اهداف و برنامه های مارکتینگ چیست؟
نوشته شده توسط : کاریاب

اما این جواب کاملی نیست؛ اگر شما هم مثل من در حوزه مارکتینگ کار می‌کنید، شاید نتوانید آن را در یک جمله تعریف کنید، حتی با اینکه هرروز با آن سروکار دارید. اصطلاح مارکتینگ یک مفهوم جامع است و واقعاً نمی‌توان یک تعریف کوتاه برای آن ارائه داد. به‌خاطر همین، تعریفی که در ابتدای این مقاله نوشتیم شاید چندان هم کامل و جامع نباشد.

به عنوان مثال، واژه «فروش» مرا یاد پاسخ سوال «فروش چیست؟» می‌اندازد و واژه «تبلیغات» هم جلسه‌های اتاق فکر و ایده‌پردازی را به یادم می‌آورد. ولی کمی بیشتر که فکر می‌کنم، می‌بینم که در واقع مارکتینگ با تبلیغات و فروش همپوشانی زیادی دارد؛ به بیان ساده‌تر، مارکتینگ در تمامی مراحل کسب‌وکار وجود دارد؛ از ابتدا تا انتها.

اگر بخواهیم جوابی طولانی‌تر به سوال «مارکتینگ چیست» بدهیم، می‌توانیم بگوییم مارکتینگ دربردارندۀ تمام آن اقداماتی است که یک شرکت انجام می‌دهد تا از طریق ایجاد ارتباط باکیفیت نظر مخاطبین را به محصولات یا خدماتش جلب کند. هدف مارکتینگ نشان دادن ارزش محصولات و خدمات به مشتریان بالقوه و مصرف‌کنندگان است، که از طریق محتوا اتفاق میفتد و هدف بلندمدت آن ارائه تصویری از ارزش محصول، تقویت وفاداری به برند، و در نهایت افزایش فروش است.

اوایل با خودم می‌گفتم که چرا مارکتینگ یکی از مولفه‌های اصلی فرایند طراحی محصول، فروش یا توزیع است، اما وقتی خوب به آن فکر کنیم می‌بینیم که کاملاً منطقی به نظر می‌رسد؛ نبض شخصیت مشتریان در دست کارشناس‌های مارکتینگ است. هدف مارکتینگ تجزیه و تحلیل مستمر مشتریان، تشکیل گروه‌های تعامل و همفکری، برگزاری نظرسنجی، مطالعه عادات خرید آنلاین و پرسیدن یک سوال اساسی است: «مشتری ما کجا، چه موقع و چگونه می‌خواهد با کسب‌وکار ما ارتباط برقرار کند؟»

در این مقاله قرار است به این موضوع بپردازیم که مارکتینگ چیست و در ادامه، می‌خواهیم اهداف مارکتینگ، انواع مارکتینگ، چهار اصل مارکتینگ و تفاوت میان مارکتینگ و تبلیغات را بررسی کنیم؛‌ پس در ادامه با ما همراه باشید. چه یک کارشناس مارکتینگ باتجربه باشید که به دنبال تعاریف جدیدی از این مفهوم می‌گردد، و چه یک کارشناس تازه‌کار که در وهله اول به دنبال درک چیستی مارکتینگ است، آنچه در ادامه خواهید خواند برایتان جالب و کارآمد خواهد بود. بیایید شروع کنیم.

مارکتینگ فرایند علاقه‌مندکردن افراد به محصولات یا خدمات شرکت شما است. این اتفاق از طریق تحقیقات بازار و تحلیل و درک علایق مشتری میفتد.مارکتینگ به تمامی جنبه‌های یک کسب‌وکار مربوط می‌شود؛ از ایجاد محصول گرفته تا روش‌های توزیع، فروش و تبلیغات.

فعالیت‌های مدرن در حوزه مارکتینگ در دهه ۱۹۵۰ شروع شد؛ یعنی زمانی که افراد برای تبلیغ محصولات‌شان از رسانه‌های چاپی فراتر رفتند. وقتی که تلویزیون و بعد هم اینترنت وارد خانه‌های مردم شد، مارکترها فرصت این را داشتند که کمپین‌های خود را در چندین پلتفرم اجرا کنند و همانطور که ممکن است انتظارش را داشته باشید، طی ۷۰ سال گذشته، اهمیت فعالیت مارکترها در تنظیم فروش محصولات به مشتریان و افزایش موفقیت کسب‌وکارها روزبه‌روز افزایش پیدا کرده است.

در واقع، هدف اساسی مارکتینگ جذب مشتری به برند از طریق شکل‌ دادن ارتباط است. در حالت ایده‌آل، این ارتباط و پیام‌هایی که برندتان دربردارد برای مخاطب هدف‌تان مفید و جذاب خواهد بود و به این ترتیب می‌توانید آنها را به مشتریان ثابت خود تبدیل کنید. امروزه، به معنای واقعی کلمه ده‌ها پلتفرم برای اجرای یک کمپین مارکتینگ وجود دارد. خب، مردم در قرن ۲۱ کدامیک از آنها را انتخاب می‌کنند؟

انواع مارکتینگ

پلتفرمی که شما برای اجرای کمپین‌تان انتخاب می‌کنید به این بستگی دارد که مشتریان‌تان وقت‌شان را کجا می‌گذرانند. شما می‌توانید با انجام تحقیقات بازار تعیین کنید که باید از چه نوع مارکتینگی استفاده کنید و ببینید که کدام ابزارها برای بهبود وضعیت برندتان مناسب‌تر هستند. در اینجا به انواع مارکتینگ می‌پردازیم، که برخی از آنها امتحان خود را نیز پس داده‌اند:

اینترنت مارکتینگ

ایده اینترنت مارکتینگ که با کمپین آنلاین محصولات اکسدرین (Excedrin) شروع شد، به خوبی نشان داد که حضور در اینترنت با هدف کسب‌وکار می‌تواند نوعی مارکتینگ محسوب شود.

بهینه‌سازی موتور جستجو

بهینه‌سازی موتور جستجو (Search engine optimization) که مخففش می‌شود سئو. سئو یعنی فرایند بهینه‌سازی محتوا در یک وبسایت، به‌طوری که در نتایج موتور جستجو ظاهر شود. مارکترها برای جذب افرادی که در فضای اینترنت به جستجوی مفاهیم مختلف می‌پردازند از سئو استفاده می‌کنند.

 

بلاگ مارکتینگ

بلاگ‌ها دیگر منحصر به نویسندگان نیستند. این روزها برندها برای نوشتن در مورد صنعت‌شان و ایجاد علاقه در مشتریان بالقوه‌ای که برای یافتن اطلاعات وب‌گردی می‌کنند، سراغ بلاگ می‌روند.

مارکتینگ در رسانه‌های اجتماعی

کسب‌وکارها می‌توانند از فیسبوک، اینستاگرام، توییتر، لینکدین و دیگر شبکه‌های اجتماعی مشابه استفاده کنند تا در طول زمان بتوانند روی مخاطب هدف‌شان اثرگذاری داشته باشند.

پرینت مارکتینگ

از آنجایی که روزنامه‌ها و مجلات شناخت خوبی از خوانندگان‌شان دارند، کسب‌وکارها حمایت مالی‌شان را از مقالات، عکس‌ها و محتوایی که در نشریات مورد علاقه مشتریان‌شان چاپ می‌شود ادامه می‌دهند.

مارکتینگ موتورهای جستجو

این نوع مارکتینگ با سئو که در بالا توضیح دادیم متفاوت است. کسب‌وکارها می‌توانند به موتورهای جستجو هزینه‌ای پرداخت کنند تا لینک مرتبط به آنها را در صفحات خود نشان دهند و در معرض دید مخاطبان قرار بگیرند.

ویدیو مارکتینگ

گرچه در گذشته ویدیوها فقط جنبه تبلیغاتی داشتند، اما مارکترهای امروزی برای ایجاد و انتشار ویدیوهای سرگرمی و آموزشی برای مشتریان‌ خود هزینه زیادی می‌کنند.

تفاوت مارکتینگ و تبلیغات

اگر مارکتینگ را یک چرخ در نظر بگیریم، تبلیغات قطعه اصلی آن چرخ است.

مارکتینگ چیست؟ مارکتینگ عبارت است از ایجاد محصول، تحقیقات بازار، توزیع محصول، استراتژی فروش، روابط عمومی و پشتیبانی از مشتری. مارکتینگ در تمامی مراحل فروش یک کسب‌وکار ضروری محسوب می‌شود و می‌تواند از پلتفرم‌ها، کانال‌های رسانه‌های اجتماعی و تیم‌های سازمانی خود برای شناسایی مخاطبان، برقراری ارتباط با آن‌ها، شنیدن نظرات‌شان و افزایش وفاداری به برند استفاده کند.

از سوی دیگر، تبلیغات تنها یکی از اجزای مارکتینگ محسوب می‌شود؛ تبلیغات یک اقدام استراتژیک است که معمولاً با صرف هزینه همراه است و برای گسترش آگاهی از یک محصول یا خدمات انجام می‌شود. به زبان ساده، تبلیغات تنها روش مارکترها برای فروش یک محصول نیست. اجازه بدهید با یک مثال توضیح دهیم:

فرض کنید یک کسب‌وکار در حال عرضه یک محصول جدید است و می‌خواهد برای تبلیغ آن یک کمپین اجرا کند. کانال‌های انتخابی این شرکت فیسبوک، اینستاگرام، گوگل و وب‌سایت آن است. شرکت از تمامی این فضاها برای حمایت از کمپین‌های مختلف خود استفاده می‌کند و از طریق آن کمپین‌ها مشتریان جدیدی به دست می‌آورد.

همچنین برای اطلاع‌رسانی در مورد توزیع محصول جدیدش یک راهنمای قابل دانلود در وب‌سایت خود منتشر می‌کند، ویدیویی را در اینستاگرام پست می‌کند که محصول جدید را نمایش می‌دهد و روی تبلیغات موتور جستجوی گوگل نیز سرمایه‌گذاری می‌کند تا ترافیک را به صفحه محصول در وب‌سایتش هدایت کند.

خب، کدام‌ یک از این اقدامات بالا مارکتینگ و کدام یک تبلیغات بود؟

تبلیغات این مجموعه در اینستاگرام و گوگل انجام شد. اینستاگرام عموماً یک کانال تبلیغاتی نیست، اما زمانی که با هدف برندینگ مورد استفاده قرار می‌گیرد، می‌توانید هرازگاهی محصولات جدید خود را به دنبال‌کنندگان معرفی کنید. در این مثال، گوگل برای تبلیغات استفاده شده است. شرکت از گزینه «پرداخت به ازای هر کلیک» گوگل استفاده کرد تا ترافیک را به سمت صفحه محصول خودش هدایت کند. یعنی یک تبلیغ آنلاین کلاسیک.

خب، پس مارکتینگ کجا اتفاق افتاد؟ این یک سوال انحرافی است، چون در واقع کل فرایند را مارکتینگ تشکیل می‌داد. با همسو ساختن اینستاگرام، گوگل و وب‌سایت حول یک اقدام مشتری‌محور، شرکت یک کمپین سه‌قسمتی را اجرا کرد که طی آن مخاطبش را شناسایی کرد، با آنها ارتباط گرفت و پیامش را در سراسر صنعت خود ارائه کرد تا تأثیرش را به حداکثر برساند.

چهار اصل مارکتینگ

در دهه ۱۹۶۰، ای. جروم مک‌کارتی ۴ اصل مارکتینگ (4 Ps) را معرفی کرد: محصول، قیمت، مکان و پروموشن.
این چهار اصل نشان می‌دهند که مارکتینگ چگونه با هر مرحله از کسب‌وکار تعامل دارد.

محصول

فرض کنید برای محصول جدید کسب‌وکارتان ایده‌ای در ذهن دارید. حالا باید چه کار کنید؟ اگر بلافاصله شروع به فروش آن کنید احتمالاً موفق نخواهید بود. در واقع، شما به یک تیم مارکتینگ نیاز دارید که تحقیقات بازار را انجام و به برخی سوالات مهم پاسخ دهد:

مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند؟ آیا بازار مناسبی برای این محصول وجود دارد؟ مجموعه از طریق کدام پلتفرم‌ها می‌تواند با مردم ارتباط برقرار کند و فروش خودش را افزایش دهد؟ طراحان محصول باید چه تغییراتی در محصول ایجاد کنند تا احتمال موفقیت آن را افزایش دهند؟ گروه‌های کانونی چه ایده‌ای در مورد محصول دارند و چه سوال‌ها و تردیدهایی در مورد آن وجود دارد؟

مارکترها از پاسخ این سوالات استفاده می‌کنند تا به کسب‌وکارها کمک کنند که درک بهتری از تقاضای موجود برای محصولات‌‌شان داشته باشند و با اشاره به دغدغه‌های گروه کانونی یا شرکت‌کنندگان در نظرسنجی، کیفیت محصولات را افزایش می‌دهند.

قیمت

تیم مارکتینگ قیمت محصولات رقبا را بررسی می‌کند، یا با کمک گروه‌های کانونی و نظرسنجی‌ها تخمین می‌زند که مشتری ایده‌آل شما تا چه حد مایل به پرداخت هزینه است. اگر قیمت را خیلی بالا قرار دهید، مشتریان‌تان را از دست می‌دهید. اگر قیمت را خیلی پایین تعیین کنید، بیشتر از سود، ضرر خواهید کرد. خوشبختانه، مارکترها می‌توانند از تحقیقات صنعت و تحلیل مشتری استفاده کنند تا به یک محدوده قیمت خوب برسند.

مکان

دپارتمان مارکتینگ شما باید از درک و تحلیل خود نسبت به مشتریان استفاده کند تا بتواند در مورد نحوه و مکان فروش محصولات پیشنهاداتی ارائه دهد. شاید به باور آنها یک سایت تجارت الکترونیک بهتر از مکانی فیزیکی برای خرده‌فروشی عمل کند، یا برعکس. شاید هم در مورد اینکه کدام مکان‌ها برای فروش محصول شما، چه در سطح ملی و چه در سطح بین‌المللی، مناسب تر هستند، پیشنهاداتی ارائه دهند.

پروموشن

پروموشن احتمالاً همان چیزی است که از ابتدا دنبالش بودید: پروموشن شامل همه نوع تبلیغات آنلاین یا چاپی، رویدادها یا تخفیف‌هایی است که تیم مارکتینگ شما برای افزایش آگاهی و علاقه به محصول ایجاد می‌کند و در نهایت منجر به افزایش فروش می‌شود. در این مرحله، می‌توان از روش‌هایی مثل کمپین روابط عمومی، تبلیغات، یا پروموشن شبکه‌های اجتماعی استفاده کرد.





:: بازدید از این مطلب : 4
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 2 دی 1403 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: