد شروع بازاریابی دیجیتال برای کسبوکار خود را دارید، با خیال راحت آن را شروع کنید.
در این مقاله، همه چیز درباره دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده گفتیم و تمام زیرشاخهها و موضوعات مرتبط آن را بررسی کردیم. اگر نکته یا نظری دربارهٔ مقاله دارید، خوشحال میشویم که آن را در بخش نظرات بخوانیم.
:: بازدید از این مطلب : 1
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0