تدوین استراتژی موفق دیجیتال مارکتینگ در 9 قدم
نوشته شده توسط : کاریاب

تا حالا یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ را موقع کار کردن دیده‌اید؟ ساعت‌ها خیره می‌شود به مانیتور، کلیک و تایپ می‌کند. هرکس نداند فکر می‌کند مشغول چرخیدن بی‌هدف در اینترنت هستند؛ اما همان لحظاتی که به مانیتور خیره شده و قهوه‌اش را مزه مزه می‌نوشد مشغول فروش میلیونی یا حتی میلیاردی است. چه شغل خوبی است مگر نه؟ شما هم می‌خواهید بدانید این دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال چیست و دقیقاً چه کار می‌کند؟ پس برویم سر وقتش...

 بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ چیست؟

تعریف دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده یعنی بازاریابی با ابزارهای دیجیتال.

به صورت کلی، هر کاری که شما در آن از ابزارهای دیجیتال (مثل ایمیل، سایت، پیامک و...) برای تبلیغات، فروش، نظرسنجی یا معرفی محصولات یا خدماتتان استفاده کنید، نوعی بازاریابی دیجیتال است.

برای اینکه خیلی راحت همین اول کار کل ماجرا دستتان بیاید، ویدئوی زیر را حتماً ببینید؛ در این ویدئو سعید رهبری به زبان ساده توضیح می‌دهد که دیجیتال مارکتینگ چیست و به درد چه کسانی می‌خورد؟

دنیای دیجیتال مارکتینگ واقعاً گسترده است. از اصول اولیه بازاریابی دیجیتال که پایه فروش اینترنتی است شروع می‌شود تا لحظه‌ای که فروش میلیونی خود را رصد می‌کنید.

چرا دیجیتال مارکتینگ؟

هنوز هم از روش‌های بازاریابی سنتی استفاده می‌شود. هنوز تراکت پخش می‌کنند، بیلبورد میزنند، تبلیغ تلویزیونی می‌روند. اما اطراف را که نگاه کنید، کمتر کسی را می‌بینید که تراکت‌های پخش‌شده را بگیرد و  بخواند و بعد تصمیم بگیرد زنگ بزند.

در ماشین به جز راننده که حواسش به رانندگیست، بقیه معمولاً سرشان در گوشی است. وقتی کسی به جاده نگاه نمی‌کند، چه کسی آن بیلبوردها را خواهد دید؟

کسی منکر بازاریابی سنتی نیست ولی الان نزدیک به 5 میلیارد نفر در سراسر جهان برای خرید، یادگیری، سرگرمی و حتی کار در اینترنت وقت می‌گذارنند. اگر می‌خواهید به این افراد دسترسی پیدا کنید و توجشان را جلب کنید، دیجیتال مارکتینگ برای شما مهم و ضروری است.

در دیجیتال مارکتینگ چند مزیت عمده وجود دارد:

  • روش‌ها و ابزارهای متنوعی دارد.
  • مقرون به صرفه‌تر از روش‌های سنتی بازاریابی است.
  • در دیجیتال مارکتینگ زمین بازیتان با برندهای بزرگ یکی است و این امکان را دارید که با بزرگ‌های صنعت خود رقابت کنید.
  • دیجیتال مارکتینگ قابل اندازه‌گیری و تحلیل است.
  • می‌توانید مخاطبان را هدفمند انتخاب کنید و هدفمند تبلیغات کنید.
  •  تغییر استراتژی بازاریابی دیجیتال آسان‌تر است.
  • در دیجیتال مارکتینگ نرخ تبدیل و کیفیت سرنخ‌ها بیشتر است.
  • یک تعامل دو طرفه وجود دارد.

نبرد مدرن و کلاسیک: تفاوت بازاریابی دیجیتال و سنتی!

بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی دو راه متفاوت برای رسیدن به مشتری هستند و هر کدام ویژگی‌ها و جذابیت‌های خودشان را دارند. بیایید یک نگاه کلی به تفاوت‌های این دو بیندازیم:

  1. رسانه‌ها و ابزارها:
    • بازاریابی دیجیتال: این‌جا همه چیز آنلاین و دیجیتال پیش می‌رود. از اینستاگرام و فیسبوک بگیرید تا تبلیغات گوگل و ایمیل مارکتینگ!
    • بازاریابی سنتی: این مدل بازاریابی بیشتر آفلاین است. مثل تبلیغات تلویزیون، رادیو، مجله‌ها و بیلبوردهای بزرگ در خیابان!
  2. هدف‌گیری دقیق و شخصی‌سازی:
    • بازاریابی دیجیتال: این‌جا می‌توانید دقیقا به آن کسانی که می‌خواهید پیام دهید. مثلا به کسانی زیر 20 سال هستند یک‌جور پیام دهید و به بالای 20 سال یک‌جور دیگر!
    • بازاریابی سنتی: هدف‌گیری در این‌جا خیلی عمومی‌تر است. مثلا یک بیلبورد را هرکسی که از خیابان رد می‌شود می‌بیند خیلی نمی‌توان مشخص کرد که چه کسی آن را ببیند و یا نمی‌توان فهمید که چه تاثیری از آن گرفته است.
  3. تعامل و ارتباط با مخاطب:
    • بازاریابی دیجیتال: در دنیای دیجیتال می‌توانید با مخاطبان حرف بزنید، نظر آن‌ها را بشنوید و حتی به آن‌ها جواب دهید.
    • بازاریابی سنتی: مدل ارتباطی در این‌جا بیشتر یک‌طرفه است. مخاطب اگر نظری دارد، راهی برای بیان آن ندارد!
  4. قابلیت اندازه‌گیری و سنجش:
    • بازاریابی دیجیتال: می‌توانید دقیقا بفهمید چند نفر دیدند، چند نفر کلیک کردند و حتی چند نفر خرید کردند! همه چیز زیر نظر شماست و به راحتی می‌توانید استراتژی‌هایتان را عوض کنید.
    • بازاریابی سنتی: سنجیدن نتایج در این‌جا خیلی سخت‌تر است. بیشتر با تخمین‌ها و نظرسنجی‌ها می‌توان ارزیابی انجام داد و نتیجه همیشه قطعی نیست!
  5. هزینه و بودجه:
    • بازاریابی دیجیتال: با بودجه خیلی کم هم می‌توانید کارهای خیلی بزرگ انجام دهید. تبلیغات ارزان‌تر است و با هر بودجه‌ای می‌توان یک کمپین راه انداخت.
    • بازاریابی سنتی: معمولا گران‌تر است! باید بودجه بیشتری برای این بازاریابی کنار بگذارید؛ مخصوصا برای تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردی!
  6. سرعت و انعطاف‌پذیری:
    • بازاریابی دیجیتال: در این‌جا هر لحظه می‌توانید یک تغییر کوچک اعمال کنید و تاثیرش را ببینید. اگر کمپین جواب ندهد می‌توانید خیلی سریع آن را عوض کنید.
    • بازاریابی سنتی: تغییرات در این‌جا طولانی و پرهزینه است.
  7. مخاطب هدف:
    • بازاریابی دیجیتال: به راحتی می‌توانید به یک گروه خاص از مخاطبان دسترسی پیدا کنید؛ اما بیشتر به سراغ نسل‌های جوان‌تر و همیشه آنلاین می‌رود!
    • بازاریابی سنتی: بر روی مخاطبان سن بالا و کسانی که با تکنولوژی رابطه خوبی ندارند، هنوز هم جواب می‌دهد و تاثیرگذار است.
  8. محتوا و خلاقیت:
    • بازاریابی دیجیتال: محتوای جذاب و خلاقانه در این نوع بازاریابی می‌تواند غوغا کند! ویدئوهای بامزه، انیمیشن، پست‌های تعاملی و...
    • بازاریابی سنتی: محتواها در این‌جا معمولا ثابت‌تر و کم‌تر تعاملی هستند؛ اما به این معنی نیست که نمی‌توانید خلاقیت به خرج دهید. فقط دستتان برای خلاقیت بسته‌تر است!

خلاصه بخواهم بگویم، دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی سنتی هر کدام قدرت‌های خودشان را دارند و ترکیب هوشمندانه آن‌ها می‌تواند یک استراتژی عالی بسازد. بسته به این که مخاطبان شما چه کسی هستند و چطور می‌خواهید با آن‌ها ارتباط برقرار کنید، می‌توانید بهترین روش را انتخاب کنید.

بازاریابی برونگرا و درونگرا: دو رویکرد کلی بازاریابی دیجیتال

ما در دیجیتال مارکتینگ دو رویکرد کلی داریم: بازاریابی برونگرا و بازاریابی درونگرا.

بازاریابی برونگرا به زبان ساده یعنی «اول ما به سراغ مشتری برویم.» مثلاً وقتی از جلوی مغازه‌ای رد می‌شوید و فروشنده سعی می‌کند شما را به داخل مغازه بکشاند یا وقتی که هنگام تماشای برنامۀ مورد علاقه‌تان تبلیغات بازرگانی پخش می‌شود، در واقع آن کسب‌وکار به سراغ شما آمده است. روش‌هایی مثل رپورتاژ آگهی یا تبلیغات بنری زیرمجموعۀ این نوع بازاریابی  هستند.

اما چطور می‌شود کاری کرد که خودِ مشتری به سراغ شما بیاید؟ اینجاست که ایدۀ بازاریابی درونگرا یا ربایشی مطرح می‌شود.

در بازاریابی درونگرا به جای آن‌که وقت و هزینه خود را صرف پیدا کردن مشتری کنید، آن را صرف افزایش کیفیت رسانه‌های خود (مثل سایت و شبکه‌های اجتماعی) می‌کنید. با این هدف که کاری کنید مشتری در زمان نیاز، شما را پیدا کند، پس از آن در مسیر خرید هدایت شود و در هر مرحله از مسیر خود، چیزی با ارزش از شما دریافت نماید. در بازاریابی ربایشی تمرکز اصلی شما بر روی جذب مشتری از طریق ارائه محتوای با ارزش و مرتبط است.

دیجیتال مارکتینگ مجموعه‌ای از روش‌های بازاریابی درونگرا و برونگراست.

کانال‌های اصلی دیجیتال مارکتینگ کدامند؟

شما از طریق کانال‌ها و رسانه‌های مختلف می‌توانید بازاریابی دیجیتال را عملی کنید. این کانال‌ها به سه دسته زیر تقسیم می‌شوند.

سایت  و فروشگاه اینترنتی

وبسایت اصلی‌ترین پایگاه مشتریان شماست!. دیگر نمی‌توانید مثل کسب‌وکارهای سنتی با استخدام یک فروشنده چرب زبان مشتریان را جذب کنید! پس باید کاری کنید که مشتری جذب خودِ وبسایت شود.

یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ موفق با ساخت یک وبسایت جذاب و کاربردی آغاز می‌شود! سه چیز در روند بازاریابی دیجیتال سایت شما مهم است. رابط کاربری، تجربه کاربری و ریسپانسیو بودن.

منظور از رابط کاربری یا به اصطلاح UI همان ظاهر سایت شماست. شرکت Adobe در تحقیقات خود اعلام کرده: «اگر رابط کاربری سایت شما زیبا نباشد، 38 درصد کاربران بدون توجه به محتوای سایت از آن خارج می‌شوند»

دومین چیزی که باید به آن توجه کنید User Experience یا به اختصار (UX) است. اگر خودمانی بخواهم بگویم، تجربه کاربری در حقیقت همان حسی است که کاربر در حین کار کردن با وبسایت شما دارد.

مثلاً اگر وبسایت شما خیلی کند باشد یا پیدا کردن یک گزینۀ مهم برای کاربر سخت باشد، قطعاً خاطرۀ بدی از شما در ذهنش باقی خواهد ماند. اما اگر به زیبایی همه چیز در جای خودش قرار داشته باشد، قطعاً زمان بیشتری را در سایت شما می‌گذراند. به طور کلی هر چه بتوانید زمان ماندگاری کاربران را در وبسایت خود افزایش دهید، احتمال خرید آن‌ها بیشتر خواهد شد.

مورد دیگری که باید در اینجا اشاره کنم، مسئله واکنش گرایی یا همان ریسپانسیو بودن (Responsive) سایت شماست. اگر وبسایت شما به صورت ریسپانسیو طراحی شده باشد، خیلی سریع خودش را با اندازۀ صفحۀ کاربر وفق می‌دهد تا مطالب شما به صورت درست نمایش داده شوند؛ ولی در غیر اینصورت بهم ریخته شدن ظاهر سایت باعث فرار کاربران خواهد شد.

شاید بگویید نیازی به سایت ندارم، با یک پیچ اینستاگرامی زیبا هم ‌می‌توانم محصولاتم را بفروشم. در جواب باید بگویم، بله!  اما اگر فردا این پیچ به هر دلیلی از دسترس خارج شد، مشتریان دیگر چگونه می‌توانند شما را پیدا کنند؟ پیشنهاد می‌کنیم که حتماً ویدیو زیر را نگاه کنید تا جواب تمام سوال‌هایتان را بگیرید.

شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی به دلیل پرطرفدار بودن و حضور کاربران زیاد، کمک می‌کنند که کسب و کار شما دیده شود. از دو روش این شبکه‌ها به کسب و کار شما کمک می‌کنند؛ یا اول راه هستید و می‌خواهید با هزینه خیلی کم کسب و کارتان را شروع کنید. یا کسب و کار دارید و از شبکه‌های اجتماعی برای رشد کارتان استفاده می‌کنید.

در بین همه شبکه‌های اجتماعی، اینستاگرام که پرطرفدارترین و پرکاربرترین شبکه در ایران است، می‌تواند مهم‌ترین پایگاه و رسانه شما برای فعالیت باشد. بنابراین باید حساب ویژه‌ای روی آن باز کنید. سایر شبکه‌های اجتماعی مانند لینکدین، توییتر و هم‌چنین پیام‌رسان‌هایی مانند تلگرام می‌توانند در رشد کسب‌وکار دیجیتالی شما نقش مهمی ایفا کنند.

و سایر پلتفرم‌ها

پلتفرم‌های دیگری هم هستند که در بازاریابی دیجیتال به کمک شما می‌آیند؛ مثلاً آپارات، یوتیوب، دیوار و ... .

بخش‌های مختلف دیجیتال مارکتینگ و ابزارهای آن را بشناسید

در این بخش از مقاله بخش‌های مختلف دیجیتال مارکتینگ را به صورت مختصر و مفید توضیح می‌دهیم.

بازاریابی محتوایی

گفتیم که عادات خرید در مشتریان تغییر کرده و حالا بیشتر مردم قبل از خرید، به دنبال دریافت اطلاعات موثق و مفید هستند تا بر این اساس انتخاب خود را انجام دهند.

منابع زیادی برای پیدا کردن این اطلاعات وجود دارد. ولی چه کسی بهتر از خود شما؟ قطعاً شما بهتر می‌توانید محصول خود را معرفی کنید تا افراد دیگر! اینجاست که باید از بازاریابی محتوا (Content Marketing) استفاده کنید. اما بازاریابی محتوا یعنی چه؟

 

بازاریابی محتوا یعنی جذب مخاطب از طریق تولید محتوای باکیفیت و سئو شده، و هدایت او به سمت خرید از سایت

 

محتوا انواع مختلفی دارد؛ مثلِ محتوای متنی، محتوای ویدئویی، محتوای تصویری. ولی برای شروع یک کسب‌وکار، محتوای متنی به دلیل پراستفاده بودن و توجه گوگل به آن، اهمیت بیشتری دارد؛ پس ابتدا تمرکزتان را روی این بخش بگذارید.

برای داشتن یک وبلاگ عالی به موارد زیر توجه کنید:

  • باید تحقیق کلمات کلیدی انجام دهید تا بفهمید کاربران این روزها چه موضوعاتی را بیشتر سرچ می‌کنند. با تمرکز روی این کلمات می‌توانید به‌صورت هدفمند در صفحه نتایج (SERP) گوگل دیده شوید و کاربران بسیاری را وارد سایت خود کنید.
  • سعی کنید با تولید محتوای به روز و جذاب اعتماد مشتریان به خود جلب کنید.
  • از لحن تبلیغاتی در مقالات خود استفاده نکنید. این کار باعث می‌شود تا مشتریان کم‌تر به شما اعتماد کنند.
  • حتماً بخش نظرات را به وبلاگ خود اضافه کنید. مشاهدۀ نظرات سایر خوانندگان باعث می‌شود تا کاربران جدید به شما خیلی‌ راحت‌تر اعتماد کنند.

 

سئو (SEO)؛ از هیچ تا لینک یک

فرض را بر این می‌گذاریم که سایت‌تان را ساخته‌اید و محتوای آن را هم بارگذاری کرده‌اید؛ حالا کاربران چگونه باید سایت شما را پیدا کنند و محتوای آن را بخوانند؟

اینجا سئو (SEO) وارد عمل می‌شود. سئو به معنی بهینه‌سازی سایت برای موتورهای جستجو است. وقتی سایت و محتوای آن برای موتورهای جستجو بهینه شده باشد، در جایگاه‌های نخست نتایج جستجوی کاربران (در صفحۀ SERP) قرار می‌گیرید؛ و بدیهی است که هر چقدر جایگاه شما در این فهرست بالاتر باشد، مخاطبان بیشتری جذب سایت‌تان خواهند شد. جذب مخاطب بیشتر، مساوی است با فروش بیشتر و سود بیشتر.

بخش بزرگی از کسانی که وارد وبسایت شما می‌شوند از طرف گوگل می‌آیند. اگر بخواهم یک عدد تقریبی بگویم، بیش از 50 درصد ورودی اکثر وبسایت‌ها از گوگل است. از آنجایی که بحث سئو خیلی مهم و حیاتی است، ما در نوین مقاله‌های زیادی درباره سئو نوشته‌ایم.

بازاریابی شبکه‌های اجتماعی (سوشال مدیا مارکتینگ)

لطفا به این سوال جواب بدهید: چند نفر می‌شناسید که از هیچکدام از شبکه‌های اجتماعی استفاده نکنند؟ در مورد خودم بیش از 90 درصد افرادی که میشناسم لااقل از یک شبکۀ اجتماعی مثل اینستاگرام یا تلگرام استفاده می‌کنند.

شما باید جایی حضور داشته باشید که مردم در آن جا هستند. پیج‌ شما در شبکه‌های اجتماعی مثل مغازه‌ای است که برای اجارۀ آن هیچ هزینه‌ای پرداخت نمی‌کنید اما می‌توانید به تعدادی زیادی از مشتریان دسترسی داشته باشید.

 

به طور کلی فعالیت در شبکه‌های اجتماعی (از جمله اینستاگرام، لینکدین، توئیتر و فیسبوک) دایره مخاطبان شما را بزرگتر می‌کند و تاثیرات بلندمدتی در برندسازی و تبلیغات دارد. برای مثال بسیاری از برندهای کوچک و بزرگ با همکاری اینفلوئنسرهای اینستاگرام (افراد تاثیرگذار اینستاگرام) محصولاتشان را در ذهن مردم جا می‌اندازد و آن‌ها را به خرید تشویق می‌کنند.

ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)

در سال 2014 موسسه مک‌کینزی (McKinsey and Company) تحقیقی در مورد ایمیل مارکتینگ انجام داد. به طرز جالبی نتیجه این تحقیق نشان داده به ازای هر واحد پول سرمایه‌گذاری شده در ایمیل مارکتینگ، 40 برابر بازگشت سرمایه ایجاد می‌شود؛ البته ایمیل مارکتینگ نسبت به سایر روش‌های بازاریابی دیجیتال کمی حساس‌تر است. چرا؟

چون تعداد ایمیل‌های اسپم (یا جَفنگ) که برای کاربران فرستاده می‌شود خیلی زیاد است. به همین خاطر اگر ایمیل شما حاوی مطالب ارزشمند و مهمی برای کاربر نباشد به احتمال زیاد سر از سطل آشغال درخواهد آورد! پس باید روی زمان ارسال، تعداد و محتوای ایمیل خود دقتی دوچندان داشته باشید تا کاربران ایمیل شما را اسپم تلقی نکنند.

محتوای ایمیل‌‌ها در هر کسب‌وکاری فرق می‌کند، ولی برای این که عملکرد موفق‌تری داشته باشید ما با توجه به تجربۀ خودمان چند پیشنهاد برای شما داریم:

  • ایمیل خوشامدگویی هنگام عضویت
  • ارسال پیشنهادات ویژه
  • ایمیل تشکر بعد از دانلود و پیشنهاد محتواهای مشابه

البته این نکته را هم بگویم که کارکرد اصلی ایمیل مارکتینگ پرورش و حفظ سرنخ‌های فروش است؛ نه به دست آوردن سرنخ‌های جدید. یعنی شما با استفاده از این روش می‌توانید کاربرانی که قبلاً ایمیل خودشان را در اختیار شما قرار داده‌اند هدف‌گیری کرده و احتمال خرید آن‌‌ها را افزایش دهید.

بازاریابی پیامکی (SMS Marketing)

به دلیل استفادۀ غلط برخی کسب‌وکارها از بازاریابی پیامکی (SMS Marketing) این تصور به وجود آمده است که فرستادن پیامک‌های تبلیغاتی کاری بیهوده است و دیگر مردم به اس‌ام‌اس‌های تبلیغاتی توجهی نشان نمی‌دهد.

خب این تصور کاملاً اشتباه است. پیامک یک ابزار ارتباطی فوق‌العاده است. ابزاری ساده و پر سرعت که اجازه می‌دهد یک پل ارتباطی قوی میان شما و مشتریان شکل بگیرد. بازاریابی پیامکی یکی از شیوه‌های زودبازده و کم‌هزینه در بازاریابی دیجیتال است و تاثیر بسیار آن در برندینگ و افزایش فروش غیر قابل انکار است؛ منتها به شرط آنکه با اصول آن آشنا باشید و روش صحیح استفاده از آن را بدانید.

بازاریابی پیامکی برای آن دسته از کسب و کارهایی که هنوز اول راه هستند و نمی‌خواهند هزینه بالایی را صرف تبلیغات کنند، یک گزینۀ عالی است.

 

تبلیغات دیجیتال (Digital Advertising)

تبلیغات دیجیتال یکی از اساسی‌ترین ستون‌های دیجیتال مارکتینگ است. تفاوت اصلی تبلیغات دیجیتال و آفلاین این است که شما در این نوع تبلیغات می‌توانید عملکرد تبلیغ خود را به صورت دقیق اندازه‌گیری کرده و آن را بهینه کنید.

در دیجیتال مارکتینگ کسب و کارها به چند روش تبلیغات می‌کنند که در ادامه آن‌ها را تک تک توضیح می‌دهیم.

  • تبلیغات در گوگل (Google Ads)

اگر بخواهید یک شبه در صفحه اول نتایج گوگل قرار بگیرید یک راه وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز استفاده از تبلیغات گوگل (معروف به گوگل ادز).

تبلیغات در گوگل خود به دو دسته تقسیم می‌شود:

  1. تبلیغات نمایشی: در این روش تبلیغ شما در سایت‌ها و اپلیکیشن‌های همکار گوگل (مثل یویتوب) نمایش داده می‎شود.
  2. تبلیغات در جستجو: گوگل تبلیغ شما را در صفحۀ نتایج خود (SERP) به نمایش می‌گذارد.

به طور کلی تبلیغات در گوگل به صورت کلیکی یا PPC انجام می‌شود. به ازای هر کلیک، مبلغی از حسابتان کم می‌شود و تا زمانی که شارژ حسابتان به پایان برسد، تبلیغ شما در نتایج جستجو حضور خواهد داشت.

بزرگترین مزیت تبلیغات کلیکی گوگل قابلیت هدف‌گیری دقیق کاربران است. یعنی شما می‌توانید دقیقاً مشخص کنید که تبلیغ شما برای چه کسانی و در چه زمانی نمایش داده شود. این افراد زن باشند یا مرد؟ سن آن‌ها چقدر باشد؟ اهل کدام کشور باشند؟ علایق‌شان؟ و ... خیلی چیزهای دیگر! در تصویر زیر نمونه‌ای از تبلیغات گوگل را مشاهده می‌کنید که با جستجوی کلمه «خرید بلیط هواپیما» نمایش داده شده است.

هر چند تبلیغات گوگل یکی از موثرین و هدفمندترین روش‌های تبلیغاتی در دنیاست، اما دقت کنید که تبلیغات گوگل به هیچ عنوان جای سئو را نمی‌گیرد .زیرا تبلیغ شما تا زمانی نمایش داده می‌شود که پول پرداخت کنید. بنابراین در کنار استفاده از این روش، سئو را فراموش نکنید.

مدیریت تبلیغات در گوگل خودش به تنهایی یک تخصص و شغل در حوزه دیجیتال مارکتینگ است.

 

  • رپورتاژ آگهی (Advertorial)

رپورتاژ آگهی به شکلی از آگهی گفته می‌شود که در قالب یک مقاله یا گزارش خبری (و با لحنی بی‌طرف) به مخاطبان عرضه می‌شود؛ به صورتی که مخاطب در نگاه اول متوجه جنبۀ تبلیغاتی آن نشده و تصور می‌کند در حال مطالعه یک مطلب عادی است. این بی‌طرف بودنِ لحنِ گزارش باعث جلب اعتماد مخاطبان می‌شود.

در این روش تبلیغاتی معمولاً شرکت‌ها به منظور برندسازی یا معرفی کسب‌وکار و محصولات خود، یک گزارش یا یک مطلب آموزشی را تهیه می‌کنند. در مرحله بعد، این گزارش برای انتشار به خبرگزاری‌ها، وب‌سایت‌های معتبر و مرتبط با کسب‌وکار برند ارائه می‌شود. سپس، این سایت‌ها مقاله را با دریافت پول منتشر می‌کنند.

استفاده از رپورتاژ آگهی هم به برندسازی کمک زیادی می‌کند و هم به جهت بک‌لینک‌هایی که دریافت می‌کنید، روی سئوی سایت‌تان تاثیر خوبی دارد.

  • تبلیغات اینفلوئنسری

تبلیغات اینفلوئنسری یک روش بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی است؛ کسب و کارها از یک اینفلوئنسر و افراد پرمخاطب شبکه‌های اجتماعی می‌خواهند که محصول، خدمت یا برندشان را معرفی کنند و از طریق آن‌ها، پیام خود را به تعداد زیادی از مخاطبان‌ می‌رسانند.

  • تبلیغات همسان

تبلیغ همسان، نوعی از تبلیغ بنری است که شبیه محتوا و یا مطالب میزبان است. سایت میزبان تبلیغ شما را در کنار دیگر مطالب سایتش و یکپارچه با قالب خود قرار می‌دهد؛ این باعث می‌شود که کاربر اعتماد بیشتری به آن مطلب داشته باشد و آن را نادیده نگیرد. کاربر با کلیک بر روی این تبلیغ، مستقیم به صفحه اصلی سایت شما یا هرجایی که شما لینک داده باشید، هدایت می‌شود.

  • تبلیغات بنری

وقتی وارد سایت‌های پربازدید می‌شوید، حاشیه‌ها و اطراف آن، عکس‌ها و تصاویر تبلیغاتی را می‌بینید که با طراحی‌های جذاب، خودنمایی می‌کند. این‌ها تبلیغات بنری هستند. تبلیغات بنری یعنی اینکه شما برای یک مدت زمان مشخص، بنری از یک سایت را می‌خرید تا تبلیغات خود را در آن‌ قرار دهید.

  • تبلیغات نوتیفیکیشن

این یکی را هم مطمئنم زیاد با آن برخورد داشته‌اید. گاهی  روی سیستم شما نوتیفیکیشن محصولات یا مطالب جدید نشان داده می‌شود بدون اینکه حتی به اینترنت وصل باشید. این نوع از تبلیغات، تبلیغات نوتیفیکیشن هستند که به Push notification هم شناخته می‌شود. البته در این نوع از تبلیغ از کاربر برای ارسال نوتیفکیشن اجازه گرفته می‌شود.

مثلاً در بالای سایت از شما پرسیده می‌شود که آیا می‌خواهید که تخفیف‌های جدیدی برایتان ارسال شود. در صورت تایید پوش نوتیفیکیشن برایتان فعال می‌شود.

 

تعامل، تعامل، تعامل! برگ برنده بازاریابی دیجیتال

تعامل یک مبحث به شدت مهم در دیجیتال مارکتینگ محسوب می‌شود . چرا؟ چون همه چیز مجازی است و من مشتری کمتر اعتماد می‌کنم، ممکن است ابهاماتی داشته باشم و...

نعامل با مشتری باعث می‌شود که این اعتماد تقویت شود و مشتری راحت‌تر مراحل خرید را طی کند. در واقع تعامل اصولی با مخاطبان برای ترغیب آنها به خرید و نگهداری آنهاست.

کسب و کارها برای تعامل کردن با مخاطبانشان از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنند. یکی از مهم‌ترین‌هایش تعامل در شبکه‌های اجتماعی است که خودتان می‌دانید؛ لایک می‌کنند، کامنت میگذارند، سوال میپرسند و ...

در دنیای بازاریابی دیجیتال و چند ابزار مهم دیگر نیز برای تعامل وجود دارد:

  • پیامک: همانطور که گفتیم پیامک یک ابزار ساده و پر سرعت است که یک پل ارتباطی قوی میان شما و مشتریان شکل می‌دهد. پیامک فقط برای تبلیغ کردن نیست. تمام اطلاع رسانی‌ها از مرحله قبل از خرید تا پس از تحویل با پیامک انجام می‌شود.
  • ایمیل: ایمیل هم مثل پیامک یک وسیله ارتباطی با مخاطب است و همان کارایی را دارد ولی با امکانات بیشتنر و ظاهری زیباتر.
  • نوتیفیکیشن: نوتیفیکیشن هم می‌تواند یک مدل از برقراری ارتباط با مخاطب باشد، چون شما خبرها و اطلاعات جدید را به مخاطب اعلام می‌کنید.
  • چت آنلاین: چت آنلاین سرویسی است که روی وبسایت شما قرار می‌گیرد و مشتری شما می‌تواند از این طریق با تیم پشتیبانی یا فروش شما ارتباط برقرار کند و نظرات، سوالات و انتقادات خود را مطرح کند.

این‌ها 4 ابزار مهم بودند که کسب و کارها به طور مستقیم و غیر مستقیم برای تعامل با مشتری از آن‌ها استفاده می‌کنند.

تحلیل دیجیتال؛ رصد مسیر با ابزارهای دیجیتال مارکتینگ

حتی اگر تمام بخش‌های مختلف دیجیتال مارکتینگ را به بهترین شکل انجام دهید، بدون تحلیل، از هیچ‌چیز مطمئن نخواهید بود. یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ امکات تحلیل دقیق اطلاعات و رفتار کاربران است. شما با استفاده از ابزارهای مختلف می‌توانید آمار دقیق کاربران، رفتار آن‌ها، و نتایج استراتژی‌های خود را ببینید؛ چیزی که در بازاریابی سنتی به هیچ وجه وجود ندارد!

دو ابزار تحلیل در دیجیتال مارکتینگ که شما هم آن‌ها را خوب می‌شناسید، گوگل سرچ کنسول، و گوگل آنالیتیکس هستند. این دو ابزار برای گوگل هستند که عاشق اطلاعات و تحلیل رفتار کاربر است.

گوگل سرچ کنسول

سرچ کنسول ابزاری است که حضور وبسایت‌ها در نتایج جستجوی گوگل را رصد و عیب‌یابی می‌کند. با سرچ کنسول می‌توانید ببینید کاربران با جستجوی چه کلیدواژه‌هایی به سایت شما وارد می‌شوند، رتبه صفحات شما در نتایج جستجو چطور است و در کل وبسایت شما از نظر گوگل در وضعیت مناسبی هست یا نه. 

گوگل آنالیتیکس

گوگل آنالیتیکس یا همان آنالیز مهم‌ترین ابزار تحلیل در دیجیتال مارکتینگ است که هر وبمستری باید بلد باشد.

با این ابزار می‌توانید رفتار کاربران در وبسایت، بازدیدها، میزان ورودی از منابع مختلف، کمپین‌های تبلیغاتی، موقعیت جغرافیایی و خلاصه هرچیزی که مربوط به تحلیل و رصد کاربران خود نیاز دارید را به دست آورید.

خب مقاله ما تا اینجا کارش تمام است اما بیایید در ادامه با یک مثال می‌بینیم که بازاریابی دیجیتال در عمل چه کمکی به کسب و کارها و افراد می‌کند.

هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ: وقتی بازاریابی هوشمندتر می‌شود!

تصور کنید دنیای دیجیتال مارکتینگ چقدر هیجان‌انگیزتر می‌شود، وقتی یک ابزار هوشمند آماده به خدمت داشته باشیم که بتواند تمام داده‌ها را تحلیل کند، رفتار مشتری‌ها را بفهمد و دقیقا بداند چطور بهترین محتوا را به هر مخاطب برسانیم.

اینجاست که هوش مصنوعی وارد بازی می‌شود!

هوش مصنوعی به تدریج و به دلیل نیازهای رو به رشد کسب‌وکارها به دنیای دیجیتال مارکتینگ وارد شد.

در ابتدای راه، AI بیشتر در تحلیل داده‌ها و ارائه گزارش‌های پیچیده استفاده می‌شد. با پیشرفت تکنولوژی و توسعه الگوریتم‌های یادگیری ماشین، هوش مصنوعی توانست رفتار کاربران را بهتر درک کند و پیش‌بینی‌های دقیق‌تری ارائه دهد.

با توسعه چت‌بات‌ها و اتوماسیون کمپین‌ها، امروزه AI کارهای زمان‌بر و تکراری را انجام می‌دهد و بازاریاب‌ها می‌توانند روی ایده‌های خلاقانه تمرکز کنند!

 

آینده دیجیتال مارکتینگ: هوش مصنوعی یک فرصت است یا تهدید؟

آینده دیجیتال مارکتینگ با حضور هوش مصنوعی خیلی هیجان‌انگیزتر از چیزی هست که فکرش را می‌کنیم. اما خب باید حواسمان به چالش‌ها هم باشد. شاید بعضی کارهای روتین و تکراری مثل مدیریت سنتی تبلیغات یا تحلیل ساده داده‌ها، نیاز به نیروی انسانی کم‌تری داشته باشد. اما این به معنای حذف شغل‌ها نیست؛ بلکه به معنای تحول آن‌هاست. پس اگر دوست دارید در حوزه بازاریابی دیجیتال فعالیت کنید، باید یادگیری کار با ابزارهای AI را هم در برنامه‌تان بگذارید!

خلاصه کلام این که هوش مصنوعی قرار نیست جای بازاریاب‌ها را بگیرد، بلکه به آن‌ها کمک می‌کند تا بهتر کار کنند و روی خلاقیت و استراتژی تمرکز کنند.

آینده دیجیتال مارکتینگ یعنی همکاری جذاب انسان و ماشین؛ و هر کسی که با ماشین ارتباط بهتری داشته باشد، در این فضای جدید بیشتر می‌درخشد!

تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ در 9 قدم

برای ساختن یک استراتژی بازاریابی دیجیتال جذاب و کارآمد، باید یک نقشه راه درست و حسابی داشته باشیم! بیایید با هم در 9 قدم ساده و کاربردی یاد بگیریم چطوری یک استراتژی موفق بچینیم. آماده‌اید شروع کنیم؟

هدف‌گذاری: اول ببینیم به کجا می‌خواهیم برسیم

اولین قدم این است که دقیقا بدانیم چه می‌خواهیم! می‌خواهیم فروش را بالا ببریم؟ مشتری‌های جدید جذب کنیم؟ یا شاید فقط بخواهیم برندمان بیشتر دیده شود؟ اهدافمان باید مشخص، قابل اندازه‌گیری، دست‌یافتنی و واقع‌بینانه باشد (SMART GOAL)! با این کار می‌توانیم مسیرمان را بهتر بسازیم.

شناخت مخاطب: مشتری‌های ما چه کسانی هستند؟

مخاطبانمان را باید بشناسیم؛ یعنی بفهمیم چه کسانی هستند؛ چه نیازهایی دارند و از کجا آمده‌اند. در این مرحله یک شخصیت خیالی (پرسونا) از مشتری ایده‌آل خودتان بسازید؛ مثلا چه سن و سالی دارند؟ به چه چیزهایی علاقه‌مند هستند؟ چه دغدغه‌هایی دارند؟

رقبایمان را بشناسیم: در بازار چه خبر است؟

یک نگاه دقیق به رقبایمان بیندازیم. بررسی کنیم که آن‌ها دارند چه کار می‌کنند و چه روشی برای آن‌ها جواب داده است! نقاط قوت و ضعف آن‌ها را بسنجیم و از این اطلاعات برای پیشرفت استفاده کنیم. تحلیل SWOT در این مسیر خیلی کمک کننده است.

انتخاب کانال‌های درست: کجا حضور داشته باشیم؟

خب حالا که مخاطب و بازار را شناختیم، باید بدانیم که کجا فعالیت کنیم! شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت، ایمیل، SEO یا تبلیغات گوگل؟ بسته به جایی که مخاطبانمان حضور دارند، کانال‌های درست را انتخاب کنیم و روی همان کانال‌ها تمرکز کنیم.

بودجه‌بندی: پول و منابع را چطوری مدیریت کنیم؟

یک بودجه بندی مشخص برای کارهای مختلف تعیین کنیم. نباید تمام بودجه‌مان را بر روی یک کانال بگذاریم! منابع مالی و انسانی را مدیریت کنیم تا بتوانیم بیشترین بازدهی را داشته باشیم.

محتوا: محتواهای جذاب خلق کنیم!

محتوای خفنی خلق کنیم که مخاطب نتواند از آن بگذرد! یک تقویم محتوایی هم درست کنیم که همیشه بدانیم چه محتوایی را در چه زمانی باید منتشر کنیم.

راه‌اندازی کمپین‌های دیجیتال: بزن بریم!

کمپین‌های تبلیغاتی جذاب راه بیندازیم. از تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی گرفته تا ایمیل مارکتینگ، همه باید با یک برنامه‌ریزی درست پیش برود و مخاطب را جذب کند.

 

اندازه‌گیری و تحلیل: ببینیم چه روشی جواب داده است!

کارهای انجام شده را بسنجیم؛ از نرخ کلیک و بازدید گرفته تا تعاملات شبکه‌های اجتماعی و فروش! ابزارهایی مثل گوگل آنالیتیکس به ما کمک می‌کند که بفهمیم کجا قوی بودیم و کجاها نیاز به بهبود داریم.

بهینه‌سازی مداوم: همیشه جا برای بهتر شدن هست!

هیچ استراتژی بی‌نقصی وجود ندارد. باید به طور مداوم نتایج را تحلیل کنیم و تغییراتی که لازم است را اعلام کنیم. با آزمون A/B می‌توانیم بفهمیم چه تغییراتی بهترین نتیجه را می‌دهد.

با این 9 قدم می‌توانیم یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ قوی و منحصر به فرد بسازیم. مهم این است که به روز باشیم، به مخاطب گوش کنیم و از تجربه‌ها برای بهتر شدن استفاده کنیم.

نگاهی به درآمد دیجیتال مارکتینگ در ایران و جهان!

بازاریابی دیجیتال در دنیا و ایران حسابی روی بورس است و درآمدهای خوبی هم دارد. در دنیا، این صنعت در سال 2023 حدود 600 میلیارد دلار ارزش داشته است (براساس گزارش بازار جهانی تبلیغات دیجیتال) و هر روز هم دارد بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود. برای مثال در کشورهای پیشرفته، یک متخصص سئو می‌تواند تا سالی 100 هزار دلار درآمد داشته باشد.

اما در ایران بازاریابی دیجیتال هنوز در حال رشد است و خیلی از کسب و کارها به تازگی دارند به آن رو می‌آورند. درآمدها البته با کشورهای دیگر قابل مقایسه نیست ولی به نسبت بازار داخلی خیلی خوب است! متخصص‌ها در این حوزه بسته به تجربه و مهارت‌هایشان از ماهی 15 تا 50 میلیون و حتی بیشتر کسب درآمد دارند. یک نگاه به تصویر زیر بیندازید:

قیف بازاریابی: دیجیتال مارکتینگ در عمل چه کار می‌کند؟

قیف بازاریابی یا Marketing Funnel در دیجیتال مارکتینگ یکی از مهم‌ترین مفاهیمی است که کمک می‌کند تا بتوانیم مشتری‌ها را از مرحله‌ی آشنایی با برند تا مرحله‌ی خرید و حتی حمایت از برند هدایت و استراتژی‌های موثرتری طراحی کنیم. این قیف به پنج مرحله تقسیم می‌شود: آگاهی، علاقه، بررسی، اقدام، و حمایت. هدف هر کدام از این مراحل این است که مشتری را یک قدم به خرید نزدیک‌تر کند. بیایید با هم این مراحل را بررسی کنیم:

1. آگاهی  (Awareness)

این مرحله اولین برخورد مشتری با برند شماست؛ مثل اولین برخورد با یک نفر که بعداً می‌تواند دوست صمیمی شما شود! هدف این‌جا آشنایی است، نه بیشتر! برندها در این مرحله تلاش می‌کنند تا توجه مشتری‌ها را به خودشان جلب کنند.

2. علاقه  (Appeal)

حالا که مشتری‌ها با برند شما آشنا شدند، وقتش است که آن‌ها را نسبت به برند خود علاقه‌مند کنید. در این مرحله مشتری‌ها به دنبال اطلاعات بیشتری هستند و دوست دارند بدانند که آیا محصول و یا خدمات شما می‌تواند به آن‌ها کمک کند یا نه!

برای این که علاقه و توجه مشتری را در این مرحله به دست آورید به یک عامل شگفتی یا همان wow factor احتیاج دارید. این عامل دقیقا همان چیزی است که وقتی مشتری با برند یا محتوای شما مواجه می‌شود یک احساس شگفتی و تحسین در آن ایجاد می‌شود.

3. بررسی  (Ask)

در این مرحله مشتری‌ها تصمیم می‌گیرند که گزینه‌های مختلف را بررسی کنند و به دنبال اطلاعات بیشتری برای انتخاب بهتر هستند. در این جا برندها باید بیشتر بر روی ارائه ارزش افزود تمرکز کنند.

4. اقدام  (Action)

این مرحله همان لحظه حساسی است که مشتری تصمیم به خرید می‌گیرد. تمام مراحل قبلی به این نقطه منتهی می‌شوند! حالا دیگر وقتش است که مشتری را تشویق کنید تا خرید را انجام دهید!

5. حمایت  (Advocacy)

آخرین مرحله قیف بازاریابی مربوط به حمایت و وفاداری است. حالا که مشتری خرید را انجام داده است، تجربه خودش را با دیگران به اشتراک می‌گذارد. این مرحله خیلی اهمیت دارد چون مشتری‌های راضی می‌توانند بهترین تبلیغ کننده‌های شما باشند.

 

قیف بازاریابی مثل یک نقشه راه برای هدایت مشتری‌ها به سمت برند و در نهایت تبدیل آن‌ها به طرفداران پروپاقرص است! با شناخت بهتر هر کدام از این مراحل، می‌توانید استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ بهتری طراحی کنید.

درست است که قیف بازاریابی به 5 مرحله مشخص تقسیم می‌شود، اما واقعیت این است که مسیر مشتری خیلی پیچیده‌تر و غیرقابل پیش‌بینی‌تر از یک خط مستقیم است! مشتری‌ها لزوما از همه مراحل به ترتیب عبور نمی‌کنند و ممکن است هر لحظه به عقب برگردند یا مسیرشان را تغییر دهند.

خیلی وقت‌ها مشتریان بدون هیچ ترتیب مشخصی بین این مراحل جا به جا می‌شوند. مثلا ممکن است یک نفر در مرحله علاقه باشد، ولی یک تبلیغ جذاب ببیند و مستقیم به سمت اقدام و خرید رود.





:: بازدید از این مطلب : 1
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 2 آذر 1403 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: